کتاب مزایای منزوی بودن

اثر استیون چباسکی از انتشارات میلکان - مترجم: کاوان بشیری-بهترین رمان ها

رمان «مزایای منزوی بودن» نوشته استیون چباسکی که یکی از پرفروش‌ترین آثار در فهرست نشریه نیویورک تایمز
می باشد در ایران توسط در ایران توسط کاوان بشیری ترجمه شده است
مزایای منزوی‌بودن» یکی از زیباترین رمان‌های عاشقانه‌ دهه‌ی اخیر است که زندگی جوانان را بررسی می کند.
اثری که منتقدان آن را جوانانه‌‌ای جذاب و در عین حال خاص معرفی‌کرده‌اند که در زیر لایه‌ عاشقانه آن مخاطب با داستان تلخی در مواجه می‌شود که او را شوکه می‌کند.

«مزایای منزوی‌بودن» نگاهی ا‌ست هوشمندانه و احساسی، به برهه‌ای از زندگی که بسیاری درباره آن خاطرات خاص خود را دارند. دیدن این دوران از خلال چشمان یک شخص دیگر به ما یادآور می شود که برخی تجربیات شخصی می توانند تا چه حد فراگیر و جهان‌شمول باشند.

«مزایای منزوی‌بودن» به عمیق‌ترین و در عین حال ساده‌ترین نیازهای انسان می‌پردازد.


خرید کتاب مزایای منزوی بودن
جستجوی کتاب مزایای منزوی بودن در گودریدز

معرفی کتاب مزایای منزوی بودن از نگاه کاربران
* به روز رسانی: * من رفتم و امروز فیلم را دیدم و فیلم بسیار خوبی بود. استفن چبوسکی این فیلم را اداره می کرد و به این کتاب بسیار درست بود، تقریبا دقیق می گفتم. بنابراین اگر شما کتاب را دوست داشتید، قطعا توصیه می کنم این فیلم را ببینید، از آن لذت خواهید برد! من از این که من آن را به پایان رسانده ام، چگونه با این کتاب مقابله می کنم. من این کتاب را دوست داشتم اما در همان زمان درست بود. من فکر می کنم که این موضوع به این واقعیت بستگی دارد که من در نهایت با آن که من هستم، ایمن هستم، اما در دبیرستان که درست نبود. اگر این کتاب را در دبیرستان بخوانم، من فکر می کنم کاملا با آن عشق می ورزم به این دلیل که احتمالا، مانند بسیاری از ما در یک نقطه از نوجوانان ما، احساس غریبی مانند چارلی داشتم. بدون اینکه نزدیک ترین دوستانم در اطراف من بود، قطعا \"أولفورف\"، \"ناامن\"، \"کاملا\"، \"نجیبزننده\" بود که مایل بود ترکیب را در آن ببیند. همانطور که در حال فکر کردن به آن هستم اکنون فکر می کنم این چیزی است که در مورد این کتاب برای من در نقاطی که من در مدرسه راهنمایی و ابتدای دبیرستان داشتم را یادآور شدم و آن فردی است که خیلی بیشتر از آن را ترک خواهم کرد گذشته. سام و پاتریک دوستانی بودند که چارلی را از دیوار جدا کرد، درست مثل دوستان من. من می توانم به بسیاری از آنچه که چارلی احساس کرد، مربوط می شود، که من فکر می کنم بسیاری از ما می توانیم. من مواد مخدر یا نوشیدنی را در دبیرستان ندیدم، اما مطمئن بودم که همه دوستانی داریم که احساس می کنند که او را نیز رهبری می کرد. \"ما قبول عشق ما فکر می کنیم که ما سزاوار است،\" هنگامی که من برای اولین بار کتاب را شروع کردم و پس از خودکشی مایکل و مرگ عمه خود را به دقت در اطراف من در ابتدا فکر کردم که این کتاب عمدتا در مورد خودکشی بود. به هر حال من حدس می زنم این بود، اما نه به همان اندازه که فکر کردم. اینها بخشهایی هستند که واقعا با من صحبت کردند و من به تأثیر افسردگی و خودکشی پیوستم. پس از خواندن در مورد نوار مخلوط چارلی باعث می شود من رفت و دانلود تمام آهنگ ها و من عاشق ترانه خواب اسمیت. من آرزو می کنم این آهنگ را زمانی که با همه چیز در دبیرستان در ارتباط بود شنیده ام. خوشحالم که استفان چبسکی به من این آهنگ را معرفی کرد و شعر چارلی را به دوستانش خواند: «به همین دلیل در پشت یک کیسه کاغذ قهوه ای شعر دیگری را امتحان کرد و آن را صدا زد @ به طور مطلق هیچ چیز @ چون این همه چیز واقعا درباره آن بود او خود را به عنوان یک علامت گذاری بر روی هر مچ دست داد و او را بر روی درب حمام آویزان کرد زیرا این بار او فکر نمی کرد می تواند به آشپزخانه برسد. مزایای این کتاب: نامه نوشتن یک فرمت منحصر به فرد بود که بسیار باز و صادقانه بود. (هرچند هنوز میخواهم بدانم که چه کسی به چه کسی نوشته و چه کسی آن را تصدیق کرده است.) حوادث در کتاب به نظر میرسید که در مدرسه عالی من اتفاق افتاده است. شخصیت های فوق العاده حتی اگر احساس می کردم چارلی در نقاط نازک بود، اما هی، این نامه ای است که احتمالا صدای آن را می شنود. منفی: خوب، اصلی ترین چیزی که واقعا در این کتاب مزاحم شد، مقالاتی بود که او برای کار اضافی نوشت. معلم او ادعا می کند که هر بار به یک نویسنده بهتر تبدیل می شود. مشکل من این است که نامه نوشتن هم بهتر نخواهد شد؟ من می دانم که آن را در یک محیط رسمی نیست، اما من انتظار داشتم که نوشتن آن به طور کلی بهتر شود. من نمی دانم که آیا این فقط من است، اما نوشتن در کتاب به نظر می رسد در زیر یک سطح تازه وارد می شود، اما می تواند با این واقعیت که من فکر می کنم که چارلی از نوعی از اوتیسم رنج می برد. به طور کلی، این کتاب 4 ستاره جامع را به ارمغان می آورد. کتاب کاملا قابل درک بود، اما من انتظار نداشتم که پیچیدگی در انتها داشته باشم، اگر چه این باعث شد تا بقیه کتاب بیشتر درک شود. من می دانم که یک لیست پخش در آی پاد من به عنوان \"Playlist\" â € œCharlieâ € برچسب گذاشته شده است و Iâ € ™ m در عشق با آواز خواندن خواب. â € œand در آن لحظه، من قسم می خوریم که ما بی نهایت بودیم. »این یک خط قدرتمند بود که واقعا با من صحبت کرد. من هرگز به عنوان لحظات به عنوان \"به طور نامحدود\" فکر نمی کردم، اما واقعا درست است. آن لحظات زمانی که شما واقعا خوشحال هستید و یا حتی در سمت تلنگر زمانی که جهان سقوط پایین آنها به نظر می رسد بی نهایت. من این خط را دوست دارم بعضی از آن ها از آن متنفرند و فکر می کنند که شیک هستند، اما بعضی اوقات زندگی نیاز به شادمانی دارد و باید بی نهایت باشد.

مشاهده لینک اصلی
ژوئن 30، 2012Dear Charlie، اول از همه، از شما سپاسگزارم برای ارسال نامه های تند و تیز من. من به شما افتخار می کنم که من به عنوان یک فرد فکر می کنم که حتی نمی توانستم با آن فرد در آن حزب بخوابم. من عصبانی بودم تصمیم گرفتم اجازه بدهم افکار شما را بخوانم. من خوشحالم که شما چنین نوشته ای عالی نوشته اید. من واقعا در مورد این خیلی خوشحالم. از نامه های شما بسیار خوشحال شدم، هرچند که خیلی زود از آنها یاد می شود. من می دانم که من آنها را فقط برای چند ماه (در مدت یک سال) کردم، اما احساس کردم که شما از زمانی که خیلی جوان بود صحبت می کردم. (به یاد داشته باشید که حافظه را به عنوان اولین کسی که تا به حال به یاد آورده اید، به یاد می آورید؟) گاهی اوقات احساس می کردم که چیزهایی که در نامه هایتان ریختید، کمی شخصی بود، اما من به سر شما، به قلب خود، به روحت اجازه دادم. با تنها کلمات شما، من دیدم تو @ شرکت @، من دیدم شما دوستان، من دیدم که شما در عشق، من دیدم شما رشد می کنند. ممکن است من تا به حال شما یا افرادی را که شخصا شخصا می شناسید مشاهده نکنید، اما من تقریبا می توانم طعم سیب زمینی سرخ شده خود را از زنجیره ای از فست فود طعم، تقریبا می توانم بشنوید مری الیزابت، من تقریبا می توانم دیدم Patricks لبخند، من می توانم تقریبا احساس سرد زمستان از شما جهان وجود دارد دوستان و خانواده شما برای من حقیقی بود، مثل اینکه من هر روز از زندگی آنها را دیدم. اکنون ... در حالی که خوشحال شدم که در نامه هایتان بسیار صادقانه بودم، باید اعتراف کنم که بالا و پایین شما بالاخره و روشنگر بود به من، به عنوان آنها را به شما بود. اولین بوسه شما (اشک هایش را به خاطر بسپارید؟)، اولین دوست دخترتان @ (سعی کنید همیشه مرا به او یادآوری کنید) اولین تجربه خود را با مواد مختلف (کمی عجیب و غریب، کمی ناراحت، کمی عجیب برای شما خوشحال شدم) اولین رانندگی شما (اوه، سوپرمنهای احمقانه) اولین نوار مخلوط شما (بسیار ممنون از معرفی من به تعدادی از آهنگ های به یاد ماندنی!) اولین بار به تماشای قسمت آخر M * A * S * H ​​(I وعده این حادثه را نیز حفظ کنید). شما مسائل خود را داشتید، اما به نظر می رسید بیشتر به دیگران علاقمند بودید. من احساس کردم بیش از یک غم انگیز غم انگیز بود که شما برای برخی از مردم خیلی خوشحال بود ... اما من به جای افسردگی، زمانی که شما مجبور بودم تنها بودن! من آرزو می کنم که همیشه در آنجا حضور داشته باشم، به جای خواندن سوء استفاده های شما در یک تاریخ پس از آنکه شما آنها را داشته باشید. شما صادقانه کلمات، افکار، ایده های خود را گرامی می دارید. با تشکر از شما برای مراجعه به فرهنگ پاپ بسیار - شما مطمئنا من را به اضافه کردن کتاب های بیشتر و آهنگ های بیشتر و @ فیلم ها @ به لیست چک کردن من! من کمی غم انگیز است که من هر نامه ای از شما پس از آخرین یکی، اما من درک می کنم. مطمئن هستم که شما به خوبی کار می کنید و مطمئن باشید: من همیشه در اینجا برای شنیدن شما زمانی که شما به آن نیاز دارید. از شما سپاسگزارم که خیلی شگفت انگیز چارلی. با تشکر از شما برای اجازه من احساس بی نهایت. همیشه همیشه، دوست شما

مشاهده لینک اصلی
این کتاب زیبا است این یک نوجوان کلاسیک است. من احتمالا این کتاب را یک میلیون بار خواندم و هرگز پیر نمی شود. من عاشق چارلی صادق و عمیق هستم او شما را در مورد چیزهای خوب و آنچه واقعا در زندگی مهم است فکر می کند. من هر وقت که این کتاب را بخوانم الهام می گیرم و امیدوارم بتوانید از هر زمان که بخواهید از آن لذت ببرید. این گزارش کتاب من برای مدرسه بود. امیدوارم این کمک کند! ما به دلایل بسیاری از ما هستیم. و شاید هم خیلی از آنها بیشتر بدانند. اما حتی اگر ما قدرت انتخاب جایی که از آن آمده ایم، هنوز می توانیم هر جا که از آنجا می رویم، انتخاب کنیم. ما هنوز هم می توانیم کارها را انجام دهیم. و ما می توانیم در مورد آنها احساس خوبی داشته باشیم. »(ص.211) هر کلمه ای که توسط چارلی صحبت می شود قلبم را لمس کرده است. من عاشق چارلی صادق و عمیق هستم او شما را در مورد چیزهای خوب و آنچه واقعا در زندگی مهم است فکر می کند. من هر وقت که این کتاب را بخوانم، الهام می گیرم. با توجه به استفان چبوسکی، مجلسی بودن یک والفوره می بایست یکی از رادیوی ترین رمان های جوان جوان که خوانده ام باشد. این مجموعه ای از نامه هایی است که توسط یک پسر نوشته شده است که خود را چارلی می نامد. او می نویسد «می دانم که کسی آنجا می شنود و می فهمد و نمی خواهد با مردم حتی اگر می توانند بخوابند. (او) نیاز به دانستن این افراد وجود دارد. \"(پ.گ.2) این کتاب در مورد مواد مخدر، جنسیت، جنسیت، ادبیات، فیلم، موسیقی و زندگی روزانه نوجوانان صحبت می کند. شخصیت اصلی، چارلی، تازه وارد در اوایل 1990، تازه شروع دبیرستان را مانند همه ما کرده است. چارلی پس از ملاقات با سام و پاتریک، دو ساله که بهترین دوستشان است، چارلی شروع به تجربه بیشتر زندگی می کند. او همیشه بیشتر از نوع تفکر خجالتی بود که می توانست تصور کند که در زندگی شرکت نمی کند. (پونق 24). دنیای تاریخ های اول و نوار های مخلوط، درام های خانوادگی و دوستان جدید، جهان جنسی، مواد مخدر و عکس ترسناک سنگی نشان می دهد وقتی که همه ی شما نیاز دارید این آهنگ کامل در آن درایو کامل به احساس infiniteâ € | @ (پوشش پشت) وقتی که من خواندن کتاب های خاص، و یا برخی از خطوط من می توانم لرز دریافت کنید. نه فقط به خاطر اینکه من خیلی خوب بودم، لرزها را میگرفتم، اما موهای شاداب و آرامش بخشش را با یک سر و صدای خفیف، لرزهای کوچک پر کرد. این خط برای من است â € œand در آن لحظه، من قسم می خوریم که ما بی نهایت بودیم. (ص 38) اگر این خط ها بر شما تأثیری نداشته باشند، توصیه نمی کنم این کتاب را بخوانم. این برای متفکران و همچنین شرکت کنندگان است. برای کسانی که از سادگی لذت می برند و مایلند دیدگاه خود را گسترش دهند و بهتر شوند. نه، من اشتباه کردم، هر کس باید آن را بخواند، اما در زمان خود. این کتاب به من الهام بخش تلاش و انجام خیلی بیشتر است. چارلی تنها در سال اول تحصیلش تنها در سال تحصیلی تکمیل شد. من می خواهم یک زندگی مثل او زندگی کنم. یکی که من می توانم نگاه کنم و افتخار کنم، یکی که می توانم بچه هایم را بشنوم، از رفتن به خانه از مدرسه و صرف وقت های بهتر با دوستانم. برای شما، در حال حاضر در این کلاس ممکن است کوچک و کوچک به نظر می رسد، اما به چارلی و من، این واقعی است. پس از خواندن فضولات والفوره، به شما اطمینان میدهم که چارلی با شما خواهد ماند.

