کتاب نیمه ی یک خورشید طلایی

اثر چیماماندا انگزی آدیچی از انتشارات نشر چشمه - مترجم: ناهید تبریزی سلامی-بهترین رمان ها

با فریب زدن، نویسنده جشن Chimamanda Ngozi Adichie یک لحظه ماندگار در تاریخ مدرن آفریقا را روشن می کند: Biafras مبارزه برای ایجاد یک جمهوری مستقل در جنوب شرقی نیجریه در اواخر 1960s. ما این دهه پرجمعیت را در کنار پنج شخصیت فراموش نشدنی تجربه می کنیم: اوگوو، خانه دار سیزده ساله که برای ادنیببورو کار می کند، یک استاد دانشگاه پر از غرور انقلابی؛ اولانا، معشوقه زیبای استاد است که زندگی خود را در لاگوس برای یک شهر گرد و غبار و جذابیت عاشق خود رها کرده است؛ و ریچارد، انگلیسی انگلیسی خجالتی که با خواهر دوقلو خواهر زاده اولانا، کینن، آشنا شد. نیمی از خورشید زرد یک رمان فوق العاده تحریک کننده وعده، امید و ناامیدی جنگ بیفان است.


خرید کتاب نیمه ی یک خورشید طلایی
جستجوی کتاب نیمه ی یک خورشید طلایی در گودریدز

معرفی کتاب نیمه ی یک خورشید طلایی از نگاه کاربران
3.5 ستاره من دوست دارم کیممندا نگوی آدیدی، TED-talker، فمینیست، مامور سیاسی. Shes شگفت انگیز است، اما من کاملا با داستان خود را دوست ندارم. من نیمی از خورشید زرد 3.5 ستاره را می دهم (که من تا 4 برابر می شود تا تجربه ی عشق 3 / ستاره من را با آمریكای جدید خود جبران كنم). نزاع هایی که او در میهن خود تصویر می کند، در دهه 1960 نیجریه (که منجر به نسل کشی، جنگ داخلی و جدایی کوتاه از بیافرا شده است) کاملا فرار و فراموش نشدنی است. با این حال، بیت های صابون اپرا، که انتخاب می کند تا با استفاده از حساب کاربری خود، از آن به عنوان یک حواس پرتی از وحشت در پس زمینه استفاده کند، استفاده می شود. با این حال، خواندن بسیار مهم، مخصوصا برای افرادی که علاقه مند به تاریخ آفریقا هستند (که باید به عنوان خانم آیدیچ در مورد فمینیست ها دروغ بگوید).

مشاهده لینک اصلی
چیزی که در مورد Chimamanda Adichie است، خیلی شگفت آور خوب است. این دومین کتابی است که توسط او خوانده می شود و هر دوی این ها، من فقط می توانم تمام راه را از دست بدهم، نمی توانم باور کنم که این کتاب چقدر خوب است. Shes کاملا به یکی از نویسندگان بزرگ زمان ما، با میراث جهانی و داستان های جهانی تبدیل شده است - او در نیجریه متولد شده است و همچنان زمان خود را بین آن و ایالات متحده تقسیم می کند. او دقیقا همانطور که رمانها در حال رفتن هستند. و بسیار شگفت انگیز است در نوشتن آنها! در حال تماشای یکی از بزرگان ایجاد خود را، و بسیار هیجان انگیز است. برای نیمه خورشید زرد، کتاب دوم او، او به زندگی پدر و مادر خود بازگشت به جنگ فاجعه بار Biafran 60s. یک رمان جنگی است. در ابتدا - او در مورد نیمه اول به ما معرفی شخصیت های او: خواهران دوقلو Olanna و Kainene، شوهران خود عقل ادنیبوبو و مرد سفید ریچارد، و Olannas houseboy Ugwu. چشم انداز فصل را با فصل بین Ugwu، Olanna و ریچارد تغییر می دهد. همه جالب هستند Adichie شاهکار بسیار بزرگی از این بخش را به طور کامل جذب می کند، بنابراین شما فقط منتظر جنگ نیستید. البته او آن را می کشد، توپ های لعنتی می کند. اما جنگ می آید، و شما می توانید - آه، Adichie این مقایسه را دوست دارم - sortof از دست رفته با سقوط باد از ثروت به فقر. خانواده ایگبو هستند - افرادی هستند که از نیجریه جدا شده اند، در برابر یوروبا، گروه اصلی قومی نیجریه و همچنین هسا مبارزه می کنند. این نیمه دوم چیزهای تند و زننده است، بنابراین باید هشدار داد: به عنوان پدر Adichies می گویند، agha ajoka. جنگ بسیار زشت است. حماسه واقعی، مانند آنهایی که در روزهای قدیم، بلندپروازانه و قدرتمند بودند. من هنوز هم کمی بیشتر از آمریکایی ها دوست دارم اما نمی خواهم فقط یکی را انتخاب کنم. ضمیمه: SoundtrackMusic برای Adichie مهم است - یکی از نویسندگان نادر است که واقعا می تواند در مورد موسیقی صحبت کند - و در اینجا موسیقی متن فیلم ژانر Highlife نیجریه است، نام تجاری Afropop. عالی و عالی است و مجموعه ای در دسترس در Spotify و یوتیوب است. کیفیت صدا در آن گناه مطلق است؛ جلد 2 کمی بهتر است، اما کمتر از Rex Lawson است و از دست دادن پوشش این شکوه و جلوه ای ازGrazing در Grass، @ که من فقط از این نسخه روح روان بسیار جذاب دانم. به نظر می رسد آنها فقط این اشعار را ساخته اند که می دانستند.

مشاهده لینک اصلی
بیش از چندین سال بود که در قفسه کتابم بودم. همیشه درباره این عنوان تعجب کرد. در ابتدا، همانطور که در ماه فوریه به من پیشنهاد شد، آن را برای من انتخاب کردم. انتخاب خوبی برای من بود. ابتکار خوب بود، اما با 20 درصد، من شروع به نگرانی کردم که این کتاب را ترک خواهم کرد ... اما به نوعی من را تحمل می کنم و علاقه به اوج خود می رود. اوگا یک شخصیت است که برای همیشه به یاد خواهد آورد. با وجود داشتن پسر خدمتکار، او کسی بود که بیشترین رشد را داشت و خیلی جالب بود. اولانا و کینینی، خواهران دوقلو، شخصیت های قدرتمندی بودند، هر کدام به شیوه خود. اوگ نداشت .. (نام را فراموش کردی) - استاد و عاشق Olannas بسیار ... اما ریچارد بریتانیایی که عاشق Kainenis ظاهر شد شخصیت قوی است. من کاملا از یادگیری در مورد تاریخ اجتماعی فرهنگی و سیاسی نیجریه لذت بردم ... اولین بار در زندگی من بیفرا و گناه انسان ساخته شده را شناختم. لحظه افشای این عنوان یک جایزه اضافه شد. نیمی از خورشید زرد، نماد رسمی بیفرا بود، کشورهایی که از نیجریه بریده شده بود، اما در 3 سال بعد از یک جنگ داخلی ناخوشایند، قحطی به وجود آمد.

مشاهده لینک اصلی
این سه داستان بسیار متفاوت است که توسط سه انسان بسیار متفاوت بیان شده است، این داستان غم انگیز و قلب آمیز جنگ، عشق و پس از استعمار است که در طول جنگ نیجریه و بیفرا از سال 1967 تا 1970 تنظیم شده است. اولانا، دختر دیپلمات و استاد است که فقط از لاگوس رفته است تا در شهر کوچکتر Nsukka با ادنینگبو، انقلابی و استاد زندگی کند که در عالم افتاده است. Ugwu houseboy آنها است که از روستا نقل مکان کرد تا زندگی کنند و با آنها کار کنند. ریچارد، اروپایی بیگانه و نویسنده، در آغوش خواهر اولانا، کاینن (شخصیت مورد علاقه من) است. ساختار موازی روایت باعث می شود که خواندن بسیار خوبی داشته باشید زیرا شما از این سه شخصیت که بسیار متفاوت بودند دید می زنید، اما روایت آنها وقفه را قطع نمی کند بلکه به پیشبرد داستان بزرگتر کمک می کند. در قسمت اول، شما با شخصیت ها، داستان های خود و زندگی خود آشنا هستید. قسمت دوم، مربوط به کودتا است که منجر به جنگ شد. قسمت سوم، در آغاز جنگ است. در قسمت چهارم، شما می توانید جنگ با این شخصیت ها را ببینید، ببینید که چگونه زندگی آنها را تغییر داد. Adichie کلمات کلیدی در پروسه خود را نداشت. در بعضی از نقاط مستقیم و فریبنده و شاعرانه است. این داستان با درک جنگ و ضرورت ارائه گزارش های درست از تراژدی ها بیان شده است. قطعاتی بود که خواندن آنها دشوار بود، قطعاتی که وزن حقیقت عاطفی را تحمل می کردند. در واقع، این یک داستان داستانی است که یک کلاسیک جنگ نیجریه-بیفرا است. شخصیت ها صادق هستند، تجربیاتشان بی رحمانه است، داستان هایشان تکرار می شوند، و شدت شرایط آنها و نحوه برخورد آنها با آنها، اعتراض عاقلانه قربانیان جنگ است. با همه آنها همکاری آسان بود. این یک احساس عاطفی برای من بود. من نیاز داشتم که کتاب را بخوانم، اما من نمی خواستم خواندنش را انجام دهم، بنابراین هر کلمه ای را دوست داشتم. ظاهرا این نیز یک عادت @ برای@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@. گاهی گریه می کردم، اغلب با شک و اضطراب همراه بود، اغلب فکر می کردم که آیا برای متوقف کردن و یا مقیاس کردن. اما زمانی که در شخصیت یا لحظه یا صحنه، کیفیت حقیقت عاطفی را به رسمیت شناختم، لحظات شادی فراوان نیز وجود داشت. @ من خوشحالم که او تصمیم گرفت که مقیاس را بازنویسی نکند. بعضی از داستانها باید به جهان افشا شود و به تاریخ وارد شود.

