کتاب پیرامون اسارت بشری

اثر ویلیام سامرست موآم از انتشارات سمیر - مترجم: مهدی افشار-بهترین رمان ها

یکی از رمانهای بنیادین قرن بیستم، شاهکار W. Somerset Maugham از انسانی انسانی، یک تصویر مبهم از عشق نابهنگام را نشان می دهد. فیلیپ کری، یتیم حساس متولد شده با یک کلفت کوه، خود را در نیاز ناامید کننده از شور و الهام می یابد. او مطالعات خود را رها می کند، برای اولین بار به هايدلبرگ، و سپس به پاریس، جایی که او پرچم های جاه طلبی برای تبدیل شدن به یک هنرمند بزرگ است. با این وجود، ایده آلیسم جوان جوان فیلیپ، با روحیه و وفاداری و عدم تاثیر بر جهان، رو به رو می شود. پس از بازگشت به لندن برای مطالعه پزشکی، او به شدت با میلدر، یک پیشخدمت بدوی، تودوری مشتاق می شود و عاشقانه محکوم می شود که زندگی او را تغییر می دهد. بی تفاوتی که هنوز با احساس عمیق درهم می شکند، از انسانی انسانی کامل ترین بیانیه ای از اهمیت آزادی فیزیکی و روحانی - که تمایل دارد با صدای بلند تر از امروز به دست می آید، باقی مانده است.


خرید کتاب پیرامون اسارت بشری
جستجوی کتاب پیرامون اسارت بشری در گودریدز

معرفی کتاب پیرامون اسارت بشری از نگاه کاربران
(4.5) من تصمیم گرفتم این doorstopper را از سال 1915 بخوانم، زیرا در «رمان درمان» در لیست «ده بهترین رمان برای سی و دو چیز» ظاهر شد. با تصادف خوشحال، من نیز در طول سال سنی آن را خواندم. دانش من از W. Somerset Maugham کار محدود بود - من نسخه 2006 فیلم The Violet Painted Veil را دیدم اما هرگز توسط او چیزی نگفتم - بنابراین من هیچ اشکالی نداشتم که انتظار داشته باشم. من خوشحال شدم که با روحیۀ روانشناختی و عواقب رمان ویکتوریا روبرو هستم. فیللیپ کری بر خلاف یک قهرمان دیکنسی نیست: متولد با یک پا باشگاه و یتیم به عنوان یک کودک، او توسط عموی ویکتور استرن او در کنت مطرح شده است و با مشتاقانه به مدرسه شبانه روزی می آید بخش عمده ای از این کتاب، با سرگردانی های پس از مدرسه و حرفه ای شیللی شلینگ، همراه با اشتباهات رمانتیک چندگانه، پر شده است. او در آلمان تحصیل می کند، تلاش می کند تا آن را به عنوان نقاش در پاریس بگذارد و به عنوان یک حسابدار و سپس به عنوان دکتر به لندن می رود. هر کار حرفه ای به نظر می رسد شکست خورده است، مانند هر رابطه ای. فیلیپ اغلب از دیوید کاپرفیلد به من یادآوری کرد، به خصوص پس از اینکه او در طول کارآموزی بیمارستان خود ملاقات می کرد، متیوبر اشپه تورپ آتلینی را دوست داشت و با همسر و فرزندانش دوستانه می شود. همانطور که در رمان های ویکتوریا رایج است، فیلیپ با خواسته های متضادش مشکل ساز است. هنگامی که به زنان می آید، او نمی تواند عشق را با توجه به شهوت مطابقت دهد. او به عنوان یک جوان، بکارت خود را به امیلی ویلکینسون، یک زن در اواسط 30 سالگی، و سپس می خواهد با او هیچ ارتباطی ندارد. چندین بازی دیگر موفق بوده اند، اما رمان بر روی ارتباط فیلیپس با میلردر راجرز تمرکز دارد. یک کافه پیشخدمت، بیهوده و خشن و بی ادبانه به فیلیپ عمل می کند، اما برای او پولی برای او است. او همه چیز را به یکباره لجوج و فریب داد: \"او اهمیتی نداد که او بی قصد، بدبخت و عصبانی، احمقانه و دردناک بود، او را دوست داشت. او ترجیح می دهد که