مشاهده لینک اصلی
دقت شگفت انگیز از صدای یک پسر بچه که در آستانه بزرگسالی قرار دارد، خوانندگان خوب است؟ ممکن است همه بچه ها در آستانه بزرگسالی به سؤال بپردازند که آیا آنها مبتلا به اوتیسم بودند و اکثر وقت آزاد خود را صرف خواندن کلاسیک و رفتن به درمان می کردند. من اشتباه نکردم این کتاب خوب است شما می خواهید بدانید که معامله با شخصیت اصلی کل کتاب چیست و در نهایت، شما در نهایت ایده خوبی را به خوبی خواهید دید. اما برای عشق، این گربه در چاودار برای 90s نیست. و فقط آن غیر واقعی است. در پایان شما متوجه می شوید که چرا او خیلی عجیب است، اما 22 مورد این کتاب برای من این است که یک بچه با مسائل عاطفی خودش احتمالا هرگز نمی توانست نوعی تعامل اجتماعی را که او تجربه کرده و درباره آن می نویسد تجربه کند در سراسر کتاب. خط پایین، بچه ها به معنای به خصوص در HS هستند، و اگر به عنوان عجیب و غریب به نظر می رسید، به این بچه ها اهمیت می داد، زیرا او خود را برای نشان دادن در @ @ نوشته می کند. در این کتاب، بزرگترین انحراف زمانی که او در نهایت با یک دختر که در کل کتاب درهم شکسته شده است، catalyzed شده است. در زندگی واقعی، آن دختر هرگز حتی با او صحبت نمی کند، به جز در مورد اینکه با او بیرون برود. در نهایت، یک کتاب کامل هیپی برای این کتاب وجود دارد که به من در مورد قسمت Wonder Years یادآور شدم. شما نباید فکر کنید که قرار بود در اوایل دهه 90 برگزار شود، اگر نوشته های روزنامه نگاری نداشته باشند. کمبود منابع مرتبط فرهنگی واقعا باعث ناراحتی من شد.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب مانند - CRY، BITCH.After 50 صفحه من می خواهم نوشته شده است که پروکهای بودن Wallflower ضمانت نوشته شده بود، خسته کننده و بی مزه است. پس از 100 صفحه من به دلیل واقعا، wow، استفان چسوسکی واقعا می خواستم به تیک همه جعبه های مسائل قوی، هاها. /طعنه. پس از 150 صفحه، من نیاز به یک نوشیدنی برای رسیدگی به همه کسانی که لعنتی CRYING و صحبت کردن و کل NACK از هر تلاش برای در واقع معامله با مسائل پر کردن. نه، سه صفحه از فلسفه به اصطلاح نوجوان، کافی نیست. در پایان من فقط توسط MANIPULATION ساده که این کتاب است و توسط راه آخرین مساله مراقبت گرفته - FUCK شما، کتاب. نه واقعا. لعنت به تو من خیلی متاسفم برای تمام افرادی که روی زمین هستند این کتاب را دوست داشتند و می دانند که این بررسی در مورد شما نیست. من شروع کردم به لذت بردن از Wallflower که انتظار داشتم آن را دوست دارم. همانطور که هست، نمی توانم. احتمالا به این دلیل است که شامل آنچه که من بیشتر از ادبیات متنفرم، این است: - استفاده مخرب از درام ساخته شده در تلاش است تا من را مجبور به احساسات چیزها. این کار مثل این نیست. شما با ایجاد یک غلط غیر واقعی از مسائل جدی، خواننده را درگیر نمی کنید، به شرط اینکه آنها سعی در ابراز یکدیگر دارند. لحظه ای وجود دارد که من دیگر نمی توانم مراقبت کنم. این دستکاری و بی احترامی است. آن را مانند فهرستی از بدترین شرایط ممکن می بیند. - این حقیقت که مسائل ذکر شده ذکر شده، زمان یک روز را به خود اختصاص داده اند و فقط در آن وجود دارد. جواب منفی. و چون می دانم که مردم به من می گویند که واقع بینانه است زیرا چارلی تنها 15 سال دارد و نمی تواند این مسائل را عمیق تحلیل کند: بله، او نمی تواند. این نقطه است چرا مسائل بسیاری را شامل می شود - حاملگی، نوشیدن، مواد مخدر، هویت جنسی، سوء استفاده، و غیره - اگر آنها فقط برای پر کردن این کتاب وجود دارد؟ چرا؟ من اولین کسی هستم که اعتراف میکنم که ما نباید نوجوانان را به احمقها ببریم و رمانهای YA باید این مسائل را تصویر کنند. اما بیا بر. حتی اگر آنها تنها با مسواک زدن، حقیقت چیه؟ آیا به آنها می گوید که این اتفاق می افتد به دیگران می رود تا آنها را بهتر احساس کنند؟ به آنها می گویم که ما می توانیم مشکلات را نادیده بگیریم، زیرا همه چیز در هر حال بهتر می شود (چون پری ها، من حدس می زنم) چیز خوب؟ من اصلا فکر نمی کنم و بله، وقتی چیزی مانند سوءاستفاده در دو صفحه به کار می رود، احساس می کنم که این کتاب به من می گوید که این کار را انجام می دهد. همچنین، آن @ زیبا @ حکم، @ ما قبول عشق ما فکر می کنیم ما سزاوار @ هنگامی که به وضعیت اعمال می شود (مشاهده اسپویلر) [خواهر چارلیز تحت تاثیر دوست پسر خود (پنهان کردن اسپویلر)] نگران نباشید. ** من ضخیم نیستم، البته من می فهمم که این جمله چه می گوید ... اما دوباره، کلمات خالی است. من احتمالا آن را به عنوان یک 14 ساله دوست داشتم. حالا من فقط می خواهم، و سپس چه؟ - جملات تکراری و نافذ تمام راه را با یک شخصیت اصلی که نمی تواند تصمیم بگیرد که آیا 10 یا 40 یا من، من نمی دانم، 5. من نوشتن را نادیده گرفت، من واقعا انجام داد. - شخصیت هایی که دوست ندارند مثل همه ی نوجوانان باشند - به طور عمده سام و پاتریک، فیلسوفان فوق العاده ی هیپتسفری ها هستند. * کتاب ها مثل \"در حال ضرب و شتم\"، \"BITCH\" می باشند. من آرزو می کنم که یکی دیگر از رمان گری د اشمیت را بخوانم. overrated.For بیشتر از نظرات من، لطفا مراجعه کنید:

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مزایای منزوی بودن


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن