کتاب یعقوب کذاب

اثر یوریک بکر از انتشارات ماهی - مترجم: علی اصغر حداد-بهترین رمان ها

یکی از قابل توجه ترین رمان های هولوکاست که تا کنون نوشته شده است، Jakob The Liar داستان داستان قهرمانی روزمره و قدرت فوق العاده ای از توهم است. این داستان در یک محله یهودی نشین نامعلوم آلمان واقع شده است و این داستان بر روی یک قهرمان بعید، یعقوب حمی، متمرکز است که به طور تصادفی از اخبار مهم حیاتی سرازیر می کند: روس ها در یکصد کیلومتر دورتر در حال پیشرفت هستند. همانطور که جاکوبز می گوید امید و وعده آزادی است، او احساس می کند که مجبور به توضیح است. جاکوب در حال تشکیل یک پیوند محافظتی با یک دختر یتیم یتیم در دروغ خوشبینی خود در وب خودش است. جوکووی دروغین جایزه هنریچی مان را برای داستان و در ترجمه جدیدی از لیلا ونویتز جایزه شده است و شاهکار آن است که با افسانه افسانه ای بی نظیر عرضه می شود.


خرید کتاب یعقوب کذاب
جستجوی کتاب یعقوب کذاب در گودریدز

معرفی کتاب یعقوب کذاب از نگاه کاربران
داستان کتاب تو یکی از شهرک های یهودی نشین تحت نظارت نازی ها با قوانین بسیار سخت میگذره . روزی یعقوب ( که شخصا ترجیح می دادم اسمش همون ژاکوب ترجمه بشه ) برای دلگرمی بخشیدن به یکی از دوستانش که مثل خیلی های دیگه از شرایط سخت و یکنواختی که روزنه ی امیدی به بهبودش نیست، به تنگ اومده خبری رو برملا می کنه که لو دادن منبع حقیقی خبر به شک و تردید اهالی نسبت به صداقت یعقوب منجر میشه پس یعقوب راه دوم رو انتخاب می کنه و دروغ میگه . منبع خبر دروغینی که افشاش نزد نازی ها تهدید جدی برای جانش محسوب میشه . یک دروغ کوچیک به تنها یکی از ساکنین شهرک نقطه ی دلگرمی ساکنین ، کاهش خودکشی ها و افزایش مقاومت ولی بدبختی و دلهره ی مدام یعقوب میشه

ایده ی داستان نو و جالبه ولی نتیجه یکنواخت ،کمی طولانی ، حوصله سر بر و خسته کننده از آب در اومده . خوندن داستانی با لوکیشن @ گتو @ برای من اتفاق جدیدی بود ولی خودم رو به اجبار و با سرسری خوندن خیلی صفحات تا خط آخر کتاب رسوندم. در واقع خودم رو مجاب کردم که تا پایان کتاب دووم بیارم. با وجودی که خود گتو به تنهایی باید مکان دلهره آوری باشه چه برسه به این که یه دروغ تصادفی نابجا خطر رو افزایش هم داده ، ولی اصلا در هیچ نقطه ای از داستان دچار استرس و اضطراب نشدم و هیچ حسی از همذات پنداری با یهودی های بینوای ساکن این گتو در من ایجاد نشد. میشه گفت به نوعی اقای نویسنده این ایده ی جذاب رو خراب کرده ! بله


با این وجود کاری که نویسنده در پایان کرد به نظرم نسبتا جالب اومد. ابتدا پایانی خیالی رو برای یعقوب رقم زد و بعد ، ما رو با پایان واقعی داستان مواجه کرد.هر توضیح بیشتر راجع به کتاب ، داستان رو اسپویل خواهد کرد و آخرین ذرات لذت احتمالی با کتاب رو از بین خواهد برد


مشاهده لینک اصلی
دروغگویی که گرفتار عذاب وجدان است هرگز به جایی نخواهد رسید.در این حرفه خویشتنداری و حیای بیجا موردی ندارد. باید پیمانه را لبریز بگیری، باید اعتماد به نفس از چهره ات ببارد، باید رفتارت بیانگر حالت کسی باشد که برآنچه میگوید خود وقوف کامل دارد. باید در به کارگیری ارقام و اسامی و دیگر اطلاعات گشاده دستی نشان دهی. نبرد رودنا را باید تنها سرآغازی متواضعانه بدانی. این نبرد هرگز در تاریخ ذکر نخواهد شد، ولی در داستان ما جای پرافتخاری را به خود اختصاص میدهد. بگذار اگر روزی همه چیز به خیر گذشت و کسانی توانستند رویدادهای واقعی جنگ را مطالعه کنند، بیایند و بگویند: هی فلانی، آنوقتها عجب مزخرفاتی تحویل ما میدادی، اصلا جای تاریخ نبردی به نام رودنا ثبت شده است؟ در اینصورت تو میتوانی شگفت زده بگویی: ثبت نشده؟ کتاب تاریخ را بده ببینم... راست میگویی،چنین نبردی هرگز رخ نداده است، به هرحال توی این کتاب که ذکری از آن نیست. .پس من آن موقع عوضی شنیدم، معذرت میخواهم

مشاهده لینک اصلی
بسیاری از داستان های هولوکاست وجود دارد، اما این جنبه ای است که من با آن مواجه نیستم. آلمانی ها، به طور عمده، نامعلوم هستند. یهودیان در محله یهودی نشین با زندگی و روابط و ترس و ناامیدی قرار دارند. این در مورد یک شجاعت مردانه است و چگونه می تواند بر یک کل جامعه تأثیر بگذارد. تعجب کردم این باعث شد تا کمی بیشتر از آنچه انتظار داشتم کمی طول کشید. من نمی دانم که آیا ترجمه فقط فوق العاده است یا نویسندگان نوشتن سبک برای من سخت تر بود. من می توانم صادقانه بگویم من این را یک داستان فوق العاده بودم. به دلیل سبک نوشتن، این به سمت سه ماهه پایین تر از 4 ستاره من میگذرد.

مشاهده لینک اصلی
سردترین تاریکی در رنگهای روشن؛ این چگونه می توانم این کتاب را در چند کلمه توصیف کنم. پس از گذراندن چند صفحه اول که دشوار بود، تعظیم رشد کرد و رشد کرد تا اینکه تقریبا غیر قابل تحمل شد. شخصیت ها به نظر می رسید نسبتا عجیب و غریب بود، اما دورتر من بیشتر از این می توانستم امیدوار باشم و با آنها ازدحام کنم. فشار بر روی جاکوب بی نظیر بود و به او و خواننده آسیب نرساند. بعضی از صحنه های خنده دار باعث ناراحتی شد که از طریق کل کتاب حتی بدتر شد. در نهایت مجبور شدم آن را در مدرسه بخوانم، که شروع بدی برای هر کتاب است، اما هنوز واقعا از آن هیجان زده شدم، روز، تقریبا بی خوابی در شب.