مشاهده لینک اصلی
این داستان واقعی قدرتمندانه جنگ داخلی غم انگیز در نیجریه بین سال های 1967 و 1970 و ایجاد و شکست بیفرا است. خود نیجریه یک ساختار نسبتا مدرن است، مانند بسیاری از کشورهای آفریقایی، مرزهای آن توسط استعمارگران آن تشکیل شده است. و مانند رواندا، اختلافات میان قبایل توسط استعمارگران تشویق و تقویت شد تا زمانی که به اوج تنفر و قتل رسیدند. من این را در مورد نیجریه نمی دانم من می دانستم از خواندن می گویم یکی از آنها و زنبور کوچک است که آزار و اذیت و اختلافات به دلیل نفت رخ می دهد و همچنین قبایل شمالی هوسا مسلمان و جنوب مسیحی هستند. من بیشتر از این کتاب یاد گرفتم که یک داستان خیالی از جنگ داخلی نیجریه است و تلاش قبایل جنوبی، مخصوصا Igbo، برای ایجاد یک کشور خودشان: Biafra. این پرچم Biafran است که نیمه خورشید زرد در وسط است. داستان خود را جالب می کند که در آن بیشتر از یک دیدگاه طبقه متوسط، یک طبقه متوسط ​​تحصیلکرده، با شخصیت هایی از پس زمینه طبقه بالا و یک دهقانی نیز حضور دارد، ایجاد دیدگاه متعادل از وقایع، خواسته ها و انگیزه هایی که به داستان یک احساس خوب است. شخصیت های سه گانه رویدادها را به نوبه خود می گویند: اوگوو، یک پسر روستایی، کار خانه کارگر را به یک استاد ریاضی در دانشگاه ایالت نیسانک، Odenigbo داد؛ Olanna، دختر به یک زن و شوهر ثروتمند که با Odenigbo زندگی می کند؛ و ریچارد، یک انگلیسی انگلیسی که به نیجریه می آید، زیرا می خواهد نویسنده باشد و داستان گلدان های روپایی کشف شده در کشور او را الهام بخش کرده است. این سه شخصیت، چندین نفر دیگر را به یکدیگر متصل می کنند: خواهر دوقلو Olannas، کاینن، یک زن کسب و کار، دوست دختر ریچاردز می شود. ادنيگبو به طور مرتب در خانه اش دانشگاهي دارد، رهبران ملي شدن و ايجاد بيفرا. و Ugwu ما را به کلاس های فقیر متصل می کند، بنده و از خودشان است، او همواره با آنها تعامل دارد. اگر شخصیتی وجود داشته باشد که واقعا این داستان را حمل می کند، این اوگوو است. به چهار بخش تقسیم شده است، دو بار قبل از جنگ داخلی و دو در طول آن، کمی از طبقه خارج شده است، با شکاف جالب در فهمیدن ایجاد شده توسط پرش به جلو چند سال بعد دوباره برگشت و شکاف را پر می کند. این اجازه می دهد تا ما واقعا درک این افراد را ببینیم، امیدها و زندگی و رویاهایشان در برابر جنگ، کشتار، ترس، گرسنگی و محرومیت و بیماری هایی که در زمین های نسبتا تمیز، سالم و امن وجود داشت، روبرو بودند. همه چیز وقتی می بینید که قبل و در کنار طرف مقابل مثل این می بینید، خیلی زیاد می شود. در زمان خواندن، مطمئن نبودم، اما من می توانستم یک گفت و گو زمانبندی بدون درز را ترجیح دهم تا حرکت را ادامه دهم، اما وقتی این کار را تمام کردم، متوجه شدم که، همانطور که گفته شد، قدرتمندتر بود، ساختار چیزی که کمی برای من خشنود بود سبک روایت بود. این سبک شخص ثالثی که به ما می گوید که باید چه چیزی را بدانیم و چیزی بیش از آن نباشد، اجازه نمی دهد که ما چیزها را برای خودمان شکل دهیم، این افراد را در راه خود درک کنیم. سبک آن است که من را دور می زند، که تقریبا من را بیگانه می کند. من یک نمونه تصادفی را انتخاب کردم به عنوان مثال: ریچارد کسی را به عنوان یک جوان و هشدار مانند خانه خود، Ugwu را پیش بینی کرد، اما هریسون تبدیل به یک چوب کوچک از یک مرد متوسط ​​شد و یک پیراهن سفید پوشیده بود که زیر زانوهایش متوقف شد. او ابتدا در ابتدای هر مکالمه غافلگیر شد. او با غرور غیرقابل انکار ریچارد به ریچارد گفت که او قبلا برای کشیش ایرلندی، پدر برنارد و استاد دانشگاه آمریکایی Land کار کرده است. @ من سالاد چغندر بسیار خوب را می سازم، @ او گفت که روز اول و بعد Richhat متوجه شد که او نه تنها از سالاد خود، بلکه همچنین پخت و پز با چغندر، که او مجبور شد درspecialty vegetable @ stall افتخار می کرد، زیرا بیشتر نیجریه آنها را خوردند (ص 91) چیزهایی نیز برای ما محصور شده اند، به طور منظم خلاصه شده و بسته به زمان باقی می ماند تا جزئیات و یا یک صحنه به اندازه کافی مهم به اشتراک گذاشته شود. او نشست و به پوشش مقاله Pickwick نگاه کرد. آرامش آرام در حیاط خلوت، در موج ملایم درخت انبه و عطر وانیلی از آجیل های رسیدن وجود داشت. آن چیزی را که او در اطراف او دیدم، تسلیم کرد. مهمانان کمتر و کمتر از این زمان بازدید می کردند و در شب، خیابان های دانشگاهی شبح محسوب می شدند، که از نور مرواریدی سکوت و تپه ای پوشیده شده بود. فروشگاه شرقی بسته شد. معشوقه Chinyeres تنها یکی از خانواده های بسیاری بود که در محوطه دانشگاه می رفتند ... اما اولانا و استاد یک چیز واحد نداشتند. آنها گفتند که جنگ نمی آید و مردم به سادگی پریشان می شوند. (ص.220) نه اینکه در مورد شرح و تفسیر برخی از نوشته های دوست داشتنی وجود ندارد، و ادیچی بر این نگرش متمرکز شده است که نیجریه و فرهنگ و مردم را برای ما از نظر یک چشم انداز غیر سفید متمرکز کند، اما شاید به خاطر آن ، به دلیل آگاهی از مخاطبانش، او دست ما را بیش از حد محکم نگه می دارد، کمی بیش از حد به نقطه می پیوندد. من دوست ندارم در موقعیت خواننده غیرفعال قرار بگیرم زمانی بود که چیزی نداشت ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب نیمه ی یک خورشید طلایی


 کتاب ناخدای بی کلاه
 کتاب موزه عشق مدرن
 کتاب معشوقه آخر
 کتاب یلداترین شب
 کتاب چیزی شبیه معجزه
 کتاب آتش سوران