کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود

اثر فردریک بکمن از انتشارات نشر نون - مترجم: الهام رعایی-بهترین رمان ها

چشمان پیرمرد به‌طور عجیبی خالی است. ناامیدانه به شقیقه‌هایش می‌زند. پسرک دهان باز می‌کند که چیزی بگوید ولی وقتی این صحنه را می‌بیند جلوی خودش را می‌گیرد. در عوض آرام می‌نشیند و همان کاری را می‌کند که پدربزرگ یادش داده‌بود اگر گم شد انجام دهد: «محیط اطرافت را زیر نظر بگیر، دنبال ردپاها و سرنخ‌ها بگرد.»
نیمکت در احاطۀ درختان است چون بابابزرگ عاشق درخت‌هاست، چون درخت‌ها اهمیتی به افکار آدم‌ها نمی‌دهند. شبحی از پرنده‌ها از آنها بالا می‌آیند و در آسمان پخش می‌شوند و با اطمینان بر باد تکیه می‌زنند. یک اژدها میدان را می‌پیماید، خواب‌آلود و سبز، و یک پنگوئن با رد دستی شکلاتی روی شکم در گوشه‌ای به‌خواب رفته است. یک جغد مهربانِ یک‌چشم هم کنار او نشسته است. نوآ همه را می‌شناسد. مال او هستند. اژدها را بابابزرگ درست وقتی که به دنیا آمد به او داده ‌بود، چون‌که مامان‌بزرگ گفته‌بود اژدها برای نوزاد اسباب‌بازی توبغلی مناسبی نیست و بابابزرگ هم گفته‌بود که او هم یک نوۀ مناسب نمی‌خواهد.


خرید کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود
جستجوی کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود در گودریدز

معرفی کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود از نگاه کاربران
Backman فقط افراد را می گیرد و شخصیت های او خیلی خام و واقعی هستند و فرزندان او عرفانی، تخیلی و هوشمند هستند. من شخصیت های خود را، داستان ها و خود را درخشان، خلاق خود را دوست دارم. او انتخاب فعلی من برای تاریخ شام مشهور است. او ممکن است مجبور باشد مترجم خود را بیاورد، اما این درست است.

مشاهده لینک اصلی
از زمانی که فردریک Backmans را خوانده ام، مردی به نام Ove @، من طرفدار آن هستم. از آن زمان، ایو دو رمان دیگر را خواند و هر دو را دوست داشت. در حال حاضر، نویسنده یک رمان جدید نوشته است، و البته من به زودی در مورد آن شنیده بودم کمی پیش بینی کردم. می دانستم این بد است؟ خوب؟ علامت بزنید وقتی چشمان من فقط خواندن پرولوگ را شروع کردند .... آن را به شیوه ای متمایل به کار نبرده بود، فقط به طوری که می دانستم نویسنده ی دلیر بود. فردریک Backman چنین درک عمیق از طبیعت انسانی دارد و چنین راهی منحصر به فرد، شفاف و قانع کننده برای به اشتراک گذاشتن افکار خود است که معتقدم او باید برای همه خواسته شود. خیلی زیاد؟ من فکر نمی کنم! این داستان کوچک قرون وسطایی روابط عاطفی بین پدر و پسر بزرگش را نشان می دهد و پدر و نواد او نوح است. در زندگی چیزی برای همیشه وجود ندارد. پدربزرگ به طور فزاینده ای فراموش شده است که نوه کوچولو را مبهوت و ترسو می کند. حتی شوخی های مورد علاقه او، که او چندین بار گفته است - او دیگر نمی تواند به یاد داشته باشد. او در مکالمات خود با همسر ماندگار خود که با او بیش از نیم قرن دوست داشت بالاتر از همه چیز را دوست دارد. او بی ملاحظه ای از دست می دهد و به یاد می آورد که او عاشقان عاشقانه ... پدربزرگ همیشه دوست داشت همه چیز را با ریاضیات. نوح این عشق را به اشتراک می گذارد، اما پسرش، تد، همیشه یک مرد از کلمات است، نه اعداد. پدربزرگ و نوه بازیهایی دارند که بازی کردن رقم pi را دارند. گرفتن پیر، ترسناک است، اما از دست دادن حافظه های گرانقیمت خود، بدترین چیز است. مغز پدر و مادر در حال مرگ است قبل از بدن خود را ... به یاد داشته باشید که شما فراموش شده بدترین نوع از فراموش کردن پدر و پسر در نهایت در بر داشت در عشق متقابل خود را از نوح یافت. پسر کوچکی که سالها فراتر از آن است، به لطف حکمت پدر و مادرش که با درک و همدردی به او داده شده است، این رمان زیبا را به ما یادآوری می کند که چیزهای کوچک را در زندگی پرورش دهیم؛ زیرا آنها واقعا چیزهای بزرگ هستند. هر زمان من یک کار را توسط فردریک Backman خواندن، من همیشه متوجه خودم فکر چقدر خوش شانس فرزندان خود را برای داشتن یک درک و شخص دوست داشتنی برای پدر است. این داستان از ترس، سردرگمی و ناامیدی پیری، از پشیمانی است، اما بیشتر از همه، این یک داستان در مورد عشق و اجازه رفتن است. احتیاط: این کتاب شما را گریه می کند!

مشاهده لینک اصلی
این رمان، همانطور که از آن می ترسید، دلهره آور بود. من به اندازه کافی هوشمندانه بودم که منتظر فرزندانم باشم تا قبل از شروع به خواندن این مطلب. آنها هنوز به طور ضمنی توسط @ @ performance @ traumatized شده اند، زمانی که فیلم Coco را تماشا کردیم. این رمان بسیار حرکت و بسیار زیبا است. من نمی توانم چیزی بگویم که بگویم بجز اینکه تشویق کنم که آن را بخوانم.

مشاهده لینک اصلی
این یک داستان در مورد خاطرات و در مورد راه رفتن است. یک نامه عشق و یک خرس آهسته بین یک مرد و نوه او، و بین یک پدر و پسر او. این داستان زیبای ما را در مورد خداحافظی کامل فکر خواهد کرد و ما هیچ فرصتی برای دادن به عزیزانمان ندیدیم. این باعث می شود که ما در مورد زندگی فکر کنیم: زندگی، دوست داشتن و پیری. آلزایمر / Dementia دلهره آور است: یک چیز بسیار بد برای از دست دادن کسی که هنوز اینجا است. دلم برای تو تنگ شده مادر! خداحافظی برای شما مناسب نیست.

مشاهده لینک اصلی
وای. آیا می توانم کل بررسی آن را، لطفا؟ فقط وایس؟ من آلزایمر را شناخته ام و آن زیبا نیست. اما این رمان کوتاه ساده و زیبا است، به سادگی زیبا است. این کتاب کوتاه می شود یک بررسی کوتاه با کلمات کوتاه است. وای.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب علیاحضرت ملکه