کتاب قلعه سفید

اثر اورهان پاموک از انتشارات ققنوس - مترجم: ارسلان فصیحی-بهترین رمان ها

در قرن‌ هفدهم‌، راهزنان‌ ترک‌ جوانی‌ ونیزی‌ را اسیر می‌کنند و به‌ استانبول‌ می‌آورند. او که‌ مدعی‌ است‌ از نجوم‌، فیزیک‌ و نقاشی‌ سررشته‌ دارد، بردة‌ استادی‌ ترک‌ می‌شود. این‌ دو، ارباب‌ و برده‌، به‌ قصد شناختن‌، فهمیدن‌ و فهماندن‌ همدیگر، در خانه‌ای‌ تاریک‌ و خالی‌، در دو سوی‌ میزی‌ مقابل‌ هم‌ می‌نشینند و به‌ گفتگو می‌پردازند، سوار بر مرکب‌ حکایت‌ها و ماجراهایی‌ که‌ نقل‌ می‌کنند، به‌ ساختن‌ سلاحی‌ باورنکردنی‌ می‌رسند... داستان‌ که‌ پیش‌ می‌رود، به‌ تدریج‌ و با تأنی‌ روز به‌ شب‌ و سایه‌ها به‌ هم‌، جای‌ می‌سپارند.


خرید کتاب قلعه سفید
جستجوی کتاب قلعه سفید در گودریدز

معرفی کتاب قلعه سفید از نگاه کاربران
رفتم نظری که برای این کتاب داده بودم 2سال پیش رو خوندم....
اوه اوه....خیلی تند بود...از انتشارات گرفته تا الودگی هوا و تا حوزه ادبیات کودک و نوجوان و علم و خانواده!!!وای

هیچی دیگه...حتی میشه داستانی از پاموک رو دوست نداشت!

مشاهده لینک اصلی
Beyaz Kale=The white castle: a novel, Orhan Pamuk (1952)
عنوان: دژ سفید؛ قلعه سفید؛ نویسنده: اورهان پاموک؛ تاریخ نخستین خوانش: آوریل سال 2003 میلادی
عنوان: دژ سفید؛ نویسنده: اورهان پاموک؛ مترجمها: فرهاد سخا، علی کاتبی؛ مشخصات نشر: تهران، نشر مرغ آمین، 1377، در 168 ص، شابک: 9645519195؛ موضوع: داستانهای نویسندگان ترکی، ترکیه، قرن 20 م
ک‍ت‍اب‌ در س‍ال‌ 1377 هجری شمسن با ع‍ن‍وان‌: «ق‍ل‍ع‍ه‌ س‍ف‍ی‍د»؛ و ب‍ا ت‍رج‍م‍ه‌: ارس‍لان‌ ف‍ص‍ی‍ح‍ی‌، ت‍وس‍ط: نشر ق‍ق‍ن‍وس‌ نیز، م‍ن‍ت‍ش‍ر ش‍ده‌ اس‍ت‌
وقایع کتاب در استانبول قرن هفدهم میلادی روی می‌دهد. داستان درباره ی یک مرد دانشمند ایتالیایی ست که قصد سفر دریایی از: ونیز به ناپل را دارد، که توسط ناوگان امپراطوری عثمانی بازداشت و زندانی و به بردگی گرفتار می‌شود. نخست در خطر اعدام است اما مردی به نام استاد (هوجا یا همان خواجه) که شباهت زیادی به او دارد ایشان را به عنوان برده می‌خرد. دانشمند ونیزی به استاد که از نزدیکان سلطان است برای پیدا کردن ارج و قرب نزد پاشا یاری می‌کند و در نهایت آن دو به سلطان معرفی می‌شوند تا با کمک او اسلحه آهنین قدرتمندی بسازند. رمان از سویی تاریخ رویارویی امپراطوری عثمانی با اروپایی‌ها را به تصویر می‌کشد و از طرفی دیگر یک قصه است. پاموک در آفرینش این اثر که او را یک نویسنده جهانی کرد از تاریخ و فرهنگ و آیین پیشینیان خود الهام گرفته است؛ و چگونگی پیشرفت علم در دنیای قدیم را به مخاطبان و خوانندگان امروزی نشان داده است. ا. شربیانی




