کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

اثر پائولو کوئیلو از انتشارات نشر ثالث - مترجم: حسین نعیمی-بهترین رمان ها

نشستم و گریه کردم
گفته شد، هر چیز که در این رودخانه می افتد، پرک و پروانه و پرهای پرندگان ... همه و همه در بستر آن بدل به سنگ می شوند
آه
اگر می توانستم قلبم را از سینه بیرون آورده و به جریان آن بسپارم
پس آن گاه، نه دردی داشتم نه خاطره ای
نه تاسفی ... نه آهی


خرید کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
جستجوی کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم در گودریدز

معرفی کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم از نگاه کاربران
Na margem do rio Piedra eu sentei e chorei = By the river piedra I sat down ond wept, Paulo Coelho
By the River Piedra I sat Down and Wept (Portuguese: Na margem do rio Piedra eu sentei e chorei) is the first part in Coelhos trilogy @On the Seventh Day@. The other two parts are Veronika Decides to Die and The Devil and Miss Prym. Their subject is a week in the life of someone ordinary to whom something extraordinary happens. The story focuses on Pilar, an independent young woman, who is frustrated with the grind of university life and looking for greater meaning. Pilars life takes a turn when she meets up with a childhood sweetheart, who is now a spiritual teacher and a rumoured healer and miracle worker, and sets off with him on a journey through the French Pyrenees. Her companion now has to make a choice between his calling and his love for Pilar.
عنوانها: در ساحل رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم؛ کنار رود پیدرا نشستم و گریه کردم؛ کنار رود پیدرا نشستم و گریستم؛ کنار رودخانه ی پیدرا نشسته ام و گریه میکنم؛ کنار رودخانه ی پیدرا نشسته ام و گریه کردم؛ تاریخ نخستین خوانش: ماه فوریه سال 2004 میلادی
عنوان 1: در ساحل پیدرا نشستم و گریه کردم؛ نویسنده: پائولو کوئیلو؛ مترجم: دل آرا قهرمان؛ تهران، میترا، 1375؛ در 176 ص، شابک: 9645998093؛ چاپ سوم 1375؛ چاپ چهارم تا ششم 1376؛ چاپ هفتم 1377؛ هشتم 1378؛ نهم 1379؛ دهم 1380؛ دوازدهم 1378؛ شابک: 9789645998095؛ موضوع: داستانهای برزیلی در باره زندگی دختر جوانی به نام پیلار - قرن 20 م
عنوان 2: کنار رود پیدرا نشستم و گریه کردم؛ نویسنده: پائولو کوئیلو؛ مترجم: دل آرا قهرمان؛ تهران، میترا، 1375؛ در 176 ص، شابک: 9645998093؛ چاپ سوم 1375؛ چاپ چهارم تا ششم 1376؛ چاپ هفتم 1377؛ هشتم 1378؛ نهم 1379؛ دهم 1380؛ دوازدهم 1378؛ شابک: 9789645998095؛ موضوع: داستانهای برزیلی - قرن 20 م
با عنوان 2: مترجم: میترا عرفانیان؛ مشهد، آوای رعنا، 1388، در 160 ص؛ شابک: 9642578382؛
با عنوان 2: مترجم: میترا میرشکار (سیاهکل)؛ تهران، پر، 1386؛ در 192 ص؛ شابک: 9648007195؛ چاپ دوم 1387؛ چاپ دیگر: تهران، نوین، 1392، در 192 ص؛ شابک: 9789646325487؛
عنوان 3: کنار رود پیدرا نشستم و گریستم؛ نویسنده: پائولو کوئیلو؛ مترجم: آرش حجازی؛ تهران، کاروان، 1381؛ در 219 ص، مصور، شابک: 9647033192؛ چاپ سوم 1381؛ چاپ ششم 1383؛ چاپ نهم 1386؛
با عنوان 3 و 4: مترجم: سوسن (شاهین) اردکانی؛ تهران، نگارستان کتاب، 1383، در 219 ص؛ شابک: ایکس 964815516؛ چاپ سوم 1389؛
عنوان 4: کنار رود پیدرا نشسته ام و گریه میکنم؛ نویسنده: پائولو کوئیلو؛ مترجم: حسین نعیمی؛ تهران، روایت، 1375؛ در 306 ص، چاپ دیگر: تهران، ثالث، 1377؛ در 306 ص؛ شابک: 9646404065؛ چاپ سوم 1379؛ چهارم 1386؛ چاپ پنجم 1389؛ شابک: 9789646404069؛ از همین مترجم با عنوان 5 : کنار رود پیدرا نشسته ام و گریه کردم؛ تهران، ثالث، 1392؛ چاپ ششم در 306 ص، شابک: 9789646404069؛
داستان یک هفته از زندگی دختر جوانی به نام پیلار اشاره داردد و به خوانشگران میگوید در دوره های کوتاهی ممکن است دگرگونیهای ژرفی در زندگی انسان رخ دهد. نویسنده میگوید عشق میتواند مردمان را به دوزخ یا بهشت ببرد، اما همیشه عاشقان را به جایی که باید میرساند. عشق میان دو شخصیت اصلی داستان، زندگی آنها را به راهی بدل میکند که به خدا میرسد. عشق مریم مقدس نیز در سراسر داستان، آنها را دربرمیگیرد و نمیگذارد احساس را وانهند. پیلار می‌اندیشد تمام‌ آن‌چه‌ را که‌ در زندگی‌ برایش‌ اهمیت‌ داشته، در یک‌ هفته، سخاوتمندانه‌ به‌ او ارزانی‌ شده، بنابراین‌ قلبش‌ را به‌ روی‌ عشق‌ می‌گشاید و نور عشق‌ بر او می‌تابد. او می‌پذیرد که‌ معشوقش‌ پس از مدتی... ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
خیلی بیخود بود... اصلاً تو این داستان میخواست به چی برسه!؟ بهتر بود به جایِ چرخیدن به دورِ پدر روحانی و یا گریه کردن در کنارِ رودخانۀ « پیدرا» خوش رو می انداخت تو رودخانه، تا کرۀ زمین به راحتی از شرِّ یک خرافاتی و یک موجودِ همیشه در حالِ دعا، راحت بشه... چقدر یک موجود میتونه درمانده و بدبخت باشه که مسیرِ زندگیش رو کشیش و کلیسا و یا هر دین و مذهبِ دیگه، تعیین کنه
چقدر یک موجود میتونه خرافاتی و متوهم باشه که به چیزی که نه دیده میشه و نه احساس میشه و وجودش به هیچ روشی ثابت نشده، صفت بده و برای اون جنسیت تعیین کنه
در کتاب آمده که: « در حالی که بقیه مشغولِ خواندنِ سرود مذهبی بودند، با خود گفتم: اگر خداوند دارایِ وجه مؤنث نیز باشد چقدر جالب است. اگر حقیقت داشته باشد پس وجه مؤنثِ خداوند است که عشق را به ما آموخت