از او خوشش بیاید. »اگرچه میلدرد تلاش می کند تا نقش سنتی همسر و مادر را نادیده بگیرد، مفهوم ویکتوریا زن زودگذر او را غافلگیر می کند. این روابط عاشقانه قلب کتاب را تشکیل می دهد. هر دو فیلیپ و میدلد به شیوه ای خودشان فریاد می زنند. نه از زمان پیپ (یکی دیگر از فیلیپس، جالب توجه است) در انتظارات بزرگ، من به شخصیت اصلی خشن شدم که به طور مداوم انتخاب های اشتباه را انجام داد، زیبایی و وضعیت را خیره کرد و چیزهای مهمتر زندگی را نادیده گرفت. با این حال روایت نزدیک شخص ثالث به روانکاوی فیلیپه بسیار عمیق میبیند که نمیتوانم کمکش کنم، اما احساس همدردی برای او را نیز از بین میبرد؛ به ویژه وقتی که از دست رفتن سهام بازار، او را از بین ببرند و او را تحقیر میکند ( به او) در یک فروشگاه کار می کنند. رمان به طور آزادانه با پاراگراف های صمیمی همراه با افکار فیلیپس پوشیده شده است: او با مغز نقاشی کرد و نمی توانست بداند که تنها نقاشی ارزش هر چیزی با قلب انجام می شود. â € | [H] تا به حال ترس وحشتناک است که او هرگز بیش از درجه دوم است. آیا برای آن ارزش داشت تا یکی از جوانان و آرامش زندگی و شانس های مختلف بودن خود را از دست بدهد؟ درد و بیماری و ناخودآگاه، به شدت در مقیاس وزن داشتند. معنی اینها چیست؟ او از زندگی خود، امیدهای زیادی که با آن وارد شده بود فکر کرد، محدودیت هایی که بدن او بر او تحمیل کرد، دوست نداشتن او و عدم توجه به او که جوان بود. او نمی دانست که او تا به حال انجام هر کاری اما آنچه که به نظر می رسید بهترین انجام می شود، و آنچه که برش او آمده است! دیگر مردان، با هیچ مزیت بیشتری نسبت به او، موفق نشدند، و دیگران با بسیاری دیگر، شکست خوردند. شانس خالص به نظر می رسید. باران به طور عادلانه و ناعادلانه به نظر می رسید و برای هیچ چیز هیچ دلیل و دلیل خاصی وجود نداشت. یکی دیگر از عناصر انسانی که مخصوصا به من احترام می گذاشت، فقدان ایمان مسیحی فیلیپس بود. در طول تحصیل در خارج از کشور و مخصوصا سال تحصیلی من در لیدز، زمانی که یک مقاله درباره روایتهای از دست رفته زنان در داستان خیالی ویکتور را نوشتم، بسیاری از رمان های مورد اعتقاد و تردید را می خواندم. در مورد فیلیپس، من علاقه مند بودم ببینم چگونه مگام تصویری از آنچه که معمولا به عنوان یک زیان به عنوان بیشتر آزادی دیده می شود را به تصویر می کشد: ناگهان متوجه شد که او نیز این بار مسئولیت را از دست داده است، پیامد فوری او می تواند در یک هوای سبک تر آزادانه نفس بکشد. او مسئولیت همه چیز را برای او انجام داده است. آزادی! او آخرین مدافع خودش بود. از عادت قدیمی، ناخودآگاه او از خدا قدردانی کرد که دیگر به او اعتقاد نداشت. با وجودی که فیلیپ اغلب به خودخواهی افتخار می کند، او نیز لحظاتی دارد که از تعجب زندگی می کند. این قسمت از زیبایی لندن، از کل دنیا، در میان صحنه های مورد علاقه من بود. به طور معمول در کتاب طولانی، من فکر کردم که 150 صفحه گذشته قویترین بود. من تلاش کردم تا در طول تحصیل فیلیپا توجه و از مذاکرات بی پایان با میلردد خسته شده باشم، اما زمانی که فیلیپ در پایین ترین حد خود قرار گرفت - مانند شخصیت گرسنگی نات هامسون، حتی مطمئن نیست که آیا او پیدا کردن به اندازه کافی برای خوردن - ...

مشاهده لینک اصلی
مثال کامل از چگونگی تکمیل یک کار با شکوه است. سدیم £ درجه à © ساخته شده از کلمات بزرگ و نه حرکات جسورانه، انجام £ مطبوعات به شخصیت های که ما را علامت شجاعت یا جسارت از اقدامات خود را، و نه به اندازه کافی به نفرت هم (خوب، با میلدرد راه می رفت وجود دارد نزدیک) چه چیزی ما را اعتصاب © یابد که هر یک از آنها دارای یک کمی از ما، عطش ما برای آزادی، fúria ما برای رفتن بیشتر، inseguranças ما، شک و تردید و ترس ها، قید و بندهای که ما مانع و شجاعت ما باید اجازه دهیم - یا آن را کم کنیم. این یک سفر atravà © ها از اعماق انسان، contraditória روح خود، نگرش آنها ما را بترساند، صدمه دیده یا تحسین بود. در جستجوی معنی برای زندگی، در تقاضا برای آزادی و شادی، برای عشق کامل. جستجو بی پایان برای آن که تا آخرین روز زندگی ما چیزی را دنبال کند. آیا این حس بزرگ است؟ یا این کار ماست؟ همانطور که قبلا به من در VA © تو اتفاق افتاد نقاشی £ sensaçà نویسنده رسوب نهایی در صفحات últimas ... یا آن را راهی برای ما می گوید که گاهی اوقات سدیم £ درجه à © برای رفتن بود دور؛ گاهی اوقات شادی می تواند فقط در کنار درب، که در آن پیش بینی کمتر و بیشتر چیزهایی مورد simples.à ‰ به دست ما próprios بگویید:stop و بوی گل رز @ .در £ درجه à © اما یک کتاب از خواندن آسان تر، من اغلب خواندن را به تعویق می اندازم زیرا این را خیلی آهسته و دقیق می بینم. تقریبا تقریبا یک ستاره برای این کار از دست داده است.

مشاهده لینک اصلی
اول از همه، می خواهم از ویلیام برای توصیه این کتاب تشکر کنم. همچنین مایک و هدر برای تأیید اینکه این کتاب چقدر عالی است. پس از خواندن کتاب، ما خودمان نیستیم و صحبت کردیم که چگونه آن شخصیت محور بود، من گفت که چگونه از انسانی انسانی می تواند برخی از احساسات جدی را از شخصیت ها نیز بیرون بکشد. داستانی که در ساخت شخصیت های سه بعدی موفقیت ایجاد می کند این است که شما احساس می کنید همانطور که شما در طول زندگی خود با آنها پیاده می شوید، حداقل تا زمانی که شخصیتی که دنبال می کنید، تصمیم گیری های آخری را آغاز می کند. پس از آن شما می دانید که شما قادر به پریدن به صفحات و کمی MC کمی کمی. این در زمان معضل من بود، اما من آن را در مورد کتاب های عاشقانه از انسداد انسانی اساسا در مورد یک پسر یتیم به نام فیلیپ کری است که به نظر می رسد به مدت طولانی در یک محل اقامت، هر چند او فرصت های زیادی در برخی از مناطق در طول زندگی شکوفا، او تمایل دارد تا مسیر مقاومت بیشتری را انتخاب کند. در ابتدا، فیلیپ کنترل خود را نداشت و زمانی که به تصمیمات آینده، پول، شغلی و به یک زن خاص رسید، بسیار مشتاق بود. او بارها و بارها به خاطر تلفاتش دچار مصیبت شده و گاه او را به قتل می رساند اما در نهایت من معتقد هستم که او همیشه در معرض خطر است که بر اساس تصمیم گیری خود مواجه است. نگرش اصلی فیلیپس در سراسر کتاب این