کتاب عشق جایش تنگ است

اثر آلیس مونرو از انتشارات قطره - مترجم: نجمه رمضانی-بهترین رمان ها



آلیس مونرو به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان زندگی ما، بارها و بارها به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان زندگی شناخته شده است. یک شهرت است که سالها در حال رشد است. داستان هایی که در اینجا گرد آمده اند حدود یک چهارم قرن است که از برخی از اولین کتاب های خود، خدمتکار گمشده و خورشید مشتری از طریق مجموعه ای از بهترین فروش خود، من> فرار کرد

در اینجا موارد مورد علاقه ای مانند «ضرب و شتم سلطنتی» وجود دارد که در آن یک دختر جوان، پدر و مادرش، تنش شرایط خود را در مراسم مجازات و آشتی آزاد می کنند؛ "دوست جوانم" که در آن زن می فهمد که مادر سختش خیلی متفاوت از خودش نیست؛ و "عشق یک زن خوب" که در آن هنگامی که جرم و جنایت در حال ظهور است، زن باید انتخاب کند که آیا به مردی که قصد ازدواج دارد اعتقاد داشته باشد.

همدردی بی نظیر Munro برای شخصیت های او، عمق درک او از طبیعت بشر، و فیض و تعجب از روایت او را به یک داستان غنی و لاغر و خالص اضافه کنید. مانند سرباز جنگ جهانی اول در داستان عنوان، نامه هایی که از طرف مقابل به یک کتابدار کوچک شهر می داند، نمی داند که زندگی اش را برای همیشه تغییر دهد، شخصیت های بی نظیر مونرو، خود را در قلب خود قرار می دهند و نگه دارند.


خرید کتاب عشق جایش تنگ است
جستجوی کتاب عشق جایش تنگ است در گودریدز

معرفی کتاب عشق جایش تنگ است از نگاه کاربران
@ آن را به من رخ ندهد و آن روزی که من برای جبلی بسیار حسرت خواهم داشت. گناهکار و گمراه به عنوان عمو کریگ در جنکینز خم، نوشتن تاریخ خود را، من می خواهم به نوشتن چیزها. سعی می کنم لیست ها را ایجاد کنم فهرستی از تمام فروشگاه ها و کسب و کارهای بالا و پایین خیابان اصلی و آنها که متعلق به آنها، لیست نام خانوادگی، اسامی بر روی سنگ قبرها در گورستان و هر کتیبه زیر است. امید دقت برای این کارها دیوانه است ، دلهره آور و هیچ لیستی نمیتوانست چیزی را که من می خواستم نگه دارد، برای آنچه که من می خواستم، آخرین چیزی بود، هر لایه ای از گفتار و اندیشه، نور لکه بر روی پوست یا دیوار، هر بوی، گدازه، درد، ترک، توهم، برگزار شد و با هم برگزار شد @ (ص) xiii) @ Peoples lives â € | کسل کننده، ساده، شگفت انگیز و نامطمئن بود. @ (p. xiv) در عین حال، شخصیت های نویسنده اش این ننگ از هنر مصنوعی را به اشتراک می گذارد و بی اعتمادی به آن. درباره چه چیزی باید نوشته شود؟ چگونه باید نوشت؟ چقدر از هنر واقعی است، چقدر یک کیسه ارزان از کلاهبرداریها - تقلید از مردم، دستکاری احساسات و ایجاد چهره؟ چگونه می توان برای فرد دیگری - حتی یک فرد ساخته شده - چیزی غیر از پیش فرض تأیید کرد؟ مهمتر از همه، چگونه یک داستان باید پایان یابد؟ (Munro اغلب یک پایان را فراهم می کند، سپس آن را سوالات و یا تجدید نظر می کند، و یا در غیر این صورت او به سادگی آن را نادیده می گیرد، همانطور که در بند نهایی @ Meneseteung @ که در آن راوی می گوید، @ ممکن است اشتباه باشد @) (ص. xvi) Munros شخصیت های هنری برای موفق شدن تنبیه می شوند، اما برای موفقیت نیز مجازات می شوند. (ص xvi) نبرد برای اصالت در زمینه جنس مهمتر است. جهان اجتماعی مونرو - مانند بسیاری از جوامع که سکوت و محرمانه بودن آنها در امور جنسی است، هزینه شغلی وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به وابسته به عشق شهوانی است. یک تختخواب کوچک، در دست مونرو بیشتر از تصویری که در داخل و خارج از آن دیده می شود، می تواند از جنبه های مختلف دستگاه تناسلی باشد. حتی اگر یک داستان عمدتا در رابطه با یک رابطه عاشقانه یا برخورد جنسی باشد، مردان و زنان همیشه از مردان و زنان، مثبت یا منفی، به رسمیت شناختن جاذبه جنسی و کنجکاوی یا مجذوب جنسی، آگاه هستند. زنان بلافاصله به قدرت جنسی زنان دیگر متصل می شوند و از آن مراقبت می کنند و یا حسادت می کنند. مردان نشان می دهند و پیش می روند و فریاد می زنند و راهزنی می کنند و رقابت می کنند. (p. xvii) برای زنان مسن تر مانند لیلی و مارجوری، برای لذت بردن از رابطه جنسی، یک شکست تحقیر آمیز بود. برای زنان مانند رز، درThe Beggar Maid، @ این موضوع از افتخار و جشن، یک پیروزی است. برای نسل های بعدی زنان - پست انقلاب جنسی - لذت بردن از جنس بود به سادگی تبدیل به یک وظیفه، ارگاسم کامل چیز دیگری است که برای اضافه کردن به لیست از دستاوردهای مورد نیاز؛ و هنگامی که لذت به یک وظیفه تبدیل می شود، در سرزمین @ ناراحتی روح دوباره بازگشت. @ (ص) xviii در یک داستان به نام @ Something Ive معنی به شما می گوید @ حسادت Et توصیف خواهران او عاشق سابق - مرد - و نگاه او به هر زن، یک نگاه، به نظر می رسد که او می خواهد به یک غواص دریای عمیق غواصی، پایین از طریق تمام خلط و سرد و خراب کردن کشف یک چیز او قلب خود را قرار داده است در مورد چیزی که کوچک و گرانبها است، دشوار است، به عنوان یک روبی در کف اقیانوس. @ (p. xx) او نمی توانست پاتریک را روشن کند. او نمیتواند این کار را انجام دهد مبلغ پولی نبود، اما مقدار عشق که او ارائه داد، نمی توانست چشم پوشی کند؛ او معتقد بود که برای او متاسفم که او مجبور بود او را کمک کند. به نظر می رسید که او را در یک جمعیت که یک شیء بزرگ، ساده و خیره کننده داشت - یک تخم مرغ بزرگ، شاید از نقره ای جامد، چیزی از استفاده مشکوک و تنبیه وزن - به او آمد، در حقیقت آن را بر او تحمیل کرد و از او خواست تا او را از دست بدهد. اگر او آن را به عقب براند، چگونه می تواند آن را تحمل کند؟ اما این توضیح چیز را ترک کرد. اشتهای خود را از دست داد، که برای ثروت نبود، بلکه برای عبادت بود. اندازه، وزن، درخشش، آنچه که او گفت عشق بود (و او او را تردید نکرد) مجبور بود او را تحت تأثیر قرار دهد، هرچند او هرگز از آن خواسته بود. به نظر نمی رسید که چنین پیشنهادی دوباره به راهش برسد. پاتریک خود را، هر چند پرستش، در برخی از روش های مبهم تایید شانس خود را. او همیشه تصور می کرد که این اتفاق می افتد، که کسی به او نگاه می کند و کاملا و بدون کمک او را دوست دارد. در عین حال او فکر کرد که هیچ کس نمی خواهد، هیچ کس او را در تمام او نمی خواهم، و تا به حال هیچ کس بود. چیزی که شما خواستی چیزی بود که شما انجام دادید، چیزی بود که داشتید و چطور می توانستید بفهمید که آیا شما آن را داشته اید؟ (ص 41) @ بگار دوشیزه @ پس از آن او یک عکس قانع کننده از خودش داشت. او به آرامی به Patricks Carrel رفت، او سلاح های خود را در اطراف او را از پشت پرتاب کرد، او همه چیز را به او داد. آیا او را از او می گیرد، آیا او هنوز هم آن را می خواهد؟ او دیدند که آنها خنده و گریه، توضیح، forgivingâ € |. این یک وسوسه خشن برای او بود؛ به سختی مقاومت کرد. او انگیزه ای برای پرورش او داشت ...

مشاهده لینک اصلی
مجموعه ای که خوانده ام به نام \"My Best Stories @\"، یک نسخه پنگوئن در سال 2006 منتشر شده است. به نظر می رسد که تحت این عنوان وجود ندارد و من اشتباه می کنم که اگر واقعا این فقط یکی باشد. به نظر می رسد مثل آن است، در این صورت من نمی دانم چرا معدن آن را به نام آن نیست. در هر صورت، این بررسی برای 17 داستان کوتاه از آلیس مونروس است. این. نوشتن است. لعنتی فوق العاده است. به طور معمول هنگامی که بررسی هایی را که در چند صفحه اول یک کتاب دیده می شود را مشاهده می کنید، می توانید مطمئن باشید که حداقل در آنها کمی اغراق آمیز است - آنها می خواهند به شما چیزی را که در اختیار دارید، به فروش برسانند، پس از همه خواهد بود. یکی از نقل قول های بررسی شده در کپی من این است:Alice Munro معتقد است که بهترین نویسندگان داستان در حال حاضر در آمریکای شمالی کار می کنند. @ هنگامی که شما ستایش می کنید، این اولین واکنش شما معمولا به Tsk و سرش تکان می خورد. می دانم که می خواهید کتاب بخرید، اما لطفا. اما پس از آن، البته، من واقعا خواندن کتاب بودم، و من فکر می کنم که نقل قول آن را کم رنگ می کند. من فکر می کنم آلیس مونرو ادعا می کند که بهترین نویسنده ی داستان است. من این را به عنوان کسی که به طور ناخودآگاه در کتاب ها سخت است، می گویم. من می خواهم آنها را بخرم، خانواده ام به من می گویند. انتظارات من معقول و منطقی نیستند، حداقل برای مدت 4 سال معقول بوده اند. من واقعا نمی خواهم یک محرک ظالمانه باشم، اما خیلی دیر شده، من از بین رفته ام، انجام شده ام - همه چیزهایی که من می توانم هضم کنم، این نوع چالاک وحشتناک وحشتناک است، نوعی تلخی که ذهن شما را سیل می کند و شما را می شکند و شما را لرز می دهد بر روی زمین که توسط تراژدی غیرمنتظره از زندگی خود خرد شده است، و هر کس به طور کلی زندگی می کند و همه چیز را به طور گسترده ای بیان می کند، به طور کلی - آنچه که آلیس مونروس نوشتن می کند، برای من است. من در اینجا صبح یک بار نشسته ام - زمان مناسب برای پایان دادن به کتاب ها، من فکر می کنم - بیمار با حقیقت قریب به اتفاق از من و بقیه جهان موجود است. از آنجا که این نوشتار این است: یک محرک کاملا وحشتناک از واقعیت، به شما در چشمک زدن از نفس نفس، باور نکردنی درست است. چگونه او می تواند جوهر افراد منظم را از خود و به کلمات او من نمی دانم؛ چطور او می تواند شما را در آنجا بپیچاند و خسته کند، در حالی که شما با چهره ها و صداهای افرادی که قبلا ملاقات کرده اید، بمباران می کنید، نمی دانم. اما او این کار را می کند، و من واقعا فکر می کنم بهترین راه برای توصیف آن وحشتناک است. وحشتناک است همچنین ذهن خسته کننده بی تکلف است. این باید متقاعد کننده باشد زیرا آن @ @ مرتب کردن از نوشتن - اما آنقدر قدرتمند نیست. فقط مردم آن - وحشت زده به دلیل آن مردم فقط وحشتناک بود. اما آن را ارائه نشده است به طوری که من فکر می کنم که آن را حتی بدتر می کند. او فقط به صورت کلمات، همانطور که گفت، واقعیت را شکل می دهد، و سپس شما با آن مواجه می شوید، و همه چیز را در یک بار: شاد و شگفت انگیز، گیج کننده و غریب غم انگیز است. ویرانگر. احساس حسادت غیر ممکن را بدون قضاوت می بینید. بیش از هر چیز درک آن است. آگاهی کامل از همه چیز در مورد مردم و در مورد زندگی، و من متوجه شدم که در حالی که در عین حال در حقیقت ترسناک است، همچنین آرامش بخش است. من حدس زدن لذت بردن از آن را به دلیل، و من تا به حال این فکر یک بار در وسط جلد، درست است: اگر کسی تجربه تجربه از واقعیت این است، و تجربه من از واقعیت نیز این، پس باید بدانم من دیوانه نیست. شاید همین طور است که چرا داستانهایی را می خوانیم که اینگونه است: فقط برای اطمینان خودمان که ما دیوانه نیستیم. این موضوع برخی از موضوع مشترک آگاهی را برای ارتباط مردم با مردم دارد. ما می توانیم همان چیزها را انتخاب کنیم، به همان شیوه احساس کنیم. این که من در مورد این احساس می کنم این است که چگونه در مورد این احساس می کنید - خدا را شکر. که من را آرام می کند، اما من همیشه بر خلاف تفکر فکر می کنم دیوانه ام، بنابراین شاید بخشی به همین دلیل است. ویرانگر آن است. من هميشه آن را گفتم، من نگرانم. من اینجا در وسط شب کاملا ویران شدم. (این مجموعه با \"The Bear Come Over the Mountain\" پایان یافت، بنابراین البته من هستم). اما من احساس می کنم احساس این راه. انجام میدهم. همانطور که با هر چیز، امری است که در مواجهه با واقعا وحشتناک است - و آن امداد چیزی است که من فکر می کنم من همیشه به دنبال.

مشاهده لینک اصلی
â € \"است که واقعا چه می خواهید بدانید که چگونه آنچه شما نمی خواهید â €!\" مردم ایجاد تغییرات بزرگ، اما آنها هرگز آنهایی که شما immagina.Probabilmente من اشتباه در انتخاب این کتاب برای یک چالش بود، من در حال حاضر موفقیت در گذشته با Scerbanenco ... اینها داستان هایی هستند که مستحق خواندن نیستند که از زمان اعمال شده محدود شده اند. © نه به این دلیل پیچیده و یا سنگین، در مقابل، جریان سادگی، هر چند هر، در چند صفحه، شامل یک داستان ارزشمند از یک رمان، به طوری که من فکر می کنم می توان آن را قدردانی اگر تخت کمی در داستان volta.Sono از زندگی روزمره، به از روابط خانوادگی، عاشقان کامل یا آرمانی. در تقریبا هر موضوع مرگ وجود دارد، از دست دادن یک عضو خانواده اغلب بهانه ای برای یادآوری تصاویر گذشته، دوران کودکی است. برخی به من عمیق زده اند، بعضی دیگر کمتر، اما در کل شخصیت های پر زرق و برق زنان هستند. مهارت مونرو است، به نظر من، این توانایی را به قابل مشاهده تقریبا همه چیز که توصیف می کند، آن را به یک چشم انداز و یا یک احساس، شور و شوق یا یک اقدام وحشیانه مانند برش نفرت tacchino.Lâ € ™ همیشه شرم آور مادر من به من گفت. در ذهن داشته باش قطره ای از نفرت در روح می تواند همه چیز را مانند یک قطره جوهر در شیر گسترش دهد. لا € ™ تصویر من colpì و من می خواستم برای انجام آزمون، اما من می دانستم که من مجبور به هدر latte.Molto زیبا نیز مقدمه کتاب، ویرایش شده توسط مارگارت اتوود، یک نوع از تعمیق موضوعات مکرر در آثار مونرو، از جنس به دین، از سرکوب سنت به شورش.

