کتاب پاییز پدرسالار

اثر گابریل گارسیا مارکز از انتشارات آریابان - مترجم: کیومرث پارسای-بهترین رمان ها

یکی از گابریل گارسیا مارکزز، آثار بسیار پیچیده و جاه طلبی، پاییز Patriarch یک داستان درخشان استبدادی کارائیب و فساد قدرت است.

از خیریه تا فریب، خیرخواهی به خشونت، ترس از خدا به شدت ظلم و ستم، دیکتاتور پاییز Patriarch بهترین و بدترین طبیعت انسان را دربرمی گیرد. گابریل گارسیا مارکز، استاد مشهور رئالیسم جادویی، ظاهرا ستارۀ مرگ را در زندان دیکتاتوری خود گرفتار می کند. با استفاده از یک سبک نوآورانه، رویایی و سرشار از توصیف های نمادین، رمان خواننده را به جهان تبدیل می کند که در عین حال خیالی و واقعی است.


خرید کتاب پاییز پدرسالار
جستجوی کتاب پاییز پدرسالار در گودریدز

معرفی کتاب پاییز پدرسالار از نگاه کاربران
پاییز پدرسالار » از آثار درخشان ماركز است كه نوشتن آن هفت‌سال طول می‌كشد. اين رمان با ترجمه محمدرضا راهور از سوي انتشارات روزگار روانه بازار كتاب شده است. طرح نگارش رمان « پاییز پدر سالار » زمانی در ذهن ماركز شكل می‌گیرد كه يك دیكتاتور بعد از هشت‌سال حكومت، كشور را ترك می‌كند. زمانی كه هواپیمای @پرث خیمه نث@ بر آسمان دیده می‌شود و رادیو فرار دیكتاتور را اعلام می‌كند، مردم شادی را شروع می كنند و به سراغ زندان‌ها می ‌روند تا زندانیان را آزاد كنند. اما ماركز به طرف قصر ریاست ‌جمهوری مي‌رود و با پیشخدمت دیكتاتور به صحبت مي‌نشيند. از همين زمان در ذهنش نگارش رمانی شكل می‌گیرد كه می‌خواهد در آن تكلیف خود را با دیكتاتورها روشن كند. به گفته ماركز دیكتاتورها تنها اسطوره ‌های كشورهای امریكای‌ لاتین هستند.
در « پاییز پدر سالار » ماركز تلاش كرده تا با نمايش «تنهایی» كه قدرت با خود به دنبال می آورد، خواننده را تحت‌تاثیر قرار دهد ؛ زيرا انسان بدون علم به تبعات قدرت، دنبالش می‌رود و به تعبیر ماكز قدرت فساد می‌آورد و قدرت‌مطلق به معناي فساد مطلق است

مشاهده لینک اصلی
يقينا شاهكار، يه داستان آمريكاى لاتينى واقعى، اما خيلى سخت خوان، به راحتى ميشه كتاب رو بست و كنار گذاشت و يه نظر منفى اساسي هم نسبت به ماركز پيدا كرد اما اندكى صبر جادوى قلم پيرمرد بي اخلاق آمريكاى لاتين خودنمايى مى كنه و تا آخر ميره و ميره و ميره

مشاهده لینک اصلی
این گارسیا مارکز است که پیچیده ترین و بحث برانگیز است. این خواندن ناراحت کننده است، در زمان های ناخوشایند. همچنین با چند فصل، بدون پاراگراف و جملات که برای چندین صفحه ادامه دارد نیز دشوار است. گارسیا مارکز عاشقانه را با علامت اجرا می کند؛ علامت گذاری نشانه ای از انتخاب در این کتاب. این رمان مربوط به دیکتاتور بی نامۀ یک کشور نامعلوم کارائیب است؛ عمدتا داستان مرگ و زندگی او با جزئیات بیشتر در مورد سلطنت خونین او است. او به طرز عجیبی خود را به عنوان \"عمومی جهان\" عنوان کرده است. گارسیا مارکز دارای تجربه زندگی تحت دیکتاتوری است (پینیلا در کلمبیا و فرانکو در اسپانیا). این توده ای از تأثیرات است که شما را مانند آب پر می کند. همانطور که انتظار می رفت رئالیسم جادویی و سورئالیسم در قلب آن وجود دارد. با این حال تأثیر Rabelais نیز روشن است و یک رشته عرفان در سراسر آن وجود دارد. پرش ها در زمان یادآور فاکنر هستند. این نیز خام، عصبانی، خشونت آمیز و بی رحمانه است که شما می توانید از هر گونه تحلیلی از دینامیک داخلی دیکتاتوری انتظار داشته باشید. همچنین لحظات عمیق کمیک وجود دارد. دیکتاتور دریا را در اطراف جزیره خود به آمریکایی هایی که او را در قدرت نگه می دارد به فروش می رساند. دریا بسته بندی شده و به جایی در آریزونا ارسال می شود؛ به طور کلی یک دستگاه باد به عنوان یک موجود برای جایگزینی برفی های دریایی داده می شود. گاوها در این جزیره با علامت ریاست جمهوری در حال حاضر در آنها متولد می شوند. با این حال، رمان عمیقا افسرده است، بحث برانگیز است و بر اضطراب تمرکز دارد. ژنرال گروتسکی است و اضلاع آن کاملا در سطح بالا است، هر چند کیفیت روحانی حتی به خشونت و انحرافات وجود دارد. گارسیا مارکز ضرب وشتم هرج و مرج و بی دقتی در زندگی را در یک دیکتاتوری؛ احساس کمی از زمان وجود دارد (عمومی آن را به طور اراده تغییر می دهد)، خاطرات در اراده تغییر می کنند و دوباره تغییر می یابند. جنایات به وسیله ژنرال به سر می برند. ما زمان زیادی را صرف سرپرستی عمومی می کنیم و گارسیا مارکز، آنچه را که یک بازنگری \"معاون انفرادی قدرت\" نامیده است، نشان می دهد. ژنرال می خواهد خود را به عنوان خدای خود ببیند و پسرش امانوئل را نام ببرد. این تجزیه و تحلیل جذاب، گیج کننده، تکان دهنده و عرفانی قلب دیکتاتوری و قلب یک دیکتاتور است؛ نمودار کاهش او را از رهبر کاریزماتیک به جانور فاسد.

مشاهده لینک اصلی
حفظ وضوح یک چالش مرکزی برای مخاطب و شخصیت اصلی در روایت گیج کننده و عرفانه پاییز مارکز است. در حالی که از سبک بی نظیر یک رمان حاوی پاراگرافها، نشانه گذاری ها و نقل قول هایی که حاوی گفتگو است، استفاده می شود، چنین تاکتیک های مبهم، عجیب و غریب بودن یک رمان مربوط به تنهایی یک وطن پرست است. بدیهی است که این پایه آسان نیست که به صورت تصادفی به یک آب و هوای نا مشخص مشخص شده در کارائیب منتهی می شود، اما برای آن دسته از خوانندگان که مایل به تلنت شدن در روایت هستند، راحتی خوشایند در آن جا قرار می گیرد و مارکز به ویژگی های توصیفی و داستان نویسی آشنا می شود. به گفته نویسنده: \"مهمترین مشکل من این بود که خطوط جدایی ناپذیری را از بین می برد که از آنچه فوق العاده است، جدایی می کند، که از آن به طرز شگفت انگیزی موفق شد. دوره های زمانی در اواسط حکم تغییر می کنند، و این باعث می شود که یک مرجع عینی بین گذشته و حال وجود داشته باشد، انتقال از صدای روایت به گفتگوی تقسیم نشده در یک جریان بی پایان داستان داستان روحانی. یک بازیگر بی نظیر و دلهره آور از زیردستانهای ریاست جمهوری، دستپاچگی های ریاست جمهوری، مردان راست دست چپ، قاتلان مناسب و شخصیت های خارجی، و علاقه های عاشقانه های قرون وسطایی، داستان را در تغییر بی نهایت بین تطابق های نامرئی قدرت به سر می برند. اما آنچه که در این مورد صرفه جویی می شود، پروس ناسازگار و مبهم های توصیفی مکرر، بررسی اجمالی قدرت و توهم است که در زیر آن همه وجود دارد. اگر نه ادراک است قدرت چیست؟ آفرینش از طریق دیگران ادراک متقابل را انجام داد؟ مارکز آن را با استفاده از رئالیسم جادویی به طرز وحشیانه و درخشان نشان می دهد و خوانندگانش را به عنوان قهرمانان خود به همان قایق های توهم تبدیل می کند. یکی از آنها مانند ستون های دهقانان خارج از کاخ ژنرال، وحشت زده می شود، قدرتش را حتی یک لحظه از خود می پرسد، یک لحظه آن را تحسین می کند و چند روز بعد دعا می کند. این یک دلیر آرام است که هر کس به آن عادت کرده است. پس از همه، همه ما، در راه های مختلف و خودپردازان مختلف، به صورت بی قید و شرطی به کنترل و کنترل بر یکدیگر اعمال می کنیم؟ مارکز نظر خود را فقط به کسانی که در مقامات نهایی نیستند محدود نمی کند. نوعی همزیستی وجود دارد که در توهمهای سازگار در میان و در میان لایه های جامعه کارائیب وجود دارد؛ بین عمومی و افسران او، مردم و انتظارات آنها از قدرت سلطنتی، بین عمومی و موقعیت خود را از اقتدار، همه متقابلا غیر متمایز و پیوسته است. همه چیز شروع می شود به طوری کاملا واضح به نظر می رسد که مارپیچ های جدید تنگ تر و سخت تر به خود. شما احساس ناامیدی دور از زندگی را به عنوان برخی از توهم وحشتناک هماهنگ شده، مانند یک فیل، شناور توسط یک رشته بالون، حفظ شده توسط اعتقاد غیر قابل توضیح است که اگر همه ما وانمود آن شناور است، آن را واقعا باید. آسان برای محکوم کردن اقدامات نفرت انگیز و بی معنی حاکم بر وجدان چنین پدرسالار فاسد و غیرواقعی است که در تمام هزینه ها به ظاهر خود ظاهر می شود. با این حال، مارکز توجه دقیق به زرق و برق در حالی که کاوش در روان قدرت عالی الهام بخش نوعی تفکر متواضعانه متواضعانه از انواع، در حالی که به طور همزمان تشکیل یک محکوم و محکوم به اعدام. در نهایت، توهم قدرت و یا عدم آن، همه جانبه و نامفهوم می شود، حتی بلعیده شدن امپراتور. در تنهایی خود، تاسف، حسادت را جایگزین می کند، قدرت احساس می کند مانند یک بیماری مضر است، و یکی با این نتیجه گیری می شود که هر جا که خوشبختی و یا زندگی معنی دار ممکن است دروغ باشد، سلسله مراتب قدرت به جهت کمتری.