است که معنای زندگی را درک کند و دقیقا همان جایی که او در آن قرار دارد. در سراسر کتاب، فلسفه هایی که از طریق صفحات توسط شخصیت های مختلف که من جالب توجه می شوند، پاره شده اند. به عنوان مثال زمانی که فیلیپ جوان بود، مدیر مدرسه او سعی داشت او را متقاعد کند که در آینده برای تحصیل در آکسفورد تحصیل کند و در آینده برای سرپرست در آینده باشد، البته از آنجا که کسی می خواست او را برای انجام این کار، تصمیم خود را از چنین چیزی. مدیر مدرسه می گوید که انتخاب های او در زندگی محدود است به دلیل پایش باشگاه او و اینکه چگونه او تصمیم می گیرد که قربانی خود شود. یک نقل قول که در گفتگوها به من گذاشت، این بود: @ تا زمانی که شما آن را به طرز شوم قبول کردید، فقط می تواند باعث شرم شود. اما اگر شما به عنوان یک صلیب نگاه کردید که به شما تحمیل شد فقط به این دلیل که شانه هایتان به اندازه کافی قوی بود تا آن را تحمل کنید، نشانه ای از خدایان است، پس از آن، به جای بدبختی، منبع خوشبختی خواهد بود. @\nاین به نظر می رسید در سراسر جنبه های بسیاری از زندگی فیلیپ، درست است نه تنها در باشگاه خود را حلقه. هنگامی که شما بزرگتر میشوید متوجه میشوید اولین چیزی که لازم است جهان را به یک مکان موثر برای زندگی تبدیل کنید این است که خودخواهی اجتناب ناپذیر بشریت را تشخیص دهید. شما از خود بی خوابی از دیگران تقاضا می کنید، که ادعای ظالمانه است که آنها باید خواسته های خود را برای شما قربانی کنند. چرا باید؟ هنگامی که شما با این واقعیت که هر یک برای خود در جهان است، کمتر از همتایان خود بپرسید. آنها شما را ناامید نخواهند کرد، و شما آنها را به زیبایی تر نگاه خواهید کرد. مردان فقط یک چیز را در زندگی دنبال می کنند: لذت آنها. @ Cronshow\nخنده دار است که چگونه یک داستان است که بر اساس شخصیت می تواند شما را گاهی اوقات یک شخصیت دوست ندارد، اما همانطور که شما با آنها رشد می کنید، می بینید که آنها مثل شما هستند - یادگیری در مورد زندگی و قضاوت در مورد مردم توسط سقوط آنها تا زمانی که شما به اندازه کافی بالغ به رسمیت شناختن آن هر کس در زندگی مسائل خود را دارد، آیا آن ذهنی یا فیزیکی است. و در اغلب موارد، قضاوت های ما فقط صرفا پیش بینی های ناامنی ماست. من کاملا از دیدن فیلیپ لذت می برم و به پایان می رسم به یک مرد با کمال احترام. من به فیلیپ بسیار وابسته شدم من باید اعتراف کنم که رابطه او با میلردر تقریبا به من احتیاج داشت. (مشاهده اسپویلر) [من آن را دوست داشت زمانی که فیلیپ در نهایت شروع به گرفتن آن و باعث انتقال عظیمی در زندگی است. این مثل دیشب اسباب بازی در پایین جعبه غلات بود: او تغییر شکل پذیری را پذیرفت که زندگی او را برای او سخت ساخته بود؛ او می دانست که شخصیت او را نابود کرده است، اما اکنون نیز شاهد بود که به همین دلیل او توانایی خودآزمایی را به دست آورد که به او بسیار لذت بخش داده بود. بدون آن او هرگز