مشاهده لینک اصلی
اول، همه چیز را که ممکن است در مورد فیلم یعقوب دروغگو با رابین ویلیامز بخاطر داشته باشید فراموش کنید. این فیلم کاملا نماینده این رمان عالی نیست. این کتاب را به جای آن قرار دهید. جاکوب دروغگو در سال 1944 در محله یهودی نشین قرار دارد. یعقوب هیم در یک شب به خانه از محل کار باز می گردد و در محافل دیده می شود که به یعقوب می گوید از دوران رژیم طلوع آفتاب 8 ساله گذشته است و به «دفتر مجازات» به دفتر ارتش گزارش می دهد. همانطور که راهرو ساختمان نظامی را می گذراند، نمی داند کجا می رود، او رادیو را گوش می دهد. رادیوها یهودیان در محله یهودی نشین ممنوع هستند، اما یعقوب نمیتواند متوقف شود تا گوش دادن به اخبار را متوقف کند. و آنچه او می شنود به او امید می دهد - ارتش سرخ در 300 کیلومتری در شهر به نام Bezanika و هل دادن نزدیک است. جاکوبز در آن شب شانس دارد و او به راحتی گفته است که به خانه برود، گارد وی را در اختیار داشت و هنوز هم ساعت 8 نیست. اما چه کاری باید انجام دهیم با خبری که او شنید؟ در حالی که بار بعدی را با همراهانش میچسچا در روز بعد، یعقوب به او می گوید که خبر است. Mischa شکاک است، بنابراین یعقوب اخبار خود را با دروغ می نوشد - او به او می گوید که او در یک رادیو مخفی ممنوع است که مالک آن است و میسچا را به دیگران نمی گوید. و البته Mischa دقیقا همین کار را می کند. او به دوست دختر خود را رزا فرانکفورتر و خانواده اش می گوید. معلوم می شود که پدرش واقعا یک رادیوی پنهانی دارد که به سرعت از ترس از بین می رود. اما دروغ یعقوب به زودی در سراسر محله یهودی نشین گسترش پیدا می کند و مدت ها قبل از اینکه بهترین دوستش Kowalski به او می آید که بپرسد آیا خبر درست است یا نه. یعقوب به بنده خود می گوید، اما اکنون که مردم بر این باورند که او دارای یک رادیو است، مجبور است همچنان در مورد پیشرفت روسیه بیشتر و بیشتر دروغ بگوید. البته دروغ هایش امید به یهودیان دیگر در محله یهودی نشین را به ارمغان می آورد و حتی خودکشی هم شروع می شود. یعقوب همچنین یک دختر 8 ساله به نام لینا را پنهان کرده است. پدر و مادر لینا دو سال پیش به آشویتس اخراج شدند، زمانی که پدرش به طور تصادفی برای یک روز لباس پوشیدن ژاکت را ترک کرد که ستاره ی زرد بر روی آن نداشت. لینا توسط یعقوب یافت، که او را به خانه برد و برای او مراقبت کرد. او با سرفه کبود شده است و توسط دکتر Kirschbaum مراقبت می شود. دکتر Kirschbaum هرگز بر این باور است که یعقوب دارای یک رادیو است، اما او آن را به خودش نگه می دارد. به زودی، دروغ های یعقوب عواقب تاریکی را آغاز می کنند. در میان آنها مرگ هرشل شرمم است. یک روز یک کامیون پر از افرادی از محله یهودی نشین فقط برای رفتن به اردوگاه کار اجباری است. هرشل، فکر کردن به مردم را در امید به سر می برد، به او می گوید که نزدیک شدن ارتش روسیه زمانی که او توسط یک مهمان ناسیونیزه به ضرب گلوله کشته می شود. همانطور که تقلید کردن دروغ ها سخت تر می شود، یعقوب طرح هایی را برای سرقت برخی از روزنامه ها از غرفه نازی به امید یافتن برخی از اخبار واقعی ترتیب می دهد. علیرغم خطرات، او موفق به وارد شدن به توالت می شود، اما از سوی نازی ها قطع شده است. اعتقاد بر این است که یعقوب در حوزه ممنوعه برای اهداف مورد نظرش است و نازی ها را متوجه می کند؛ دوستش Kowalski باعث اختلال می شود که نازی ها را منحرف می کند. یعقوب می تواند با خیال راحت فرار کند، اما تنها با چند بیت از روزنامه های بی فایده است. برای یعقوب روشن است که دروغ نمی تواند خیلی طولانی تر شود. اما او به دلیل امید تازه ای که مردم به آن داده اند، پاره شده است. در نهایت او تصمیم می گیرد در Kowalski اعتماد داشته باشد، که او را بیش از همه اطمینان می دهد که خوب است، او درک آنچه را که یعقوب انجام داده است. با این حال، مدت کوتاهی پس از آن، Kowalski خود را آویزان است. آیا یعقوب اشتباه می گوید دروغ های اولیه و یا بهتر است حتی امید نادرست برای کمک به مردم تلاش برای زنده ماندن چیزی به عنوان هولوکاست وحشتناک؟ هدف یعقوب برای خود روشن است: «نباید اجازه ندهید که محو شود، در غیر این صورت آنها (یهودیان در گتو) نتوانستند زنده بمانند» (ص 60) اما روایتگر در مورد سوال اخلاق فعالیت های یعقوب از طریق رمان است و هرگز روشن نیست که چطور واقعا در مورد آنچه یعقوب انجام داده است احساس می شود. خواننده مجبور است تصمیم بگیرد که آیا یعقوب اخلاقی یا نادرست عمل می کند یا خیر. راوی است که به وضوح زنده ماندن از هولوکاست است که بسیاری از آنچه رخ داده است اما می داند که هرگز شناسایی نمی شود. و با این حال، راوی داستان وقایع داستان را به شیوه ای تقریبا جداگانه توصیف می کند، به طوری که او به سادگی یک ناظر است، اما با مقدار معینی از همه چیز شناختی که به طور غیرمجاز در شخص ثالث یافت می شود و نه روایتگر شخص اول. S / او به خواننده در زنگ های مکالمه در مورد زندگی در محله یهودی نشین در تمام روزه خود، با طنز، پاتو، درک، وحشی می گوید. هیچ توضیحی واقعا گرافیکی از جنایات نازی در یعقوب دروغین وجود ندارد؛ با این حال، راوی موفق به ایجاد ناامیدی و آسیب پذیری احساسات همراه با بی رحمی فیزیکی در تمام تصادم آن است که یهودیان تحت تاثیر نازی ها قرار دارند که برای خواننده بسیار آشکار است. جورک بکر، یعقوب دروغگو، بر اساس یک داستان واقعی که او و او پدر درباره یهودی دیگر که در محله یهودی نشین بود، در مورد داشتن یک رادیو دروغ گفته بود. بکر خودش در سال 1937 در لهستان متولد شد

مشاهده لینک اصلی
یکی از کتاب هایی که به آرامی به قلب حرکت می کنند، از صفحه اول به کتاب های عشق، که آن را بدون اخلاق ناخودآگاه ایجاد می کند، و بدون supermenschenhelden moralally fixed برای باز کردن چشم انداز های جدید. در این کتاب، این مفهوم دروغ است که باید کاملا درک شود، اگر بتوان آن را در متن ارائه شده توسط این کتاب مشاهده کرد. شکل مرکزی این کتاب - یعقوب هیم - در واقع یک لحظه دوری از ذهنتان ایجاد می کند به عنوان notlüge رادیو منعکس جنگ دقیق در حال اجرا در آپارتمان خود، ظاهرا او آموزنده بیش از، به طوری که او در یک موقعیت برای زندگی با او در محله یهودی نشین ورشو یهودیان امیدوارم و باور آن را به به خارج از وضعیت نا امید کننده خود را دریافت کنید به زودی. یعقوب طول می کشد زیرا lüge زنده تر از او امیدوار بود این است که bürde این lüge بیشتر به خود را متهم کرد که هر روز او را به Beckers از پس گرفتار مردان همکار خود امید به geben.was در erzählweise دوست داشتنی است همه احزاب درگیر حتی نگهبان و عاملان آلمان به عنوان بچه ها بد رنگ پریده کلیشه نیست، بلکه نسبت انسان خود را - دقیقا این دیدگاه معادل همه چیز توضیح داده باعث می شود nähe عاطفی stärker.eingewoben را به عمل علاوه بر داستان اصلی با استفاده از رادیو را اختراع نیز برخی از handlungsstränge و سرنوشت دیگر، که ارائه موقعیت یعقوب در جامعه تجربه machen.das پلاستیکی پایان کتاب، آخرین کلمات و absätze - بسیار جذاب! - دو پایان جایگزین، منعکس کننده یک سطح متا سطح نگرش جکوب ها، که تنها بهترین ها را می خواهند و همچنین به آن دست یافته اند. ادبیات بزرگ!

مشاهده لینک اصلی
یک سبک نوشتن عالی گاهی اوقات کمی طولانی، اما به نوعی آن را نیز نیاز دارد ..

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب یعقوب کذاب


 کتاب تروترو ریزه میزه یه بچه ی تمیزه
 کتاب وان پیس: داستان ایس (2)
 کتاب وان پیس: داستان ایس (1)
 کتاب بامگارتنر
 کتاب سکوت باران
 کتاب هیچ چیز سیاه نیست