خوب دوستانِ خردمند، همانطور که در متنِ انتخاب شده از کتاب خواندید، نویسندۀ متوهم غیر از جنسیت تعیین کردن برایِ خدا، او را آموزگاری میدونه که به انسان عشق رو آموزش داه... واقعاً این نوع افراد بیمار هستن
مثلِ این میمونه که بگیم انسانها سوارکاری رو از « اسبِ شاخ دار » آموختن و یا انسان هایِ نادونی که در تاریخ دست به خودکشی و خودسوزی زده اند این کار رو از «ققنوس» یا «سیمرغ» یاد گرفتن
هر خردمندی میدونه که سیمرغ و اسب بالدار چیزی جز افسانه نیستن، پس صفت دادن و یا کار و عملی رو به آنها اختصاص دادن، دور از خرد و بسیار عجیب و مسخره هستش
اگر خداوند عشق رو به انسان آموخته، پس چرا به پیامبرِ اسلام و عرب هایِ بیابانگرد و غارتگر ، عشق رو یاد نداده بود؟!! اگر تمامِ صفحاتِ قرآن کتابِ تازی ها رو زیر و رو کنید نمیتونید واژۀ زیبایِ « عشق » رو بیابید ... همانطور که از « خرد» هم در قرآن چیزی گفته نشده

پیروز باشید و ایرانی


مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم


 کتاب هیاهوی افرا
 کتاب تلخاس
 کتاب شب اتفاق افتاد
 کتاب افسانه هایی از سرزمین گل ختمی ( پنسوری ۱)
 کتاب آوار
 کتاب واریسیدن غروب