کتاب سیزده دلیل برای این که

اثر جی اشر از انتشارات میلکان - مترجم: فرمهر امیردوست-بهترین رمان ها

اگه بتونین فکر‌های بقیه رو بشنوین، چیز‌هایی رو می‌شنوین که واقعی هستن و چیز‌هایی که کاملا بی‌ربطن و اصلا نمی‌فهمین کدومشون کدومه. دیوونه می‌شین. کدومش راسته؟ کدومش نیست؟ هزار فکر هست، ولی اصلا یعنی چی؟
دوست داشتین افکار دیگران رو بشنوین؟
البته که دوست داشتین. همه می‌گن آره، البته تا وقتی که متوجه نتیجه‌ش بشین.
مثلا اگه بقیه هم بتونن فکر‌های شما رو بشنون چی؟ اگه همین الان فکر‌هاتون رو بشنون ... ؟
گاهی فکر‌هایی می‌کنیم که خودمون هم درکشون نمی‌کنیم. فکر‌هایی که حتا واقعی هم نیستن - واقعا اون‌طوری نیستن که حس‌شون کنیم- ولی به هر حال تو ذهن‌مونن، چون فکر کردن به‌شون جالبه.


خرید کتاب سیزده دلیل برای این که
جستجوی کتاب سیزده دلیل برای این که در گودریدز

معرفی کتاب سیزده دلیل برای این که از نگاه کاربران
این کتاب خیلی جذاب بود و در حال تعلیق بود، اما در نهایت آن را فقط به من زد. من نمی دانم چگونه این را در شرایط ظریف تر قرار دهم، بنابراین اگر پرونده من را به صورت نافذ یا بی عاطفه بگذارم، این کار فقط به این دلیل است که من نمی خواهم به اطراف آن چیزی که واقعا احساس می کنم، اطمینان داشته باشم. درک می کنم که چرا برخی افراد به خودکشی تبدیل می شوند تنها گزینه. احساس ناراحتی و بدبختی را درک می کنم که می تواند یک فرد تصمیم بگیرد که صرفا خود را از دست می دهد، تنها راهی برای متوقف کردن درد است. اما پس از تجربه خودکشی در خانواده بزرگ من و در کلاس فارغ التحصیلی من در دبیرستان، من آن را بعنوان گزینه ای که همیشه برای خودم در نظر می گیرم، پاک کردم. و حتی اگر درک کنم که چرا مردم خودشان را می کشند، به این معنا نیست که من موافقم که آنها انتخاب درست را می کنند. وقتی که خودکشی سال های سالگی من رخ داد، مدرسه غم انگیز بود که در مورد آن صحبت کند، مگر اینکه بر اساس یک دانش آموز بر اساس دانش آموز. آنها معتقد بودند که ساختن بیش از حد از خودکشی آن را تحسین کرد و بچه های دیگر را تشویق کرد تا خودکشی کنند تا توجه بیشتری را به خود جلب کنند. من نمی دانم که من مخالف هستم، اما می دانم که نوجوانان را با اطلاعات نمی گذاریم، به این معنی که پاسخ های خود را ایجاد می کنند، که می تواند بدتر شود. اما من نیز به یاد داشته باشید که همه چیز در مورد روابط شخصی خود با افرادی که درگذشته بودند، تعجب کرد، اگر اظهارات ظاهرا نامطلوب موجب ناکامی نهایی شود. این کتاب اساسا بیان می کند: \"در واقع، اعمال شما یکی از 13 دلیل که من خودم را کشتم. @ من این را به طرز وحشیانه ای غیرمنصفانه پیدا کردم. من نمی فهمم، افرادی که هانا به خاطر مارپیچ پایینش سرزنش می کرد، همه ی او را می لرزاند. اما او تنها کسی نبود که در مدرسه عذاب شده بود. این فیلم ها هانا را به عنوان هدف اول در مدرسه نشان می دهد، اما ما همه اینها را احساس نمی کنیم (به جز کسانی که شمار افرادی که ادعا می کنند دبیرستان را دوست دارند و من هرگز نمی فهمم)؟ چه چیزی برای هانا بدتر از هر کس دیگری است؟ چرا برخی از ما آن را زنده ماندن و او نمی تواند؟ یا بهتر است که اعمال هاناها، که توسط ناراحتی خود الهام گرفته، به ناامیدی از فرد دیگری که بعدا خودکشی می کند، کمک کند؟ من فکر می کنم که نویسنده سعی داشت بگوید که هیچ وقت یک دلیل برای یک فرد برای خودکشی وجود ندارد و ما باید از نحوه رفتار با دیگران آگاهی داشته باشیم؛ زیرا ما قدرت عملکردهای ظاهرا بی معنی ما را نمی دانیم. او به ما می گفت که برای افرادی که به نظر می رسد تن به تن و آسیب پذیر هستند، حتی اگر آنها سعی کنند ما را از ما دور کنند. من با این همه موافقم. با این حال، نویسنده نتوانست این نکته را بیان کند که افراد مختلف با شیوه های مختلف با زندگی در ارتباط هستند و ظرفیت های مختلفی برای برخورد با آن دارند. او نیاز به این نکته داشت که هانا از ابتدا قوی نبود، که قبلا از لحاظ احساسی آسیب پذیر یا ناپایدار بود. از آنجا که در غیر این صورت، همه کسانی که شایستگی و بی رحم بودن در دبیرستان را زنده نگه می دارند، پیروزی خواهند بود، زمانی که واقعا این واقعیت را پیدا کرد که کاملا شایع است. اکثر مردم خود را در دبیرستان از بین نبرده اند با وجود اینکه 13 یا بیشتر دلایل برای انجام این کار وجود دارد. هیچ وقت شخص خاصی نیست که از طریق افکارتان آرامش داشته باشد،Think چقدر بدتر کسی آن را دارد. مشکلات شما همیشه بزرگتر خواهد بود زیرا هر کسی به این دلیل است که خودشان هستند. اما نویسنده هرگز توضیح نمی دهد که چرا این تجربیات هانا را خراب کرد، در حالی که دیگران به نوعی با آن روبرو شدند. من نمیدانستم که اینطور نیست. اما چرا او نمی تواند - به طور خاص هانا - آن را اداره کند؟ در نهایت، این کتاب فقط من را ناامید کرد چرا که ما از طریق این روایت هدایت می شویم که در آن ما به تفسیر هاناها از وقایع و توجیه او برای مرگ او تسلیم هستیم. اگر نویسندگان نکته این بود که نشان دهد که به طور متوسط ​​بی رحمانه دبیرستان، زمانی که با هم تلفیق می شود، می تواند کسی را به خودکشی هدایت کند، و سپس باید نشان دهد که چرا این کار را نمی کند. من نمی توانم زندگی سالم را برای نوجوانان باور داشته باشم، و من به سانسور کتاب اعتقاد ندارم، زیرا ممکن است رفتارهای نامطلوب را جذب کنند @ اما این کتاب به نظر می رسد راه عالی برای فشار دادن یک نوجوان انتحاری به لبه است. و این باعث می شود که کتابی به من واکنشی نشان دهد که ادعا میکنم باور کنم.

مشاهده لینک اصلی
من فکر کردم این یک ایده منحصر به فرد برای یک داستان بود، اما آن را فقط بیش از حد سرسخت و تلخ بود. امیدوارم کسی که خودکشی کرده یا کسی که اثرات خودکشی را دیده باشد همیشه این را می خواند.

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** مدرسه دبیرستان (؟) هانا یک بطری قرص تکان دهنده همکلاسی های خود را می کشد. پس از مودم یک جعبه نوار کاست به حدود 13 نفر از همسالان فرستاده می شود که همه آنها بخشی از خودکشی نهایی خود را تشکیل می دهند. خلاصه ای از این داستان فقط به عنوان کتاب جادویی و مسخره است. هیچ بحثی در مورد احساس افسردگی در خارج از اینکه چگونه توسط همکلاسی ها آسیب دیده است، وجود دارد، که ممکن است احساسات سطحی یک فرد افسرده را بیان کند، اما اعدام قابل اعتماد نیست. همچنین، واقعیت این است که این دختر جوان به علت بیگانگی در مدرسه خودکشی کرده است، به معنای قابل اعتمادی نیز نشان داده نشده است. همچنین، راوی (یکی از سیزدهمین) پیام بسیار عمیقی را از تجربه دریافت نمی کند. هنگامی که او باید درک کند که هانا متوقف شده است، در عوض او خود را متهم می کند (او خود را در نوار ها تعویض نمی کند) و در نهایت تصمیم می گیرد با دختر دیگری صحبت کند که بیگانه است. افرادی را که نام خود را بدرفتاری می کنند، می دهد. موضوع این کتاب ضعیف مورد تحقیق و پیام اشتباه است. خواننده با درک کمی برای خودکشی و عمدتا احساسات گنوی سطحی را ترک کرده است. ALA بهترین کتاب برای بزرگسالان کمیته: آیا شما حتی این کتاب را بخوانید؟

مشاهده لینک اصلی
قرار دادن آسمان خداحافظی را بشناسید و بدانید که فقط مراقب چشم های خود باشید. ماسک گوشت و استخوان را از بین ببرید و برای روح خود مراجعه کنید. اخطار اشتباه: خودکشی و تجاوز به عنف. به هر دلیلی، من در خلق و خوی خواندن کتاب با موضوع و موضوع قوی، شامل چیزی شخصی یا چیزی است که من می توانم به هر طریقی مربوط باشد؛ چیزی که من می توانم احساسات را با آن احساس کنم. سیزده دلیل که واقعا این را نفهمید. این یک کتاب عاطفی نبود. Ive شنیده است که چنین کتاب غم انگیز است که باعث می شود شما گریه و سخت، اما من هیچ احساسی احساس نمی کردم و نه یک پارگی منفرد. من انتظار داشتم که کمی احساس بدی برای هانا داشته باشم، اما نمیتوانم به این نقطه برسم. من از او متنفر نبودم، و از دیدگاه او خیلی بیشتر از خاك ها لذت بردم، اما من احساس نکردم. آرزو می کنم دلایل او کمی بیشتر، قوی باشد. دلایل خودکشی او بسیار حائز اهمیت است، من می گویم. دلایل متعددی وجود دارد که او می تواند از طریق خلاص شدن از شر آنها از شر آنها خلاص شود، اما من حدس می زنم که هانا تصمیم به انجام این کار ندارد. او تصمیم گرفت تا زندگی خود را ادامه دهد و اجازه دهد آن شخص در آن باشد حتی زمانی که او می دانست که آنها واقعا چه کسانی بودند. دلایل چرا اغلب در مورد هانا بیکر است، اما همچنین در مورد کلین جانسن است. خاک رس یک جعبه کفش پر از نوارهای صوتی را با نام هانا بیکر در هنگام بازگشت از مدرسه دریافت می کند. آنها نوار ضبط شده توسط دختر که او یک بار تا به حال درهم شکستن، یک بار می خواستم به دانستن بهتر است. دختر که خود را دو هفته قبل از آن روز به دست آورد، این جعبه را دریافت می کند. نوارهای صوتی، نوارهایی هستند که توضیح می دهند چرا هانا خود را کشته است. آنها شامل دلایل سیزده دلیل و هرکسی که بسته را دریافت می کند، شخصی است که در یکی از نوارها ذکر شده است. چه خلیلی نمیخواهد بداند چرا او در فهرستی قرار دارد که هانا ذکر کرده است - فهرستی از افرادی که بخشی از دلایلی بود که هانا خودش را کشت. اما در همان زمان او می کند. همه او باید انجام شود مطبوعات است که دکمه بازی و گوش دادن. همانطور که هانا داستان های مختلفی از هر شخص را توضیح می دهد، Clay می تواند او را بیشتر به عنوان یک فرد درک کند و درک مفاهیم او را درک کند، چرا هانا در زمان های مختلف متفاوت بود. بدانید که چرا و چگونه او قادر به کمک به او نیست و تغییر شیوه زندگی او را تغییر دهد. به عنوان یک فردی که به زندگی خود نگاه می کند متفاوت از دیگران است، تفکر بیش از اندازه متفاوت است؛ به عنوان کسی که مایل بود بداند معنای زندگی او واقعا چیست و آنچه در این دنیا انجام می دهد، جهان است که او احساس می کند که او در آن تعلق ندارد؛ به عنوان کسی که قادر به زنده ماندن از صداهای در سر او به او گفتن برای انجام این کار، فشار دادن اسلحه، قرص ها، طناب را بکشید، آمونیاک را بخورید، فشار تیغه، من نمی توانم اتصال به هانا به هیچ وجه. 13 دلایلی که او @ @ @ را می دهد و افرادی که به او خیانت کردند دلایلی بودند که من ارتباطی با آنها نداشتم. هرچند که من به طور کامل از دلایلش متوجه شدم و برای من حساس بود. آنچه که من نمی دانستم این است که چگونه دلایل او به معناست. به عبارت دیگر، هانا دلیل زیادی برای خودکشی ندارد. صادقانه بگویم، من آرزو می کنم که هانا دلایل خوبی برای انجام کاری داشته باشد. من به مردم خودکشی احتیاج ندارم و به هیچ وجه در مورد آن شوخی نمی کنم، اما هانا نوعی احمقانه بود. تصمیمات او احمقانه بود و مثل من گفتم دلایلش بسیار حمایتی است. یک دوست دوست مارکوس در داستان دارد که اشاره میکند چگونه هانا از او بعنوان یک بهانه برای کشتن خودش استفاده میکند و باید موافقت کنم. او آنچه را که انجام می دهد انجام داد و باید شناخته شود. او باید شناخته شده به گفتن نه و او shouldve دانستن چه اتفاقی می افتد پس از. من هیچ مشکلی با Clay نداشتم. من شخصیت او را خیلی دوست ندارم، اما من موفق به خواندن برخی از قطعات او شدم. من اعتراف می کنم بسیاری از چشم انداز او را از دست دادم زیرا من می خواستم تا پایان را بخوانم و متوجه شدم که چرا هانا این چیز وحشتناک را انجام داد اما من حتی به آن توجه نکردم. خاک رس یک مرد خوب بود و من واقعا نمی فهمم چرا هانا باید به او اشاره کند (نگاه کنید به اسپویلر) [هنگامی که او حتی بخشی از لیست در وهله اول نبود. پسر هیچ کاری نکرد و آنچه واقعا می خواست انجام داد این بود که هانا را بهتر بشناسیم. حتی زمانی که او شانس داشت و این کار را نکرد، هنوز مراقب بود. همانطور که در ادامه می خوانیم، می فهمیم که Clay می خواست به هانا کمک کند و او را بهتر بشناسد، اما او را به جلو برد. او یک پسر جوان بود که بچه ها را انجام می داد و هانا مجبور بود با او صحبت کند و از او بپرسد، از او بخواهید برای کمک به او کمک کند یا از او بیرون بیاید تا چیزهایش را از ذهنش خارج کند. (مخفی کردن اسپویلر)] هانا بزرگترین مشکل من بود، و به عنوان یک فرد که می تواند به تصمیم نهایی خود مربوط شود، نمی توانستم دلایل او را از زمانی که هر کدام از آنها برای من اتفاق افتاده بود، مرتبط سازند. اول از همه، من به کسی درباره آنچه اتفاق افتاده و صادقانه گفته ام صحبت کردم. دوم اینکه، من در مورد تاثیرات آن بر من و دیگران فکر می کنم اگر من تا به حال انتخاب نهایی را انجام دادم. سوم از همه، من قبل از انجام این انتخاب نهایی، به چیزهایی که قبلا انجام دادم خوشحالم، به افرادی که دوست داشتند و نشان دادند را دوست داشتم. خاک رس یک مرد خوب بود، مثل من گفتم، و او مثل او مراقبت کرد. با شنیدن صدای هاناها، او قادر به احساس درد و احساسات بود، قادر به احساس بدی بود ...

مشاهده لینک اصلی
خداوند. این خیلی بدتر از آن بود که من فکر می کردم آن را داشته باشد. هانا، من می دانم که شما رفتار غیرعادی داشته اید و می خواهید به افرادی که به شما ستم کرده اند، بازگردید. اما من این روش وسیله نقلیه ای را انجام دادم که واقعا شامل این می شود که زندگی خود را از دست می دهید. تمام این تهیه ها و زمان و برنامه ریزی. از جمله زباله هاست. و اشرش نگارش این موضوع را کمک نمی کند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سیزده دلیل برای این که


 کتاب ناخدای بی کلاه
 کتاب موزه عشق مدرن
 کتاب معشوقه آخر
 کتاب یلداترین شب
 کتاب چیزی شبیه معجزه
 کتاب آتش سوران