کتاب مرگ در آند

اثر ماریو وارگاس یوسا از انتشارات آگه - مترجم: عبدالله کوثری-بهترین رمان ها

ترس های باستانی و مدرن در Vargas Llosas غرق در عین حال عجیب و غریب رمان پر زرق و برق، اغلب بررسی مستقیم از نویسنده پرو است از مشکلات کشور پیچیده سیاسی خود را از جنگ از پایان جهان و زندگی واقعی Alejandro Mayta ساخته شده است. در ناحیه دور در آند، گارد شهری Lituma و Carreno ناپدید شدن سه مرد را بررسی می کنند که دو نفر از آنها در یک پروژه بزرگراه کارگر بوده اند که احتمالا هرگز به دلیل ناامنی های منطقه ای به پایان نخواهد رسید. چریک های Sendero Luminoso چندین شهر در نزدیکی حمله کرده اند؛ در یک فصل اولیه یخ زده، آنها دو سنگریزه فرانسوی را به قتل رسانده اند تا از این منطقه عبور کنند. فعالیت های Sendero Luminosos - و Carrenos گاه به گاه کنار می آید تصدیق می کند که گارد شهری در عوض خشونت مرتکب شده است - فضای تهدیدی ایجاد می کند که بیشتر از ناتوانی مامورین در برقراری ارتباط با سروو ها و خائنانی خلق می شود. این افراد کوهستانی از لیتومای سرسبزانه برخوردارند "همانطور که از مریخ آمده است. در واقع، ساحل فقیر پرو، همچنین ممکن است مریخ را به سرخپوستان سرخپوستان فقیر تبدیل کند، که کمتر شبیه به تسخیر مارکسیست های چریکی نسبت به تلخی های یک زن و شوهر محلی مرموز است که ممکن است جوایز شوم را با پیوندهایی با قربانیان انسانی پیش از کلمبیایی تحریک کند . اگر Vargas Llosa نقطه ای در مورد طبیعت ابدی و قابل تحمل خشونت در آمریکای لاتین می گذارد، آن را به عنوان عمیقا نامرئی به خاک سپرده شده است. مهم نیست: داستان سرایی قوی و ساختار جالب و پیچیده - گذشته و حال که در روایت های متقابل شخصیت های مختلف متجلی می شوند، رضایت کامل را بدون هیچ پیام واضح ارائه می دهند.


خرید کتاب مرگ در آند
جستجوی کتاب مرگ در آند در گودریدز

معرفی کتاب مرگ در آند از نگاه کاربران
آقای سوپر ماریوی عزیز
سلام؛ می‌دانید؟ گاهی وقت‌ها خیلی دوست داشتم یک رفیقی توی یک سرزمینی جایی داشتم. بعد با هم می‌نشستیم و از همان دور برای هم نامه‌های کاغذی می‌نوشتیم. از همان نامه‌قدیمی‌های راست راستکی. می‌نشستیم از در و درخت و زار و زندگی برای هم می‌نوشتیم و برای هم آرزوهای خوب می‌کردیم و می‌نوشتیم که چقدر مشتاق رسیدن نامه‌ی بعدی هستیم و ته‌ش هم برای هم می‌نوشتیم @تصدق‌تان بشوم@و تمام
...
این‌ها را گفتم زیاد غافل‌گیر نشوید که یک‌هو چطور شده یکی برداشته هم‌چو نامه‌ای براتان نوشته. از شما که پنهان نیست گاهی که بعضی از شماها-شما نویسنده‌ها- کم کم برایم @جان@ می‌شوید -امانی که برای نامه‌کاغذی‌های راستکی نیست-هوایی می‌شوم بردارم یک‌ هم‌چو چیزهایی بنویسم. از شما بهتر نباشند، قبلا برای اومبرتو اکو و مارگاریت دوراس هم کاغذک‌هایی جور کرده‌ام. می‌دانید سوپرماریوی عزیز؟ شماها کاری می‌کنید که آدم وسط حسادت و تحسین گیر بکند که آخر چطور می‌توانید آن @آن@ را @این‌طوری@ داشته باشید. بابا خیر سرتان شما هم آدم هستید دیگر. غیر این نیست که؟

