این کتاب شرح مشقتهای راوی است در دوران جوانی برای کسب درآمد و نان درآوردن. داستانِ مربوط به سالهای قحطی و گرسنگی است. سالهایی که «فندریش» جوان به «نان» فکر میکند و از واژهی «مناسب و ارزان» متنفر است. او که مدام ، به شکلی بیمارگونه در حال وصف گرسنگی خویش است دختری از آشنایانش را میبیند که به شهر آمده تا معلم شود. «بل» میکوشد تقابل با گرسنگی و تاثیر آن بر احساس و اندیشه را تصویر کند.
خرید کتاب نان سال های جوانی
جستجوی کتاب نان سال های جوانی در گودریدز
معرفی کتاب نان سال های جوانی از نگاه کاربران
Das Brot der frühen Jahre=The Bread of Those Early Years, Heinrich Böll
عنوان: نان سالهای جوانی؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: محمد اسماعیل زاده قندهاری؛ تهران، چشمه، 1380، در 128 ص؛ مصور، شابک: 9643620328؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: نان سالهای سپری شده؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: جاهد جهانشاهی؛ تهران، دیگر، 1381، در 100 ص؛ شابک: ایکس - 964718820؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: طعم نان؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: محمد اسماعیل زاده قندهاری؛ ویرایش: حمید خادمی؛ تهران، مس، 1382، در 54 ص؛ مصور، شابک: 9647830232؛ موضوع: داستانهای خلاصه شده از نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: نان سالهای جوانی؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: احمد خورسند؛ تهران، ، ، در 132 ص؛ مصور، شابک: ؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: نان آن سالها؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: سیامک گلشیری؛ چاپ نخست: اصفهان، نقش خورشید، 1380، در 142 ص، واژه نامه دارد، شابک: 9646941427؛ تهران، مروارید، 1387، در 130 ص؛ شابک: 9789648838800؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: نان آن سالها؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: محمد ظروفی؛ تهران، جامی، 1389، در 103 ص؛ شابک: 9789642575473؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
مشاهده لینک اصلی
گرسنگي قیمت ها را به من ياد داد فكر نان تازه مرا كاملاً از خود بي خود مي كرد من غروب ها ساعت هاي متمادي بي هدف در شهر پرسه مي زدم به هيچ چيز ديگر فكر نمي كردم به جز نان .
چشم هايم مي سوخت ،زانوهايم از ضعف خم مي شد و حس مي كردم چيزي مثل گرگ درنده در وجودم هست . نان
داستان از زبان پسری فقیر به نام والتر فندریچ نقل میشود که برای کار و به دست آوردن نان به شهری دیگر میرود و در آنجا تعمیرکارِ ماهری میشود که مشتریان زیادی دارد و میتواند با پولی که به دست می آورد، گرسنگی اش را فرو بنشاند، با این حال هنوز بزرگترین دغدغه زندگی اش به دست آوردن نان است. والتر به دنبال دیدن @هدویگ@ – دختری که تازه به آن شهر آمده و سفارش شدۀ پدرِ والتر فندریچ است – تصمیم به بر هم زدن قرار ازدواجش با دختر رئیس سابقش میگیرد. او در کنار هدویگ متوجه میشود که در زندگی چیزهایی مهمتر از نان هم وجود دارد.
بعدها اغلب راجع به این موضوع فکر می کردم که اگر دنبال هدویگ به راه آهن نمی رفتم ، چه می شد : وارد یک زندگی دیگر می شدم ، درست مثل اینکه آدم اشتباها وارد قطار دیگری شود.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب نان سال های جوانی
خرید کتاب نان سال های جوانی
جستجوی کتاب نان سال های جوانی در گودریدز
عنوان: نان سالهای جوانی؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: محمد اسماعیل زاده قندهاری؛ تهران، چشمه، 1380، در 128 ص؛ مصور، شابک: 9643620328؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: نان سالهای سپری شده؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: جاهد جهانشاهی؛ تهران، دیگر، 1381، در 100 ص؛ شابک: ایکس - 964718820؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: طعم نان؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: محمد اسماعیل زاده قندهاری؛ ویرایش: حمید خادمی؛ تهران، مس، 1382، در 54 ص؛ مصور، شابک: 9647830232؛ موضوع: داستانهای خلاصه شده از نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: نان سالهای جوانی؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: احمد خورسند؛ تهران، ، ، در 132 ص؛ مصور، شابک: ؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: نان آن سالها؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: سیامک گلشیری؛ چاپ نخست: اصفهان، نقش خورشید، 1380، در 142 ص، واژه نامه دارد، شابک: 9646941427؛ تهران، مروارید، 1387، در 130 ص؛ شابک: 9789648838800؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
عنوان: نان آن سالها؛ نویسنده: هاینریش بول (بل)؛ مترجم: محمد ظروفی؛ تهران، جامی، 1389، در 103 ص؛ شابک: 9789642575473؛ موضوع: داستانهای نویسندگان آلمانی قرن 20 م
مشاهده لینک اصلی
گرسنگي قیمت ها را به من ياد داد فكر نان تازه مرا كاملاً از خود بي خود مي كرد من غروب ها ساعت هاي متمادي بي هدف در شهر پرسه مي زدم به هيچ چيز ديگر فكر نمي كردم به جز نان .
چشم هايم مي سوخت ،زانوهايم از ضعف خم مي شد و حس مي كردم چيزي مثل گرگ درنده در وجودم هست . نان
داستان از زبان پسری فقیر به نام والتر فندریچ نقل میشود که برای کار و به دست آوردن نان به شهری دیگر میرود و در آنجا تعمیرکارِ ماهری میشود که مشتریان زیادی دارد و میتواند با پولی که به دست می آورد، گرسنگی اش را فرو بنشاند، با این حال هنوز بزرگترین دغدغه زندگی اش به دست آوردن نان است. والتر به دنبال دیدن @هدویگ@ – دختری که تازه به آن شهر آمده و سفارش شدۀ پدرِ والتر فندریچ است – تصمیم به بر هم زدن قرار ازدواجش با دختر رئیس سابقش میگیرد. او در کنار هدویگ متوجه میشود که در زندگی چیزهایی مهمتر از نان هم وجود دارد.
بعدها اغلب راجع به این موضوع فکر می کردم که اگر دنبال هدویگ به راه آهن نمی رفتم ، چه می شد : وارد یک زندگی دیگر می شدم ، درست مثل اینکه آدم اشتباها وارد قطار دیگری شود.
مشاهده لینک اصلی