مشاهده لینک اصلی
در این داستان های جمع آوری شده، یاد می گیرد که اعتماد به مشاهده و تحلیل خود و دیگران را نداشته باشید. هیچ چیز چیزی است که به نظر می رسد و نباید باشد، در حالی که خود و دیگران در طول زمان و شرایط به وجود می آیند. و هیچ مقدار مذهبی، ارزش خانواده یا موفقیت اجتماعی نمیتواند کل آبهای گل آلود را پنهان کند و نکات مربوط به آسیب روانشناختی ما را به نمایش بگذارد. ما برای همیشه برای مقابله با لحظه ای که شیر شادی انسان را به چیزی شلوغ و تند و تیز می اندازد. این ناتوانی در زندگی انسانها می تواند بسیار سخت باشد زیرا با مونرو مشخص شده است. این دلیل من برای متوقف کردن خواندن نیمه راه از طریق این مجموعه با قصد بازگشت در یک یا دو سال گذشته است. من برای چیزی گرمتر و مبهمتر از این نگاه دقیق و شفاف به زندگی بشری میروم. *** سلطنتی ضرب و شتم و دوشیزه Beggar *** Subverting Pygmalion، سیندرلا و دیگر @ دیمزل در ناراحتی @ فانتزی، این جفت داستان مراکز در اطراف رز، در حال رشد در فقر و محرومیت سخت، به دنیای عادی دانشگاه و استراحت با یک پاتریک، مرد ثروتمند ثروتمندتر. با یک ذهن متزلزل با هوش هوشمندانه ای، نفوذ به جهان بینی ساروتونی، فریب و فریب کافی، رز، تنها دیدگاه بیرونی یک دختر را در فانتزی Patricks حفظ می کند در حالیکه به هر دو آنها آسیب بزرگی می زند. برای پاتریک، عشق و فانتزی، هنگامی که پول زیادی در وعده رستگاری گل رز از محرومیت وجود دارد، خوب مخلوط نمی شود. *** فصل ترکیه *** یک الگوی غیر اخلاقی از مرد استوکی است که یکپارچگی عاطفی خود را در میان شرایط کار سخت تر حفظ می کند. *** موزهای مشتری * زنانی که با پدران خود مقابله می کنند و شکاف و اختلال در فرزندان بالغ آنها، به ویژه از طریق یک دختر بی ارتباط، زندگی می کنند. او تماشا کرد یک نمایش سیاره ای و تماشا کرد. اما او گفت:Awe - چه چیزی بود که قرار بود؟ هنگامی که از پنجره بیرون می آیید، جابجایی از دم هنگامی که شما می دانید آن چیست، شما نمی توانید از آن لذت ببرید @. عشق انسانی یک کسب و کار قلب رندر است اگر کسی مراقب حفظ فاصله نیست. @ من دیدم که چگونه شکل از عشق ممکن است با یک فرد محکوم شده حفظ شود، اما با عشق در واقع اندازه گیری و نظم و انضباط، به دلیل شما باید برای زنده ماندن @. همه ما محکوم به مرگ هستیم *** قدم زدن عشق ** دو عکس - یکی، یک دختر کوچولویی که در تلاش است تا مادرش را نجات دهد، یکی دیگر، یک زن با شمارش معاشات دلار با شوهرش تماشا می کند. اعمال مانند این بر علیه یک جهان بی تفاوتی و انزوا تنظیم شده است، با جزئیات سفیدشویی که تهدید به تغییر تمام داستان ها را می کنند، بازگو می شود. مادر واقعا بلبل بود؟ آیا شوهر واقعا در حساب های سوزان حضور داشت؟ هر دو عاشق و نفرت بر علیه دنیای عادی بی طرفی، اعمال خودخواهانه در تضاد است. چنین اقداماتی در برابر عقلانیت زندگی خانوادگی دیوانه است. *** شهر میلس، سفر جاده مونتانا و لغزش داوری به ما یک وحشت محض از یک لحظه بی پروایی ساده می دهد. چگونه والدین ممکن است به چشم کودکان نگاه کنند؟ نویسنده می پرسد - ما خودمان اعتقاد داریم که در زمان برای همه چیز که اولین بار توسط آنها دیده شد و محکوم شد: چه چیزی فشرده، دلسوزانه، بی دقت، خجالت آور - همه ما طبیعی و خاص، اشتباهات â € œ آنها رضایت مرگ فرزندان و مرگ من نه با هر چیزی که آنها گفت و یا فکر، اما با این واقعیت که آنها بچه ها ساخته شده است. افکار مبهم در مورد والدین. *** دوستان جوان من این داستان درباره عدم ایمان واقعی درک شخص دیگری است. ما از چارچوب اخلاقی و احساسی خود برای انطباق رفتار و رفتار شخص دیگری استفاده می کنیم. آیا چیزی نزدیک به حقیقت عینی وجود دارد یا همه چیز به صورت ذهنی تفسیر شده است. ما هرگز نمی دانیم که فلورا به عنوان مادر فهمیده است، یا او مقدس فداکارانه بوده است، همانطور که مادر امیدوار بود. مادرش شنیده و چیزی ندیده است. در سیاه چاله رابرت، بازیگر اصلی درام. ما دیدیم که می خواهیم ببینیم. به نظر می رسد گرایش هایی که عمیقا ریشه در ذهن ما دارند، بیشتر خصوصی و منحصر به فرد هستند، به عنوان اسپور ها بر روی باد غالب، به دنبال هر مکان ممکن است به زمین، هر welcomeâ € *** Meneseteung * * وضوح ناگهانی در Almeda، یک زن با همدردی و حساسیت معمولی، برای درک خلیج بین او و دیگران سپیده دم. جزئیات کوچک، بیشتر از همه نشخوارهای بیشماری بر این موضوع است که چگونه شوهران خود را زنان، چگونه رفتارهای متداول و ازدواج انجام می دهند. در یک فضای ناگهانی، او شکاف غیر قابل عبور بین افراد عملی و معقول را در مقابل خود می بیند. *** متفاوت ** آن را بر روی یک سوال فلسفی از اینکه چگونه فقدان مرگ و میر ما بر رفتار ما تاثیر می گذارد، درک ما از آنچه باید ببخشند، چه باید نباشد. شاید ما تقلید از عواطف واقعی ما و خودمان را کمتر کنیم، اگر خودمان را در ذهن خودمان می بینیم. شام و تقلب ...

مشاهده لینک اصلی
این اعتراف منه من کانادایی هستم و هرگز آلیس مونرو را خواندم. من او را در کلاسهای انگلیسی من در دانشگاه معرفی نکردم و بعد از بازدید از کتاب فروشی شگفت انگیز که نام شوهرش را در ویکتوریا نامگذاری کرده بود، تا حدودی از او مطلع شدم. این کتاب را در کتابخانه محلی برداشت کردم و بیش از 50٪ آن را خواندم. من متوجه شدم که چند داستان اول را دوست داشتم، تعجب کردم که چگونه این نویسنده گرامی با تمام وجود زندگی ام را از دست داد، و سپس، همانطور که خواندن ادامه دادم، متوجه شدم این بیشتر از یکسان است. من از شخصیت ها خسته شدم آنها آرام حرکت کردند، بله، آنها از طریق فضا و زمان با درخشش ادبی یک نویسنده خوب حرکت کردند، اما برای من به اندازه کافی سریع حرکت نکردند. در نهایت، آلیس مونرو نویسنده شگفت انگیز است، اما او فقط در ژانر یا شیوه ای که برای من جذاب است. من مطمئن هستم که کتاب من را متنفر می کند، اما این درست است، ما می نویسیم که می خوانیم و می یابیم که چه چیزی مناسب ماست.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب عشق جایش تنگ است


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب علیاحضرت ملکه