تمایل خود را از زیبایی، شور و شوق خود برای هنر و ادبیات و علاقه اش به تماشای متنوع زندگی نداشت. مضحک و تحقیری که تا به حال اغلب بر او غلبه کرده بود، ذهن خود را به داخل تبدیل کرده بود و گلهایی را که او احساس می کرد هرگز عطر خود را از دست نخواهید داد. سپس او دید که طبیعیترین چیز در جهان است. هرکسی نقصی داشت، بدن یا ذهن ... @ (مخفی کردن اسپویلر)] همچنین می خواهم اضافه کنم که من این کتاب را پیدا کردم، باعث شد که من با صدای بلند در نقاط مختلف خندیدم و از فرار از جدی بودن شرایط خاصی در زمان لذت بردم . یکی از چیزهایی که به من ختم شد، باعث شد که من را ناراحت کند، پس فیلیپس اعتقاد به خدا را متوقف کرد و احساس کرد که نمی خواهد به هر مذهبی زنجیر شود. @ او آخرین مدافع خودش بود. از عادت قدیمی، ناخودآگاه از خدا سپاسگزارم که او دیگر به او اعتماد ندارد. من نمی توانستم به این نتیجه برسیم که شباهت های زیادی بین این کتاب و The Catcher در چاودار وجود دارد. من یک سوء ظن غم انگیز است که این ممکن است تصادفی نیست ....

مشاهده لینک اصلی
این کار تلاش زیادی برای تفکیک نقطه تمایز در وجود خود می کند زمانی که نابغه از بیرون زدن خوشی خویش بیرون رانده می شود، به یک واقعیت تکان می خورد که به معنی و دلیل، که قبلا غیرقابل تصور و غیر منتظره بود، کمک کرد با یک کتاب، ایده هایی که بسیار پایه ای از یک ارگ ساخته می شدند، باور داشتند که ریشه های عمیق تثبیت شده تنها به دلیل موادی که بیش از ابرهای داستانی شناور در اتر از تخیل و عاطفی ایده آل و متعصبانه بیش از حد مورد توجه قرار گرفته اند، به حالت تعلیق در آمده اند. \"بندهای انسانی\" توسط موهام یک رویداد شخصی برای من است که نقطه انحراف بسیار را در هماهنگی با چندین کتاب دیگر نشان می دهد. این کتاب برای اولین بار از طریق یک دوست به من زنگ زد و با فوریت و آزار و اذیت همراه شد از عشق و احترام به منبع و paeans که آواز خواندن. این من را غیر قابل برگشت به من نشان داد. در طول سالها در غم و اندوه فیلیپس با زندگی و جهان، به طور واضح به یاد می آورم، اما شما تحت این احساس می کنید که مردان هرگز به جز دلایل خودکشی انجام نمی دهند؟\nدر زمان نخستین نشست، انزجار و انفجار، اولین واکنش شوک آنافیلاکتیک بسیار آرام به وجود آمد، اما تلاش و تلاش بی پایان و تمایل به دانستن بیشتر، به طرز محسوسی، برای شناختن آن همه را ترک کرد. در میان شوک ها و مصیبت های زندگی، آن را عمیق در ذهن ذهن حساس به ذهن متمرکز شده و در پی آن چند ایده های غیر حل و فصل بسیار مهم است. از آن به بعد لازم بود که این تشنگی را حتی برای زنده ماندن بجوشانیم. بحث در مورد مرگ خود را بر اساس حیوانات زندگی و استدلال می کند که فقدان پول در نهایت باعث می شود که پایان دادن به یک موجودیت دقیقا بی اهمیت باشد وقتی که ابتدا با آن مواجه شدیم و با پرس و جو نادیده گرفتیم، اگر چه اگر درسته؟ ترس اینکه اگر چه در زندگی قلب ثابت می شود که پایه و رخداد بی اهمیت، چه چیزی باقی خواهد ماند، صرفا با رویدادهای زشت طبیعت مشترک، اداره می شود؟ پس از آن، پایان چشمگیر سفر فیلیپس بود که با هیجان و تمجید کشف، شناخت، فهمیدن، اصلاح، شکست، رشد، نیش زدن، مبارزه، به پایان رسید. بالاتر از همه برای زندگی این کتاب در میان آنهایی بود که منو را به قلمرو خواندن تحریک کرد و آن را نه تنها روحانی، گذرا و نه عمیقا غنی سازی عشق مادامالعمر. انتظار میرود که مجددا از آن بازدید کنید، به طوری که بیشتر از آن، از طریق یک منشور شکل گرفته توسط سالهای متمادی دیده شده است که ممکن است خود را در غم و اندوه از تعجب، ترس و شوق اولین بار از دست داده است. من در میان بسیاری از مردم می گویم که در حساب فیلیپس من زندگی خود را دیدم که از سختی های نفس و تنهایی، دلتنگی و آرزو عشق، شوک، درد، تسکین و سپس epiphany فیلیپس به سوال معنی زندگی فیلیپ یاد می کند و به من می گوید؛ جواب این است که بی معنی است مگر آنکه خودتان آن را کشف کنید. @ که شامل همه چیزهایی است که از هر حیثیت در هر زندگی، زندگی است که نشان دهنده تلاش برای معنی است فقط معنای خود را پیدا کن قدرت این جمله به سادگی به صورت آزادی و آزادی به خود می گیرد و نشان می دهد که یک مسافر ناچیز با اهداف و قافیه های قابل توجهی از کشف پیشاهنگ است.این داستان تلخ بسیار تلخ و احساساتی اما هنوز غیر اشتباه منطقی و شخص عملی در فیلیپ، که در نتیجه، نشان دهنده ازدواج بین صفات به ظاهر غیر قابل پذیرش است که ماهیت کتاب نیز می شود. یک حساب فلسفی از زندگی و در عین حال مشابه با فیلیپ، خود را به یک فلسفه واحد محدود نمی کند و خود را به یک فلسفه واحد تبدیل می کند، که شخصیت ما را به عنوان بازیگر در صحنه تبدیل می کند و در عین حال یک خبرنگار رؤیایی از خارج به عنوان ناظر است که دائما در حال تشکیل و رد ادعاهای با واقعیت ها و اعتقادات بی وقفه در حال حرکت است. به عنوان یک موضوع، نوشتن ابریشم موآهام است و کنترل آن، که ما را به فیلیپ و شخصیت او یا فقدان آن، نزدیکی از مبارزات او، انسانیت، انشعاب و آزادی نهایی، آزادی به دلیل وفاداری به زنجیرهای بسیار که محدود است ما باید از اکتشاف متوقف بشویم و پایان تمام کاوشهای ما باید رسیدن به جایی که ما آغاز کردیم و برای اولین بار از مکان بدست می آید. »(TS ELLIOT)\nفیلیپ، فرزند دلسوز، درونی، دلسوز، فیلیپس، بدون پدر و مادرش، بیش از هرچیز به طور طبیعی حساس به ناتوانی او در اطراف ناخوشایند در جهان ناشناخته زمانی که؛ @ غیر قابل درک او عادت لذت بخش ترین در جهان، عادت خواندن: او نمی دانست که در نتیجه او خود را از همه ناراحتی های زندگی آماده می کرد؛ او هم نمی دانست که او برای خودش یک جهان غیر واقعی ایجاد می کند که دنیای واقعی را هر روز منشا ناامیدی تلخ می کند. @ پس از آن، ذهنیت خود را با ایده ها، سوالات، دیدگاه ها، عقاید، خواندن و نوشتن به طور مستمر به دست آورد فرسایش بی پایان در ذهن او، اما با واقعیت محدود و تقریبا نابالغ. قلم مو را با زندگی واقعی و اعتقادات واقعیت به طرز شگفت انگیزی بدون تکان دادن، befuddling در دیسک

مشاهده لینک اصلی
آه عزیزم، \"چرا شما باید یک کتاب بخرید تا معنی آن را بیابید؟\" چرا نمی توانید آن را بخوانید به خاطر خواندن راه روایت؟ ممکن است درک کار نویسنده را داشته باشیم اگر به شما تجاوز کرده و تعجب می کند که چطور نوشته ای زیبا نوشته شده است؟ هنگامی که من این کتاب را برداشتم ابتدا ابتدا آن را آرام تحریک کردم. اما به تدریج که من حرکت کردم، شروع به لذت بردن از روایت کردم. مفهم بسیار متشکل از جنبه های مختلف فیلیپ، شخصیت اصلی است، او زندگی خود را از دوران کودکی تا بزرگسالی ادامه می دهد. با توجه به اینکه یک باشگاه پای خود را دارد، چطور با نادانی روبرو می شود و زمانی که اعتماد به معجزه ها (و همچنین در خدا) را متوقف می کند، همه چیز به شدت مورد توجه است. ممه بعضی از نقاط، که روایات طولانی به نظر می رسد غیرقابل انکار است، مفهم تغییرات در ادراک را به خوبی شناخته شده است، به عنوان هر زمانی که فیلیپ حرفه او را تغییر می دهد، تا زمانی که او در نهایت او را استخدام پدرش است. Filippus، زمانی که با سختی های مختلف و به طور مداوم به دنبال معنی در زندگی است، می آید به وجود خود را بدون هیچ درد و جالب تر، با افزایش آگاهی در مورد هدف از چنین مشاغل. من نمیخواستم بگویم که من با انتهای ناامید شدم، زیرا با توجه به این موضوع به پایان رسید، اما به نحوی از طریق کل کتاب، جمعآوری کردم و به دنبال چیزی شدیدتر از حد انتظار بودم که نتیجه آن را به دست آورد. در اینجا برخی از خطوطی که واقعا مورد احترام قرار گرفتم. \"فیلیپ فکر کرد که در پرتاب بیش از میل به شادی، او آخرین توهمات خود را کنار گذاشت. زندگی او وقتی که با شادی او اندازه گیری شد، وحشت زده شد، اما اکنون به نظر می رسید که قدرت را به دست می آورد، زیرا متوجه شد که ممکن است با چیز دیگری اندازه گیری شود. خوشبختی به اندازه درد دردسر دارد. آنها وارد شدند، هر دو آنها، همانطور که همه جزئیات دیگر زندگی او در آمدند، به توضیح طراحی. او برای لحظه ای به نظر می رسید که بالاتر از حوادث وجود او ایستاده و احساس کرد که نمی توانست دوباره تحت تأثیر او قرار گیرد. هرچیزی که برای او اتفاق افتاد، یکی دیگر از انگیزه ها برای اضافه شدن به پیچیدگی الگوی است، و هنگامی که انتهای آن به پایان رسید، او در تکمیل آن خوشحال خواهد شد. این کار هنری خواهد بود، و هیچ چیز زیباتر از آن نیست که تنها او از وجودش آگاه بود و با مرگ او همواره از بین می رود. فیلیپ شاد بود.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب پیرامون اسارت بشری


 کتاب شب بخیر خرس کوچولو
 کتاب جانور عجیب و غریب
 کتاب هانس کریستین اندرسن وشش قصه
 کتاب سگی نماند
 کتاب شب ها که ما می خوابیم
 کتاب شتر به شرط گربه