مشاهده لینک اصلی
گارسیا هفت سال طول کشید تا این کتاب را بنویسد. هفت سال. من حدس می زنم این چه مدت طول می کشد تا اطمینان حاصل کنید که پنجاه صفحه صفحه به یک پاراگراف تبدیل شده و به عنوان چند جمله که ممکن است. اما اثر این است که کل کتاب را با هم اجرا کنید و هر داستان را در داستان به ذراتی که در اطراف آن است، ذوب کنید. نتیجه، پایان دادن به خوانندگان حس کلاسیک، جدول زمانی، و حتی جزئیات است. ما تنها با مرد وحشتناک و رهبر باقی مانده بودیم که وطن پرست بود. و وقتی که داستان درباره او به نظر بی حد و حصر می رسد، خواننده احساس می کند موضوع او چیست. کوندرا نوشت که افرادی که تحت دیکتاتوری زندگی می کنند، تمام مفهوم زمان را از دست می دهند. همانطور که مغز آنها با زندگی آنها باقی می ماند، آن را جایگزین هر حافظه از زمان های گذشته با خاطرات فعلی در مورد استبداد. نتيجه نهايي اين است که مردم بجز استبداد مي دانند؛ همه احساس می کنند که دیکتاتور برای همیشه وجود دارد. این همان چیزی است که گارسیا در این کتاب می نویسد و این چیزی است که سبک او برای خواننده ایجاد می کند. این کاملا شگفت انگیز است. و از آنجایی که گارسیا در مورد خاطراتش در مورد خاطراتش، در مورد خاطراتش، یادآور می شود که این دو مرد، عقاید کتاب خود را از یکدیگر دور می کنند. برای داشتن یک فنجان قهوه و در آن گفتگو ممکن است جالبترین چیز همیشه باشد.

مشاهده لینک اصلی
آنها زیر سایه خود می روند. و برای همیشه احساس می کند. آنها قلب گرم خود را زیر پتو همه پر نفوذ خود را برای بسیاری از موارد بی شماری (گاهی اوقات تمام زندگی خود) نفس می کشد که خط آن را لمس درخشان و خشم نفاق می شود مبهم. از زمین که در زیر باران فرو میریختم، به دنبال جانوری است که در نگرانی وحشت زده می ماند، سنگریزه هایی را که برای دوش سنگی آنها مطابقت نداشت، احضار کند، هوا را که هنوز در حیاط سینه خود حمل می کند، سؤال کنید، خورشید که زیر آن غرق شد پردهای پر حرارت آن، گلهایی را که بوسیله آنها بوسیده است، در گلدان های خود نگه می دارند و همه آنها از طریق چشمان گشاد خود صحبت می کنند و قلب هایی را که از ابرقهرمانان بر روی هر کدام از آنها تأکید می کند، رها می کند. ابر خندید و همین طور ژنرال که پاییز به ظاهر چند ساله آن را تکه تکه تر از کلمه خود می توانست در تمام شکاف خود نگه داشته شود. او رعد و برق؛ از زندگی مردم به عنوان یک گرداب بیگانه که زندگی آنها را با لذت و غرور خود خنثی می کند، بارور می شود و باران وحشیانه خود را با مجازات و دفع زاد و خوردن آنها، قرمز شدن خون خود را با غرق شدن غرق شدن، آلوده کردن عفت جوانان بی گناه با سنگسار کردن دیوارهای گوشه های عجیب و غریب با اقتدار غیر قابل انکار خود و پاک کردن خطوط زندگی از هموطنان لعنتی و سران سیاسی. او دیکتاتوری خود را با استانداردهای بلندپروازانه خود برداشت و افقهایی را به وجود آورد که در آن هیچ نور به جز شمع شناور دیده نمیشد، از پنجره شیشه ای بالای کاخ کاخ خود خیره شد. سپس، ساکت شد. بسیار شبیه به اینکه چگونه پالس عظیم سیاه و سفید، غول پیکر، طعنه آمیز و غریب در سایه های مبهوت کننده ی تنهایی برگزار می شود، هیچ تلاشی نمی کند. از آنجا که آن خالی است. در نهایت، ژنرال سقوط کرد و به تسخیر فاجعه و خشم او رسید. پس از سرگردان شدن در خیابان های محکوم، غرق شدن در مدارس زناشویی و ایجاد اختلاف در قیام های قاتل، هویت او به تدریج در آن غلاف های غول پیکر قفل شد که به عاقلانه رمانتیک تبدیل شده بود اما چیزی جز مایع داغ ذوب تنهایی و غم و اندوه که به آرامی در بدنش فرو می ریزد، سلول های خود را از غرور و قدرت با دقت حاد جابجا می کند. خانواده اش از جمله مادرش، همسر و فرزندش نیز در گردباد از آرامش بی پروا حل شده و ابر از وجود او به شکل جنینی خود فرو رفته است، با این حال با این حال، با شاخه های مرگ. و آسمان گسترده ای از زندگی در نهایت، این ابر را به درون آن پرت کرد و آن را به هیچ وجه مرگ نابود کرد. گراسا مارکز، پیشگویی ویژه ای در اینجا لازم است؛ زیرا این سفر عمومی به عنوان یک پروسۀ ابدی خوانده می شود؛ ریتم من اغلب با بدن ذاتی و دلخراش خود غرق شد. او می نویسد: «او در حالی که از خواب بیدار می شود که ژنرال متعهد به دیدار از معشوقه هایش است، می گوید:« او در لباس غیرنظامی بدون اسکورت در تاکسی که از طریق سقوط شهر بوی بنزین افتاده در آرامش زمان سایستا، او از دایره آسیایی از کوچه های تجاری تجاری اجتناب کرد، او دریای بزرگ زنانه مانوئه سانچس از سقوط من را با یک پیلینگ منحصر به فرد در افق دید، او را دیدم خیابان های خیط و پیت شده با پنجره های شیشه ای مات با تخت مخملی برای Manuela Sanchezâ € | ... خدا لعنت آن، که خانه شما در این چالش از لایه برداری دیوار زرد کدو تنبل با تر و تمیز بنفش یک اسباب وعده داده شده و پنجره های طوطی سبز با پری آبی پارتیشن و ستون صورتی مانند گل رز در دست شما € | €\nموضوع بی سابقه ای از کلمات عاشق قلب نرم، و همچنین چسبنده. احساسات همسو با شخصیتها یک نمونه زیبا از نوشتن پانورامیک بود، جایی که عناصر قابل توجه بسیاری از آن، حضور خود را با Ã © lan احساس کردند. هر دوی شما در معرض لایهای از کلمات معجزه گر قرار نگرفتید. احکام طولانی و نفس گیر است، اما اگر شما نگاه های صمیمانه خود را بر روی آن قرار دهید، شما تنها یک سنگ را زیر فرورفت های مخملی پروس از دست نخواهید گرفت. و گارسیا مارکز و ژنرال\n، هر دو انتظار ندارند منتظر شما باشند که تحت ابر خود قرار گیرند\n؛ چیزی بیشتر برای آنها رضایت بخش نیست از اینکه شما با طلسم رنگین کمان شما هیپنوتیزم!

مشاهده لینک اصلی
در کل، رمان قابل توجه است. من نمی توانم تصور کنم که برای او این همه چیز را همانطور که او انجام می داد تصور کنم. اکثر جمله ها برای 10 صفحه اجرا می شوند، از یک نقطه نظر به دیگری بدون هشدار، از رویاها به زندگی واقعی (شاید؟) عمل کنند. در ابتدای هر فصل ما به یاد میآوریم که پدرسالاری از عنوانهای رمانها مرده است، اما ما به سرعت به سالهای قبل از مرگش بازگردانده شدیم و از خاطرات سالهای پیش از اولین جعل و سپس مرگ واقعی او را به یاد آوردیم. قطعا باعث چرخش سر شما می شود و دشوار است که آن را در کمتر از 40 صفحه در یک زمان بخوانید و به طور کامل از دست ندهید که چه جهنمی در حال وقوع است. تکنیک استفاده از یک رویداد به عنوان سنگ قرمز که از هر بخش از کتاب شروع می شود، در این یکی، مرگ پدرسالار، برای مارکیس رایج است، اما این جریان آگاهی از سبک نوشتن نیست. چه چیزی باعث جذابیت بیشتر می شود این است که چگونه هر جمله داده شده از نقطه نظر 1 تا 3 به فرد تغییر می کند و معمولا توسط حداقل 3 کاراکتر متفاوت تحویل داده می شود. فاکتور در این است که شخصیت هایی که داستان را می گویند گاهی بسیار جزئی هستند و بنابراین سخت است پیگیری و شما تبدیل به بسیار سرگیجه. همه از این گفت، با این حال، سبک با موضوع کار می کند. شخصیت اصلی به عنوان دو شخصیت اصلی و آنتاگونیست دو برابر می شود و مروکز چنین کار خوبی را برای پیروزی خوانندگان از همدردی با او می کند که تا زمان پر شدن یک جعبه پر از کودکان با بتن به راحتی از آنها در اقیانوس دور می شود، ما فراموش کرده ایم که او هیولا است، ما از او نفرت داریم. سبک روایت روشن می کند که مارکز این کار را به طور هدفمند انجام می دهد. دانستن آنچه که در مورد او از نظر سیاسی شناخته شده است (او با تمام وجود با بسیاری از رهبران آمریکای لاتین مخالف است) در کنار آنچه که در مورد او به عنوان یک انسان بشردوستانه عمیقا عاشقانه شناخته شده است، این همه حساس است. دیکتاتور خود را از یک طرف به عنوان وحشتناک، منصفانه و ترسناک جذب می کند و از سوی دیگر به عنوان مشکل، ناامن و با قدرت خود اشتباه گرفته شده است. من با این مسئله روبرو شدم، بخشی از آن بود که کارهای دیگرش را برای من انجام نداد. هرچند نزدیک شدن به آن با این انتظار یک ایده بد بود. من معمولا به 100 سال حبس @ هر تابستان می نویسم، و من مارکز را دوست کاملی برای مسافرت، مخصوصا اگر من به مکزیک بروم؛ داستان های او همیشه با چنین دوز شدیدی از واقعیت افزوده شده به شخصیت ها و روابط است که من از کتاب های خود لذت می برم همان طوری که از تجربیات خوب دارو لذت می برم. با این حال، این داستان در رابطه با روابط انسانی نبود، با این حال، همانطور که در مورد ماهیت رهبری و آسیب پذیری آنانی بود که رهبری می کردند. همه چیز در همه، id می گویند قطعا ارزش آن را برداشت، اما مطمئن باشید که شما تا به حال به انجام آن به هضم آن را به درستی.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب پاییز پدرسالار


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن