کتاب وقتی هیتلر خرگوش صورتی مرا ربود

اثر جودیت کر از انتشارات مروارید - مترجم: روح انگیز شریفیان-بهترین رمان ها

آنا گفت: «وقتی کشور نداشته باشی مسئله فرق می کند. اگر کشور نداشته باشی دست کم باید با پدر و مادرت باشی.»

به صورت‌های غمگین پدر و مادرش نگاه کرد و گفت: «می‌دانم. راه دیگری نداریم و دارم اوضاع را سخت‌تر می‌کنم. قبلا برام فرق نمی‌کرد که پناهنده باشم. حتی آن را دوست داشتم. فکر می‌کنم دو سال گذشته که پناهنده بودیم بهتر از وقتی بود که در آلمان بودیم. اما اگر ما را پیش عمه بفرستید من خیلی می‌ترسم... من خیلی خیلی می ترسم...»

بابا پرسید: «از چی؟»

«که واقعا احساس کنم یک پناهنده هستم.» و شروع به گریه کرد.


خرید کتاب وقتی هیتلر خرگوش صورتی مرا ربود
جستجوی کتاب وقتی هیتلر خرگوش صورتی مرا ربود در گودریدز

معرفی کتاب وقتی هیتلر خرگوش صورتی مرا ربود از نگاه کاربران
کتاب جذابیه و روایت ساده‌ای داره. به نظرم اصلا این کتاب برای تینیجرها نوشته شده ولی کتاب ارزشمندیه و این نبوده که نویسنده دنبال نوشتن کتاب پرفروش و موضوع عامه پسند باشه. من وسط کتاب اصلی که میخونم این رو خوندم و کتاب سبک، جذاب و خوشخوان نوشته شده. ویژگی مهمش اما، ترجمه عالی خانم شریفیانه. دستشون دردنکنه واقعا‌

مشاهده لینک اصلی
معلم من وقتی 10 ساله بود این کلاس را به کلاس خود خواند و نامش را با من در میان گذاشت و خاطره ای از سرماخوردگی برای هر قسط بعدی را هر روز به یاد می آورد. در نهایت هنگام تلاش برای فکر کردن به یک کتاب دیگر برای خواندن بچه های خودم از یک کتابفروشی خواسته شدم اگر یک کتاب از این نام را می دانستند (بدون داشتن سرنخی که آن را نوشته بود). دو پسر من، کاملا از بین رفته بودند، هرچند که از میان بیت های عاطفی بیشتر از خودم ناراحت می شدم (پسران نه و هفت ساله ممکن است کمی در روحیه نداشته باشند). به زیبایی نوشته شده است. در مجموع، این دیدگاه مثبت از تجربه پناهجویان خانوادگی است، همانطور که از دیدگاه کودکستان پرماجرا انتظار می رود، علی رغم نفوذ نازیسم و ​​وحشت مرتبط با آن در زندگی آنها، انتظار می رود. نسخه ای که ما در اختیار همه انواع واقعیت های مربوط به جنگ و مقررات و غیره قرار داده ایم، که در نهایت واقعا کمک کرد تا چیزهایی را برای پسرانمان به وجود آوریم. اگر فرزندان دارید - به آنها بخوانید، اگر خودتان از آن لذت نبرید!

مشاهده لینک اصلی
یک داستان زیبا چه خبر است هنگامی که من شروع به خواندن کتاب کردم، انتظار داشتم که یکی دیگر از غم و اندوه حساب های بدترین زمان در تاریخ باشد، اما در نهایت، کتاب را با لبخندی روی چهره من بسته و فکر کردم که همه باید این کتاب را بخوانند تا تشویق شوند که با تغییر در یک راه جدید. (آن را شامل می شود!) آنا داستان را به اوزسی می اندازد که خانواده اش مجبور است در سال 1933، هنگامی که هیتلر قدرت را در آلمان بپذیرد، خانواده اش را مجبور کرده است که برلین را به عنوان یهودی عجله و با نفوذ سیاسی علیه نازی ها ترک کند. آنها ابتدا به سوئیس، سپس پاریس، و در نهایت به انگلستان حرکت می کنند. آنا نشان می دهد که چگونه او و برادرش با محیط های مختلفی که با آن روبرو هستند برخورد می کنند، چگونه با نظام های مختلف مدرسه و زبان ها مبارزه می کنند. بخش مورد علاقه من این است که او تقریبا از یادگیری زبان فرانسه سخن می گوید و سپس به طور ناگهانی متوجه می شود که می تواند این کار را انجام دهد. هنگامی که خانواده به انگلستان حرکت می کند، اعتماد به نفس جدیدی در توانایی او برای سازگاری دارد و با این دانش آغاز می کند که ممکن است او نتواند یک کلمه را درک کند، اما اگر او چند ماه به آن می دهد، او بدون هیچ مشکلی صحبت کن در دنیای جهانی، این یک نگرش ضروری است! یکی دیگر از جذابیت این کتاب، چشم انداز کودک از وقایع تاریخی است. هنگامی که آنا و برادرش می شنیدند که نازی ها تمام دارایی های خود را در آلمان گرفته اند، تصور می کنند هیتلر با مجموعه بازی های هیئت مدیره خود بازی می کند و خرگوش صورتی پر شده آنا مجبور شد پشت سر بگذارد. حضور هیتلر در زندگی آنها شخصی و مستقیم است، آنها نمیتوانند اتفاقات واقعی را درک کنند. آنا یک کابوس دارد وقتی که می شنود که نازی ها جایزه ی پدران خود را به او داده اند. او به معنای واقعی کلمه خواب است که سکه ها در حال سقوط تهدید به او را له. یک رمان کلاس کامل برای مقابله با مهاجرت انسان، تغییر، مشکلات زبان، تاریخ و زندگی خانوادگی به طور کلی.

مشاهده لینک اصلی
هنگامی که Rabbit Pink HITLER STOLE نیمه خودکفا است، آن را بر اساس داستان زندگی واقعی نویسنده جودیت کر. خانواده اش فقط قبل از اینکه هیتلر به قدرت برسد از آلمان فرار کرد؛ زیرا پدرش یک نویسنده مشهور بود و به صورت آشکارا از نازی ها انتقاد می کرد. آنا 9 است وقتی داستان باز می شود و او برای اولین بار می آموزد که او یک یهودی است. او متوجه نشد که او یکی بود چون خانواده اش از یهودیان به هیچ وجه از آداب و رسوم یا عبادت پیروی نمی کردند. یک روز پدرش ناپدید می شود، گفته شده است که او توسط یک نازی کشف شده است و اگر به قدرت برسد، او دچار مشکل بزرگ خواهد شد. مدت کوتاهی پس از آنکه خانواده ها نیز از آلمان بیرون می روند، آنها نگران پاسپورت های خود هستند. نمیخواهم همه چیزهایی که آنها میتوانند اتخاذ کنند، یک کیف کوچک است. «خرگوش پینک از آنجا کنار گذاشته شده است که آنا فکر می کند که آنها دوباره می آیند. درست بعد از اینکه آنها در سوئیس به پیوستن به آنا می آیند، پدر هیتلر برنده انتخابات می شود و در حال حاضر دارای قدرت عظیم در آلمان است. از نظر کودک، از نظر کودک، HITLER STOLE PINK RABBIT نوشته شده است، بنابراین ما بی گناه می بینیم که چگونه یک بار خوب خانواده های خود را پیدا می کنند که در حال حاضر فقیر هستند و تلاش می کنند تا به پایان برسند. این از دست دادن درآمد ناشی از آن است که مادر عمیق یاد می گیرد که بتواند آشپزی و دوخته شود، که توسط پدر ناتمام او درک شده است که نمی دانست که فرزندانش رشد کرده و به لباس های جدید نیاز دارند. کاهش درآمد اجاره و افزایش چشم انداز اشتغال پدرش از سوئیس به پاریس و سپس به لندن، تنظیم دیگری بود که خانواده باید انجام دهد. به عنوان یک خوانش بالغ بین خطوط، می توانم ببینم که چگونه افزایش قدرت یک مرد عصبانی کوچک می تواند میلیون ها نفر از زندگی در اروپا را تحت تاثیر قرار دهد و تاثیر آن بر خانواده در معرض خطر شدید از سوی نازی ها و پس از آن بدون پول برای غذا یا گرما واقعا \"به جای ماجراجویی بود که آنا تصور می کرد که او در آن قرار دارد. به طور کلی این بسیار خوب نوشته شده است، صدای مناسب برای سن راوی، حیرت انگیز است حتی در برخی از موارد با برخی از حوادث بد اشاره به جای در چهره شما.

مشاهده لینک اصلی
-3.5- @ بعضی چیزها دشوار بود، اما همیشه جالب بود و اغلب خنده دار بود: مادر و پدر و مکس و او تقریبا همیشه با هم بودند. در حالی که آنها با هم بودند، من هرگز نمی توانستم کودکی سختی داشته باشم. @ کنجکاو است که یک واقعیت تاریخی را از طریق چشم یک کودک بی گناه ببیند.

مشاهده لینک اصلی
هنگامی که هیتلر به سرقت برده، خرگوش پینک یک کتاب برای بچه ها و نوجوانان است. من می دانم که بسیاری از دوستان من مجبور بودند آن را در مدرسه بخوانند، اما به دلایلی، من هرگز نبوده ام. با این وجود، من همیشه فکر کردم که این یک رمان مهم است که باید بخوانم. بنابراین، سال گذشته، من آن را خریدم، اما دوباره آن را فراموش کرده ام. هفته گذشته، زمانی که در معرض بیماری آنفلوآنزا قرار گرفتم، از کتاب های موجود در قفسه ی من گذشتم، هنوز خواندنی نیستم و در آنجا آن را دیده ام و توجهم را به خود جلب کرده ام. من شروع به خواندن آن را در صبح و خواندن آن در یک روز، حتی اگر من مجبور به قطع، چرا که من نمی توانستم تمرکز بیشتر به علت بیماری من. با آلمانی، من همیشه در گذشته از کشور من علاقه مند بود، حتی اگر تاریخ آلمان بسیار بی رحمانه و غم انگیز است. اما به خصوص به این دلیل که من فکر می کنم این واقعا مهم است که بچه های ما را در مورد این بخش وحشتناک تاریخ خود آموزش دهیم و توضیح دهیم که چرا همه چیز اتفاق افتاده است و چگونه از آنها اجتناب کردیم تا مطمئن شویم چیزی شبیه به این هرگز دوباره اتفاق بیافتد در آلمان این کار بسیار خوب در مدرسه انجام می شود و پس از خواندن این رمان من می توانم ببینم که چرا بسیاری از مردم در طول مدرسه خود آن را خوانده اند. جودی کرت کار فوق العاده ای را توصیف کرد که این بخشی از تاریخ آلمان را از دیدگاه یک خانواده یهودی فرار از آلمان نازی. او راهی برای توضیح چیزها در راه دوستانه کودکان و نوجوان و همچنین ارائه یک داستان است که سرگرم کننده و خواندنی است. در برخی از قسمتها حتی خنده دار است و خواننده درباره چیزهای وحشتناکی که در همان زمان اتفاق افتاده را فراموش کرده است. داستان بر اساس زندگی واقعی او است و توضیح می دهد که چگونه او و خانواده اش از آلمان به سوئیس، سپس فرانسه و سرانجام بریتانیا فرار می کنند. این نشان می دهد یک دختر جوان در حال رشد در شرایط بسیار دشوار است. او نیاز به انطباق با کشورهای جدید، محیط جدید، مردم جدید و حتی سخت تر، به زبان های جدید بارها و بارها. اما در حالی که همه این اتفاق می افتد، تنها چیزی که برای او مهم است این است که خانواده اش با همدیگر با هم می ایستند. او تمام مشکلات را بدون توجه به موقعیت های سخت ظاهر می کند. این چیزی است که همه باید به عنوان الگوی نقش آن ببینند؛ زیرا حتی می تواند به امروز هم کمک کند. داستان نشان می دهد که مهم نیست که زندگی چقدر دشوار است، همیشه چیزی است که بیشتر از پول یا ارزش های ارزشمند مهم است و افرادی هستند که در اطراف شما هستند. هنگامی که هیتلر به خرگوش پینک سرقت کرد، داستان ایده ای است که امید و برجسته ترین بیت های تاریخ را توضیح می دهد زمان نازی ها. این کتاب را می توان به صورت مساوی با جوان و قدیمی خواند. در نهایت احساس کردم که من بخشی از این خانواده کوچکی بودم که فقط می خواست یک زندگی طبیعی را با هم در جایی بدون نیاز به ترس از زندگی اش داشته باشد. خانواده حتی در خانه هرگز احساس نمی کنند زیرا خانه آنها از آنها دور شده و در پایان آنها هنوز در حال اجرا هستند، اما من دوست دارم که حتی این وضعیت وحشتناک تبدیل به چیزی مثبت توسط پدر در پایان: \"ما ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ مهمترین پیام این رمان است. با تشکر از جودیت کر برای به اشتراک گذاری تجربیات خود و غنی سازی با این کتاب عالی! بیشتر از بررسی های من در اینجا: http://booksaroundtheworld.wordpress.com

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب وقتی هیتلر خرگوش صورتی مرا ربود


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب علیاحضرت ملکه