گاهی که به زندگی‌تان فکر می‌کنم می‌گویم یعنی چطور امکان دارد آدم این‌قدر خوش‌شانس باشد و در عین حال و همراه با آن زیرک، که توی بهترین سال‌های جوانی‌اش بایستد جلوی این همه باد مخالف؟ چطور امکان دارد که این همه فضا درست شود برای یک نفر تا این همه تجربه کند؟ حسودی دارد دیگر؟ ندارد؟ حسودی ندارد وقتی توی حتی همین رمان متوسط‌تان هم حتی برای لحظه‌ای حضور نویسنده را حس نمی‌کنی و از آن طرف وقتی رمان تمام می‌شود می‌بینی آن @بادهای مخالف@ کاری کرده‌اند که وقتی به نویسنده فکر می‌کنی می‌بینی درست ایستاده بوده وسط قصه؟ حسودی ندارد که این‌قدر بی‌پیش‌داوری و مردانه حتی به کوچک‌ترین شخصیت‌های رمان‌تان نزدیک می‌شوید و اجازه می‌دهید دهان باز کند و کمی از دنیایش بگوید تا آخرش ببینیم که دنیایش آن‌قدرها که به نظرمان می‌آمد احمقانه نیست؟ حسودی دارد دیگر. حالا گیریم که هی بخواهند بچسبانندتان به محافظه‌کارها و دست‌راستی‌ها و خودتان هم کم گزک ندهید دست‌شان. ولی آخر محض رضای خدا کاری که توی این رمان‌ها می‌کنید، نه توی قصه‌هاتان، که توی تکنیک‌های روایت‌تان-این چندصدایی‌های بی‌هیاهوی لعنتی‌تان- آدمی‌زاد را تکان می‌دهد دیگر. هی یادش می‌اندازد که کمی بیشتر پره‌ی گوش‌ها را باز کند و کمی بیشتر فرصت شنیدن به خودش بدهد. آخر چرا نمی‌گذارید آدم دلش خوش باشد به همان تک‌صدای وز وز توی گوشش؟
...
خلاصه سوپر ماریوی عزیز! شما را دوست [و نفرت] دارم برای همین‌ یادآوری‌های مدام‌تان. فقط دیگر حال‌گیری این‌طوری نکنید و ایده‌ی دستمالی شده توی رمان قبلی‌تان [چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟] را دوباره روی سرمان هوار نکنید. نود صفحه‌ی اول رمان‌تان را توی شیش و بش ول کردن بودم که بالاخره قصه خونی به رگ‌هاش جهید و سر و شکلی گرفت. چندتا تصویر از این رمان‌تان را دوست داشتم. مخصوصا آنجا را که درباره‌ی رقص نوشته بودید. هم‌چنان به خواندن‌تان ادامه خواهم داد؛ حتی بیشتر از قبل. زیاده عرضی نیست

تصدق‌تان بشوم
امیر

مشاهده لینک اصلی
گروهبان لیتوما و معاونش در پاسگاه یک روستای کوهستانی مشغول خدمت هستند . در این روستا 3 نفر ناپدید شده اند و گروهبان پلیس و معاونش در تلاش برای یافتن علت امر هستند . آنها در پی این جست و جو با واقعیت وحشتناکی مواجه می شوند . خرافات و رسوم و سنن دیرینه ای که در دنیای متمدن امروز دوباره آغاز شده است ....
در این داستان شاهد این هستیم که گروهی از مردم به صورت گروه های چریکی بر علیه رژیم خودفروخته و ظالم قیام می کنند اما همین گروه برخواسته از مردم به خود مردم حمله کرده و در راه آزادی کرامت انسانی ، انسانها را بی دلیل موجه به فجیع ترین وضع به قتل می رسانند .این داستان به طرز زیبایی افسار گسیختگی انقلاب را هم نشون می دهد و انسان هایی که به نام شرع و خدمت به مردم و با همین باور آنها را به فلاکت و بدبختی می کشانند . مدعیان آزدی که تمام آزادی و امنیت را سلب می نمایند شاید یکی از محورهای اصلی این داستان شمرده شود. و جالب است بدانید خود یوسا از طرف مادری جز خانواده های نیمه اشرافی بوده است .
داستان قسمت های رومانتیکی هم دارد . معاون کلانتر عاشق دختری می شود و برای او همه کار می کند اما دختر وی را ترک می کند . معاون هنوز و بی هیچ چشمداشتی دختر را دوست دارد . آن قدر که به خاطر دختر حاضر است از شغلش ، وقتش ، دوستاش ، آرزوهاش ، کشورش و ..... بگذرد.
مترجم این اثر عبدالله کوثری زاده همدان میباشد که ایشان ادبیات آمریکای لاتین را از انگلیسی ترجمه می نماید همچنین چند دوره به عنوان داور در جایزه گلشیری حضور داشت.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب فقط داستان را نمی گوید. این داستان از طريق داستان سرایی از طریق داستانها بیان شده است، و این داستان داستان های پرو را، حتی در خارج از محدوده صفحه، یک داستان می سازد. ماریو وارگاس لوسا در مورد زمان یا فضا یا طرح سنتی لعنتی ندارد؛ او در مورد ساختن خواننده راحت نیست و خواندن را آسان می کند؛ او درباره ارتباطات مراقبت می کند و او را می کشد، با این حال او به خوبی لعنتی می کند. مرگ در آند به دنبال سه داستان است (برای مدتی). اولا به دنبال لیپوموس کاپورال، جستجو برای حقیقت در ناپدید شدن بی صدا، آلبینو و شهردار به عنوان یک معدنچی که پنهان شده از terrucos. دوم، یک رشته داستان کوتاه است که در آن شخصیتهایی که به بررسی Litumatic متصل هستند به نحوی ارتباط برقرار میکنند یا با Sendero Luminoso ارتباط برقرار می کنند. برخی از پنهان، برخی اعدام می شوند، بعضی به Senderistas کمک می کنند، برخی از فرار، برخی شاهد هستند، اما همه با حضور Terrrucos در آند اندود. سومین داستان داستان این است که چگونه کمک لیوتوموس در شهر مضحک ناکوس و جذابیت وسواسی عظیمش برای یک زن زیبا به نام مرسدس به ثبت رسیده است. دشوار است که این داستانها را به موقع بگذارند، حتی سخت تر برای قرار دادن آنها در فضا، اما هیچکدام از اینها واقعا مهم نیستند چرا که لوسا تلاش نمیکند طرح یا حتی یک کاراکتر را ارائه کند؛ او در حال تلاش برای بیان واقعیت وحشیگری و همهچیز بودنش در پرو است - اکنون هم همینطور است. وقتی لوسا داستانهای کوتاه و بازنویسی عشق توماسیتوس را به مرسدس می اندازد، جایگزین آنها با تاریخ سینترونوس و همسرش \"- Dionisio و دروازه بان Doà ± Adriana را فریب خورده است - این یک تغییر بدون درز به سردرگمی بیشتر است. ناگهان گوش دادن به گمانه زنی های Litumaâ € ™ ثانیه به عنوان یک داستان در مورد مرگ ناگهانی. ما نمیتوانیم بدانیم که آیا این یک داستان واقعی است، اما واقعا مهم نیست چرا که آیا آن را به خاموش شدن اتفاق افتاده است، آن را به کسی در جایی اتفاق افتاده است. و هنگامی که ما بالاخره کشف کردیم که چه اتفاقی افتاده است، حتی بیشتر از آنچه که انتظار داشتیم، حتی بیشتر وحشیانه است. حتی با تمام وحشیگریهایی که در اطراف و از طریق لوسآس اند، غول پیکر پرو رخ می دهد، زندگی و زندگی وجود دارد. این ممکن است زیبا یا ملایم و یا مراقب و یا سالم نیست، اما آن را کاملا زنده است. و همه این موارد در ساختار و پروسس لوساس منعکس شده است. مرگ در Andes یک تمرین در زبان است. و من این رمان فوق العاده اسپانیایی را به زبان انگلیسی خواندم. اینقدر غمگین است؟ من باید درس های اسپانیایی خود را ادامه دهم تا بتوانم این را در قالب اصلی آن بخوانم. من مطمئن هستم که ذهن من را می شکند