مشاهده لینک اصلی
هشدار: شما باید آرام باشید تا این کتاب را بخوانید، فقط اجازه دهید بروید و آن را به جایی که میخواهید برساند. این یک رمان در مورد هویت است: طرح واقعا مهم نیست (این ویژگی مشخصی از ادبیات خوب است)، نکته مهم این است که چگونه دو نفر در واقع تبدیل به یکی می شوند، تا جایی که دیگر خودمان را نمی دانیم که چه کسی است. آیا برده ایتالیایی واقعا جای خود @ hoja @ (به عنوان مثال استاد، با توجه به آدام شات در لندن مرور کتابها)، آیا آنها واقعا زندگی را به عنوان قبل از فانتزی مبادله؟ یا این واقعا یک فانتزی به خودی خود، ترک، Hoja است، بنابراین با ترکش همسایه خود نا امید شده است، به طوری که با نادانی فکری خود، با گذشتگی خود، با کمبود تخیل، بسیار اشتیاق برای زندگی عاطفی تحریک کننده زندگی که او می تواند به سختی از طریق تحمل، دانش و داستان های برده آموخته او درک شود، که تصمیم می گیرد که این فانتزی مبادله شده را زندگی کند، مایل است خودش را باور کند که دیگر Hoja نیست، اما برده سابق ایتالیایی؟ نتیجه ای که می خواهم باور کنم دومی - این ایتالیایی است که محاصره قلعه سفید را از بین می برد و می داند که آیا تا به حال به سرزمین مادری خود رسیده است - و شاید برای او خوب باشد، اگر چنین چیزی را نداشته باشد، چه چیزی می تواند از چنین تغییر غیرممکنی خارج شود؟ یا شاید، این است که خود Hoja که او را در آن شب سرنوشت کشته، با چنین روایت معتبر غیر قابل اعتماد ما هرگز واقعا می دانیم. اما من دوست دارم فکر کنم که در نهایت به این زنی که او برای سالهای زیادی به دنبال آن بوده است، نیز به این نتیجه رسیده است، پذیرش اجتناب ناپذیر اجتناب ناپذیر برای او بسیار سخت است، و پیدا کردن آرامش در زندگی یک رویا هیچ کس نمی تواند از او دور شود، تقریبا غیر قابل اجتناب است. خواندن عالی

مشاهده لینک اصلی
شروع کوتاهی شروع به خواندن این رمان کردم، چون Pamuks کوتاهترین بود و گرچه موضوع رمانهای دیگرم را دوست داشتم، نگران بودم که شاید بیشتر از آنچه که من می توانستم بخورم، نیشتر (من شخصا کسی هستم که باید یک کتاب را یک بار به پایان برساند من آن را شروع کردم، حتی اگر از آن متنفر باشم). بنابراین این طعم برای من بود. از A تا B، من فکر می کنم منحصر به فرد است که بگوییم آنچه در پایان اتفاق می افتد اجتناب ناپذیر است. مهارت او در نحوه دستیابی به آن استوار است. هنگامی که درب باز می شود و به ناگهان در طرف دیگر داستان، یک لحظه در انتهای کتاب وجود دارد. فقط ما باید شانه هایمان را نگاه کنیم و فکر کنیم چگونه از اینجا رفتم؟ از A تا B PredictablyI هنگامی که مردم از یک کتاب انتقاد می کنند، من را آزار می دهد، چرا که فکر می کنند این قابل پیش بینی است. همه چیز برای کسی قابل پیش بینی است، اگر نه لزوما من، چون من آن را نمی بینم. (من طرفدار بزرگ پیش بینی نیستم. من نقطه را نمی بینم.) از A تا B لذت بردن اما حتی اگر قابل پیش بینی باشد، مهارت در سفر، گفتن است. مانند شوخی، یا زندگی یا جنس، ما همه می دانند پایان چیست، چه اتفاقی می افتد بین آن زمان و آن زمان که مهم است. چیزی مشابه برای همه ما اتفاق افتاده است، تفاوت های کمی که مهم است.

مشاهده لینک اصلی
@ نمیخواهم فکر کنم در مورد چقدر وحشتناک جهان، اگر مردان همیشه از خودشان سخن میگویند، از ویژگیهای خودشان، اگر کتابها و داستانهای آنها همیشه در مورد این بود، من نمیدانستم چگونه برای چنین کتابی نوشتم! مطمئنا شایستگی بیش از 3 ستاره باعث می شود که منحصر به فرد و یکی از داستان های مناسبی باشد اما از آن بسیار لذت بردم. این پایان خیلی مبهم بود و شخصیت های خاصی هم فکر می کردند شخصیت هژا روحیه ای ناراحت شده بود و گاهی اوقات من فکر می کردم او نبوغ است. همانطور که نگاه او به طور یکسان، برده ای بود که در واقع داستان بود. او درخشان بود گاهی اوقات تحت تأثیر احساسات خود قرار می گیرد اما او چیزی در مورد او دارد که او را نسبت به هجا ترجیح داده است. شاید صداقت او بود. این کتاب من را با احساسات مخلوط ترک کرد. اساسا در مورد مسلمان مسلمان ترک و برده داری مسیحی ایتالیایی که از تبدیل شدن به اسلام اجتناب می کند. استاد و برده او دقیقا یکسان هستند! آنها تمام وقت خود را با هم صرف می کنند. آنها یک پیوند عجیب بین دوستی و برادری ایجاد می کنند. @ من او را دوست داشتم، او را دوست داشتم، همانطور که دوست داشتم که این رویا، ارواح ناگوار خودم را در رویاهایم دیدم، مثل اینکه از شرم، خشم، گناه و غم انگیز این روح خجالت می کشید، انگار که با شرم بر آن غلبه می کند چشم حیوانات وحشی که در اثر درد و یا خودخواهی از یک پسر خراب از خود منحرف شده اند. و شاید بیشتر از همه من او را با عصبانیت احمقانه و لذت احمقانه از دانستن خود من عاشق @

مشاهده لینک اصلی
7 / 10kitabä o.pamuk در پایان از قلم آلدان ± ± ± sonsã¶z ماه، و همچنین doyurucuydu.sonsã¶zã¼ صمیمی okumasaydä ± آیا چیزی که برای من به ماندن در بازار هوا ± ± ± olacaktä تیم. وقتی میخواهم پنبه را بخرم، همیشه انتظارات بیشتری دارم (شاید دلیلش این باشد که من آن را گرفتم). نمیتوانست انتظاراتم را برآورده کند، اما میتوانستم از آن لذت ببرم.

مشاهده لینک اصلی
@ قلعه سفید یک پیروزی رنگارنگ و پیچیده الگوی از تخیل است. @ - گفت: حاشیه نویسی. اما قلعه سفید را به عنوان پیروزی نمی بینم. خوب است اما چیزی بیشتر نیست پاموک به ما یک داستان در مورد یک برده می گوید که بر خلاف تمام مشکلات و مشکلات، جای خود را در جامعه ترکیبی از استادان و استادانی که در همان زمان به نظر می رسد دیوانه و جنون بود، جای گرفت. آنها شبیه برادران هستند و ذهنشان هم مشابه بودند. دانش برده بخشی از هجا بود. اشتیاق هوگو به بخشی از برده تبدیل شد. نه تنها خوانندگان بلکه همچنین می توانند به سختی می گویند که در آن او به پایان رسیده است و یکی دیگر از آنها را آغاز کرده است. ایده اصلی این است که قلب انسان محدودیتی ندارد. مردم می توانند خود را قربانی کنند تا انسان دیگری را نجات دهند. این حقیقت که Hoja و راوی زندگی خود را تغییر دادند، نشان می دهد که.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب قلعه سفید


 کتاب ناخدای بی کلاه
 کتاب موزه عشق مدرن
 کتاب معشوقه آخر
 کتاب یلداترین شب
 کتاب چیزی شبیه معجزه
 کتاب آتش سوران