کتاب مرشد و مارگریتا

اثر میخائیل بولگاکف از انتشارات مجید (به سخن) - مترجم: پرویز شهدی-بهترین رمان ها

میخائیل بولگاکف ۱۲ سال آخر عمر خود را صرف نوشتن مرشد و مارگریتا کرد که به گمان خیلی از منتقدان با رمان‌های کلاسیک پهلو می‌زند و بی‌تردید در زمره درخشان‌ترین آثار ادب روسیه به‌شمار می‌رود. جالب این‌که وقتی او درگذشت کسی جز همسر و چند دوست نزدیکش از وجود این رمان خبری نداشت. هنگامی که این رمان ربع قرن بعد از مرگ نویسنده‌اش اجازه انتشار یافت در تیراژ سیصدهزارنسخه به چاپ رسید که یک شبه تمام شد و هر نسخه آن نزدیک به صد برابر قیمت خرید و فروش می‌شد.


خرید کتاب مرشد و مارگریتا
جستجوی کتاب مرشد و مارگریتا در گودریدز

معرفی کتاب مرشد و مارگریتا از نگاه کاربران
این یک داستان منحصر به فرد و فوق العاده است که نیاز به تمرکز زیاد از خواننده دارد، اما در نهایت با داستان شگفت انگیز به شما پاداش می دهد. من نمی دانستم وقتی اولین بار خواندن را شروع کردم. من درباره این کتاب شنیده بودم و به نظر می رسید در بسیاری از لیست های علاقه مندی های مردم حضور داشته باشم، و به همین دلیل من در نهایت تصمیم گرفتم آن را انتخاب کنم و شروع به خواندن کنم. اول از همه، این تصور که بعد از پایان این داستان فوق العاده بیشتر به من مربوط می شود، این است که من هرگز در زندگی خود در هنگام خواندن یک کتاب درهم آمیخته نشده ام. من به سرعت متوجه شدم که این یک کتاب آسان و آرام برای خواندن نیست. شما باید زمانی که این داستان را برداشتید بسیار متمرکز شده باشید زیرا شما به آسانی می توانید از دست رفته خودداری کنید. من اغلب انجام دادم! اما هنگامی که شما به داستان می رسید، یک شاهکار است، و من دوست دارم که میخائیل بلگاکوف چگونه تمام چیزها را باهم ترکیب کند! بعضی از صحنه ها نفس گیر بود و باعث شد همه چیز را درباره زمان و مکان فراموش کنم صحنه های دیگر برای طعم و مزه من خیلی احمقانه بود و به سختی آنها را جدی گرفتم. اما چیزی که در مورد این کتاب است این است که حتی صحنه های احمقانه کار می کنند و بلغکوف موفق به ایجاد یک داستان دیدنی و جذاب می کند که باعث خجالت و خجالت شما می شود. چیز دیگری که من در مورد این داستان تحسین می کنم، این واقعیت است که آن را با بسیاری از intertextuality می آید. یکی از منابع مورد علاقه من، لئو تولستوی، آنا کارنینا بود که من نقطه ضعفی برای آن دارم، اما کل کتاب به خودی خود یک اشاره به کتاب مقدس است که همراه با زندگی مدرن در مسکو (در دوران رژیم استالین) همراه است. خلق کتاب بسیار تاریک است که به طور کلی با اتصال کلی به مسکو در آن زمان ارتباط برقرار می کند و من احساس می کنم که میخائیل بلغاكوف خلق و خو و زیبایی را به دست آورده است. با این حال، یکی از چیزهایی که من در مورد این کتاب دوست نداشتم این است که راوی به طور مستقیم در چندین مکان به خواننده می پردازد. این به طور کلی یک ویژگی است که من خیلی دوست دارم که آن را به داستان می آید، و این به این دلیل که من را از جهان داستانی خارج می کند و نوع داستان را برای من خراب می کند. علاوه بر این، من این واقعیت را نادیده گرفتم که من حدود 30 درصد از زمان بسیار اشتباه گرفته بودم و نه به نحوی خوب. تجربه خواندن من کاملا محو شد، و در نهایت، وقت دشوار برداشتن کتاب بود، زیرا انرژی زیادی از من گرفته شد. همانطور که شما احتمالا از توصیفات من از بالا احساس می کنید، من احساساتی متضاد نسبت به این داستان دارم. تجربه خواندن کلی من نسبتا مخلوط بود، اما در عین حال من واقعا از داستان داستان و پیامی که میهمان بلغکوف نقل می کرد قدردانی می کردم. در نهایت تصمیم گرفتم 4 ستاره را رتبهبندی کنم چون حتی اگر این کتاب مثل من هرگز اشتباه نکرده باشد، احساس میکنم نمیتوانم چیزی را به عنوان فوق العاده و منحصر به فرد به عنوان تیس دوباره بخوانم - و تنها برای آن 4 ستاره است.

مشاهده لینک اصلی
من حتی نمی دانم کجا باید از توضیحات برنامه شروع کنم. شیطان و پیرو او به استالینیستی مسکو آمدند و در میان بوروکراسی رژیم از بین رفتند. نویسنده ناامن شناخته شده به ما تنها به عنوان استاد نوشتن یک رمان در مورد عیسی آخرین روز قبل از کفر - ما در واقع به خواندن این رمان است که تقریبا نیمی از کتاب طول می کشد. مارگارتا، قهرمان این کتاب استاد را دوست دارد، اما بین آنها موانعی وجود دارد. این همه چیز به هم متصل نیست، اما این بهترین است که می توانم انجام دهم. این کتاب کلاسی بیش از توانایی های نوشتن من است. تنها دلیل این کتاب را در قفسه طنز من گذاشتم این است که کتاب های دیگر زیادی در آن قفسه خاص وجود ندارد. برخی از لحظات بسیار خنده دار در این کتاب وجود دارد، اما برخی از آنها بسیار ناراحت کننده هستند. این نیز ممکن است به عنوان فانتزی شهری واجد شرایط باشد. این یک داستان عاشقانه است. این یک رمان وحشت است. این یک طنز است، و آن را به طعم واقعی برای نوشتن طنز از زندگی مدرن تحت استالین. این ... شما این ایده را داشتید. کاراکتر شخصیت درخشان است. بهترین است Behemoth: یک گربه سیاه غول پیکر ودکا پر از بدبختی است. من اطمینان دارم که این مرد گربه جالب و رنگارنگ در ادبیات جهان بوده است، فرارهای خود را با کوروویف نزدیک به پایان، باعث خنده من شد تا فک هایم صدمه ببینند. خود شیطان - Behemoth و Koroviev بچه های او - به نظر می رسد بسیار شوم حتی اگر او طول می کشد بیشتر روش بازگشت به عقب در حالی که اصلا خود را اصلا بشر وحشی. مارگاریا خودش شخصیت بزرگی است و یک زن قوی در راه خودش است. یسوعا (عیسی) و پیلاتس از کتاب مقدس نیز باید ذکر شود. من می توانم ادامه دهم و حتی - حتی شخصیت های کوچک جالب هستند. با توجه به ترجمه های مختلف: این یکی از چند کتاب است که ترجمه می تواند یا شکستن. تصور کنید که تلاش کنید آلیس را در سرزمین عجایب به زبان های مختلف ترجمه کنید: در واقع برخی از آنها را خوانده ام و آنها مانند کتاب های کاملا متفاوت بودند. در این مورد، مگر اینکه شما بتوانید آن را در زبان اصلی بخوانید، به نظر می رسد اجماع عمومی، این است که میرا گینسبورگ بهترین پیشنهاد است. این کتاب شایستگی 5 ستاره جامد و بیشتر دارد. اگر شما آن را خواندید، توصیه من: انجام دهید. آی تی. در حال حاضر. این بررسی کپی / چسباندن یکی از BookLikes من است: http: //gene.booklikes.com/post/756625 ...

مشاهده لینک اصلی
استاد و مارگاریتا مانند ادوارد آلن پو، اگر در دهه 1930 اتحاد جماهیر شوروی تنظیم شده بود، با ادگار آلن پو ملاقات کند. این کورالاین برای بزرگسالان ادبی است که با تصویر شهوانی شیطان که در بهشت ​​به دست آمده است، از بین رفته است .. آن را خالص، گریم وحشیانه، پوچ و تلخ و شگفت انگیز است. من در مورد اینکه آیا آن را سزاوار 4 ستاره یا 5، و در نهایت در مورد 5 تصمیم گرفت، هرچند من در مورد انجام این کار در مورد یکی از مهمترین آنها بودم: کتاب به دلیل نقصی از شخصیت های جانبی که به نظر می رسید بیشتر از دخالت در برنامه های هدفمند بود، در نقاط خاصی فرو رفت. در نهایت تصمیم گرفتم که ستاره اضافی را به آن اضافه کنم، زیرا پایان فقط به اندازه کافی خوب است تا بتوانم آن را برای این خط به آن فشار دهم.

مشاهده لینک اصلی
کاملا مسخره است من زمان زیادی را برای خواندن آن گذراندم، به خصوص به خاطر سایر مواردی که در جریان بود، اما بیشتر به این دلیل که من اصرار داشتم که هر جمله ای را دوست داشته باشم. من هرگز این کتاب را پیدا نکردم اگر برای دوستان گرامی بیا از این فکر کن، تقریبا هر کتابی که خواندم از لیست دلخواه یک دوست یا کسی که دنبالش می آیم آمده ام. این کتاب شاهکار نورانی است، یکی از بزرگترین رمان هایی که تا به حال خوانده ام. بدون درنظر گرفتن جزئیات طرح، من فقط می گویم که داستان پیچیده است اما در نهایت کاملا ساده در قالب اولیه است. نوشته شده در مورد روسیه استالینیستی، از چند لایه ای از فتنه های دراماتیک استفاده می کند تا تصاویر زنده ای از مردان و زنان بسیار ضعیف (و زنان) و نیروهای بسیار قدرتمند که زندگی خود را به نحوی خوب و بد تغییر می دهند. باور نکردنی سرگرم کننده، گیر، ترسناک و خنده دار است - نویسنده با خواننده بازی می کند، او را به این طریق راه می اندازد، و ذهن خوانندگان را به هم متصل می کند همانطور که با کاراکترها نیز مشابه است. به سادگی یک کتاب باور نکردنی است. نامهای چندگانه روسی همیشه یک چالش است؛ زیرا خوانندگان تولستوی و دیگر بزرگان آن را خیلی خوب میدانند. اما برای این یکی، اسامی همانند هر عنصر دیگر این داستان استادانه بسیار جالب هستند. بالاترین توصیه ممکن است.

مشاهده لینک اصلی
@ به طور كامل پرسش را مطرح كنيد: اگر خيلي از شرارت ها چيزي در كار نيست، چه چيزي به نظر مي رسد، اگر سايه از آن ناپديد شود؟ اين سال من كتاب هايي را مي خوانم كه با سركوب مردم شوروي مقابله كنند تحت رژیم استالین و فراتر از آن. بلغاکوف با توجه به فضای خصومت نسبت به هنر، احساس کرد که دیگر نمی تواند کار خود را منتشر کند یا تولید کند. دست نویس برای استاد و مارگاریتا در سال 1928-1940، سالی که نویسنده در سن 49 سالگی فوت کرد، در سال 1928 به صورت مخفی نوشته شده بود، اما تا نوامبر سال 1966 منتشر نشد (اولین قسمت در مجله ماهانه «مسکو» منتشر شد؛ بخش دوم، در ژانویه 1967) کتاب فوق العاده است - و نه داستان طنز آمیز، فوستی. شیطان (ولان) برای اولین بار در مسکو ظاهر می شود و می خواهد اندازه گیری شهروندانش را در حین اجرای نمایش هنرهای سیاه در یک تئاتر مشهور مسکو به دست بیاورد. دو نفر اول برای دیدار با والند، سردبیر Berlioz و شاعر ایوان بی خانمان، در پارک بحث در مورد شعر ضد مذهبی در مورد عیسی مسیح که Berlioz درخواست کرده است ایوان برای مجله خود را بنویسید، زمانی که وولند به طور ناگهانی ظاهر می شود و به گفت و گو خود می پیوندد و به آنها می گوید او در واقع Pontius Pilate را ملاقات کرد. برای اثبات اینکه او حقیقت را می گوید، او به آنها می گوید وقتی و چگونه آنها خواهند مرد. Berlioz تقریبا بلافاصله بعد از مرگ او را میبیند و در راه وحشتناکی پیش بینی شده است. ایوان کمی دردناک است و سعی دارد شیاطین و پیروانش را تعقیب کند و خود را در همان شب برای نشان دادن اسکیزوفرنی به کارۀ متخصص تبدیل کند. همچنین پیش بینی شده است. در آنجا او با استاد صحبت می کند که به او می گوید داستان درباره Pontius Pilate را نوشت. در فصلهایی که با داستان کارشناسی ارشد که در اورشلیم تنظیم شده است و مربوط به محکومیت و اعدام مسیح است، یاد میگیریم که پیلاته معتقد است که بدبختی وحشتناکترین گناهان است - چیزی که باید با مردم شوروی که از طریق ترور بزرگ آمده بودند و در دوران برژنف بیشتر سرکوب مشابهی داشتند. در کتاب دوم، ما ملاقات مارگاریا، اربابان را دوست دارم، و یاد بگیرند که چه قدر طول می کشد او را با او خواهد بود - شاید حتی قرارداد با شیطان؟ کتاب تیره و طنز آمیز است، وحشی و دیوانه، با چند فراموش نشدنی شخصیت هایی از جمله یک گربه غول پیکر و یک خون آشام یا دو نفر. تعلیق بی اعتمادی خود را متوقف کنید! Id واقعا مایل به خواندن آن دوباره و توجه به یادداشت هایی که این نسخه حاوی است. شايد بتواند معانی عميق تري را به وجود آورد که به نظر می رسد گاه به گاه خوانده می شود.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مرشد و مارگریتا


 کتاب چاپ آخر زندگی
 کتاب ابرهای دانیال
 کتاب حاشیه ی باغ متروک
 کتاب یک آیه یک حکایت
 کتاب قصه عشق لیلی و مجنون
 کتاب خفاش کوچولو و دوستان مهربانش