مشاهده لینک اصلی
[7/10] یک داستان غم انگیز و ناراحت کننده، به طرز ماهرانه ای ارائه شده است، اما من آقای لوسا را ​​به استانداردهای بالاتر پس از گسترش جنگ فلسطینی پایان جهان در لیست علاقه مندی های من نگه می دارم. اکنون در مورد مدرن پرو خیلی یاد گرفتم، به همین دلیل من این کتاب را برای اولین بار در نظر گرفتم، اما من نیز با گفت و گو ناخوشایند با سرعت آهسته، به طور فزاینده ای با فریبکس، و با تعصب درک شده در برابر Sendero چریکی Luminoso، که درمان بسیار شدید را به عنوان brainless، تروریست های دیوانه دریافت کرده است. من یک بررسی در شبکه خبری کتاب را یک نسخه آمریکای لاتین از قلب تاریکی، که در آن به جای حرکت افقی در کنار رودخانه استوایی، ما یک عمودی حرکت به Cordillera بالا (ریچارد Eder). این مقایسه مناسب است، به دلیل خلق و خوی ضعیف غالب، خطر دائمی و نفوذ خلع سلاح و انزوا. یکی دیگر از اتصال را می توان به کتاب نویر انجام داد، به عنوان طرح اصلی در مورد تحقیق در مورد سه مرگ / ناهماهنگی، و یک داستان ثانویه داستان عاشقانه از یک زن و شوهر در حال اجرا از مافیای محلی (به یاد من جیمز مین کین در خاص.) تنظیم Naccos، نیمه رها شده، روستای ارتفاع بالا فقیر خاک متشکل از یک اردوگاه کارگری بزرگراه، یک پست پلیس و cantina برای مست پس از کار. یک سرباز (لیتومه) و یک Adjutant (کارنکو) سعی دارند که رمز و راز پیرامون سه نفر از دست رفته را نادیده بگیرند: یک متفکر (Pedrito Tinoco)، یک آلبینیو (Casimiro Huarcaya) و سرپرست تیم (Medardo Llantac). همانطور که ما در مورد هویت ها و پسوندهای خود را از طریق فریبکس یاد می گیریم، تنها ارتباطات ظاهری این واقعیت است که آنها همه غریبه ها برای مردم محلی بودند و همه آنها به شدت از دست رحم رحم رنج می بردند: شورشیان مائوئیست خون تشنه که منطقه را کنترل می کنند و چه کسی می تواند در هر لحظه بر روی ناکوس فرود بیاید. همانطور که داستان های این سه گمشده به اندازه کافی نبود، لوسا شامل چندین جنایات پررنگ تر است که توسط serruchos علیه گردشگران خارجی و علیه یک فعال محیط زیست اعمال می شود، که منجر به این شد که من فکر می کنم که رمان برای رفع نارضایتی نویسندگان از آن استفاده می شود یک گزارش دولتی که او در مورد آشتی میان جناح های مختلف در جنگ داخلی کمک کرد، به نوشتن اشاره کرد. با بازگشت به دو پلیس، آنها با ریشه های کمربندی خود ارتباط دارند که آنها را در میان قله های تحمیل شده و غروب آفتاب آند قرار می دهد. تهدیدی برای حمله ی سرخچو که آنها قادر به مقاومت در برابر هرگونه لحظات اقامت خود در Naccos نخواهند بود مانند شمشیر Damocles. تنها بازنگری آنها بازگشت به عقب در جهان است و مکالمات بی پایان را در چنگال ناخوشایند خود، که رک و پوست کنده رمان در حال حاضر شکوفه حتی کمتر جذاب است. تکنیک آزمایش Llosa با گفت و گو، جایی که او از گذشته و حال را از یک خط به دیگری ترکیب می کند، به چیزهای زیادی کمک نمی کند. اغلب احساس می کنید که دو پلیس در حال رقابت در مورد افرادی که بیشتر افسرده هستند را برگزار می کنند: پس از کشیدن سیگار خود، کشش خود را از دست داد و خلق و خوی او از خشم تا خستگی تلخ تغییر کرد. - Lituma من در زندگی ام هرگز چنان نادان بودم که اینجا بودم. - Carreno.and تبادل بین دو: - من از زندگی خسته شدم. حداقل این چیزی است که من فکر کردم، کورورال. اما دیدم که چقدر ترسیدم اکنون، حدس می زنم که نمی خواهم پس از همه از مرگ بمیرم. \"فقط یک احمق لعنتی می خواهد قبل از زمانش بمیرد.\" در این زندگی چیزهای خارق العاده ای وجود دارد، هرچند که شما در اینجا پیدا نمی کنید. آیا واقعا می خواستی بمیری؟ آیا می توانم بپرسم چرا، هنگامی که شما جوان هستید؟ - چه چیز دیگری می تواند باشد؟ - برخی از خانم شیرین باید قلب شما را شکسته است. برخی از جزئیات محلی که رمان را طعم اصلی آن را به رمان می دهد و من را در این طرح علاقه مند می کند: - ویونونا نسخه کوچکی از لاماها است که در ارتفاع زیاد زندگی می کنند و حیوانات بسیار خجالتی هستند که خز بسیار در لباس های لوکس قدردانی می شود و کسانی که به عنوان گونه های خطرناک نامیده می شوند، آپو هستند ارواح کوهستانی اجدادی هستند، جوهر آنها می تواند در condors تجسم یابد، و اغلب آنها مضر هستند. huaycos ها سنگ های ویران کننده ای هستند که توسط افراد محلی مطرح می شوند، که احتمالا ناشی از زمین لرزه ها به ذهن علمی است ؛ - serruchos - جمعیت محلی، صحبت کردن در dialect quechua، بقایای قبایل قدیمیتر از اینکاها است. (شما باید تفکر خود را درک کنید؛ برای آنها فاجعه های طبیعی وجود ندارد و همه چیز توسط یک قدرت بالاتر که باید با قربانی شدن به دست آید، تصمیم می گیرند) - پشتاكوس نسخه های پروانه ی خون آشام ها است كه به جای خون به تغذیه با چربی های انسانی می پردازند و استفاده از گرد و غبار ساخته شده از استخوان های پودر به منظور قرار دادن زرق و برق بر روی قربانیان خود - mukis نوعی گنوم مخفی در معادن عمیق و ترساندن کارگران - Pisco مخلوط از شراب، خاص به پرو، و نوشیدنی انتخاب در Dionisio bodega.Which به من جالب ترین جنبه کتاب را برای من به ارمغان می آورد: جزء عرفانی، اسطوره های اولیه و سنت های که می تواند به سن سنگی و نشان می دهد peculi ...

مشاهده لینک اصلی
این یک داستان عالی با شخصیت های بزرگ و داستان فریبنده بود. Lituma در حال حاضر در کوه های Naccos مستقر است (پس از خارج شدن از Piura پس از Palomino Molera و نیاز به حل یک قتل سه جانبه که ظاهرا به نظر می رسد ممکن است کار تروریست های Sendero Luminoso (که ما نیز در طول کتاب از طریق برخی از قربانیان آنها) سرعت هرگز اجازه نمی دهد و ما نیز با فرهنگ محلی مانند \"The Storyteller\" که نقش مهمی در داستان دارد نیز مورد توجه قرار گرفته است. من هر سه فصل روایت هر فصل را دوست داشتم و هر شخصیت را جذاب و واقع بینانه دیدم ماریو وارگاس لوسا داستان داستان نویسی و رماننویس فوق العاده ای بود و این یک کتاب برجسته دیگر برای من بود. من از مرگ در آند ها بسیار لذت بردم حتی اگر پیشینیان آن مانند «خانه سبز» و «جنگ در پایان جهان» حتی بیشتر از من خوشحال بودند.

مشاهده لینک اصلی
تخصیص مجازات در Andes.Brigadier Lituma (که قبلا ملاقات کرده بود در Who Who Killed Palomino Molero؟) متوجه شد که خود را به یک ذرت گمشده در ناحیۀ داخلی پرو، که در اطراف پونه های پراکنده، خسته و خدادادی قرار دارد و شبها را در میله های مستی و گمراهی گذرانده، منتقل می کند ، در محل جاده غیر قابل اعتماد در حال ساخت است. طبیعت با شکوه، اما بی وقفه و سرکوبگر است. روزها @ کوره @ و شب های قطبی است. ایستگاه پلیس یک لقمه است و ساکنان آن زندگی می کنند مانند راهبان وجود دارد، با تنها مشتق از محرمانه خود را از داستان های عشق گذشته. رویای اقامت برای افسر پلیس و دستیار جوان خود را در تحقیق از سه ناپدید شدن غیر قابل توضیح. بین ترس از چریک های درخشان، عقاید دیگر سن هندی ها و بدبختی کامل به سرپرست مدنی، این امر به نظر پیچیده است. با توجه به سبک پیچشی وی، ماریو وارگاس لوسا یک راهنمای توریستی شوخی است و برای ما آموزش می دهد در مسیر های سنگی آند، کشورهای افراط و عقاید تمدن های گمشده.

مشاهده لینک اصلی
بنابراین اکنون واقعا احساس می کنم برای استاد پروری (لذت بردن از خواندن 5 کتاب مانند آن 20) Death در Andes @ یک داستان ترسناک است که کمیک است، مانند بسیاری از تراژدی آمریکای لاتین (Fefore Night Falls، @ یاKiss از Spider Woman @، یا اخیرا MVLs @ The Feast of Goat @) که به سختی ادامه می یابد در تلاش برای آشکارا غمگین نیست جریان تدریجی با ثروتمندانه و فاجعه انباشته شده در کنار فاجعه، جریان روایت فشرده است، و خواننده را مجبور می کند همه چیز را درباره پایانه های فرودگاه و جمعیت عمومی پرواز را فراموش کند. گفتگو خنده دار است، با صدای بلند خنده دار است، کل بوم به طور تخصصی نقاشی شده است. تعامل جادویی به عنوان جادویی نیست، مانند، گابریل گارسیا مارکز، اما صدای متمایز و آمپر؛ ادبیات این یک جواهر کامل نیست همانطور که قبلا رمان (@ Goat @) گفته شده است، اما دارای لرزش خاص و لرزش خاص خودش است. من واقعا نمی تونم از نویسنده ای فکر کنم که آرمش بیشتر از ماریو وارگاس لووسا باشد!

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مرگ در آند


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن