کتاب سفر فلیشا

اثر ویلیام ترور از انتشارات مروارید - مترجم: الاهه دهنوی-بهترین رمان ها

در رمان‌هاي «ويليام ترور» ـ نويسنده برجسته ايرلندي قرن بيستم ـ گذشته همواره نقش بسزايي ايفا مي‌كند و معمولا شخصيت‌هايي كه اختلافات مذهبي و سياسي گذشته بر زندگي‌شان سايه افكنده، دچار احساس گناهند و براي دست يافتن به آرامش و خوشبختي‌اي كه وجود ندارد، از واقعيت مي‌گريزند. ترور در داستان‌هايشان به زندگي يك فرد مي‌پردازد، اما در طول داستان اشاراتي به وقايع تاريخي ايرلند و تلاش‌هاي مردم اين سرزمين براي دست يافتن به استقلال دارد، زيرا مدام در صدد است كه حضور گذشته را در زندگي امروز يادآور شود. «سفر فليشا» ـ كه بعد از رمان «تورگنيف خواني» دومين اثر از اين نويسنده است كه به زبان فارسي برگردانده شده است ـ دو جايزة كتاب سال Whitbread و كتاب Sunday Express را از آن خود كرده و نامزد دريافت جايزه Irish Times International نيز بوده است. در اين رمان «فليشا» در جست‌وجوي پسري از «ايرلند» مي‌گريزد و وارد شهرهاي صنعتي انگليس مي‌شود، اما با مردي به نام «هيلديچ» برخورد كرده و پس از چندي درمي‌يابد كه وي قصد دارد او را به شمار ديگر دختراني بيفزايد كه اكنون به خاطراتش پيوسته‌اند. و اين آغاز ماجراهايي براي فليشا است.
منبع: ketab.ir


خرید کتاب سفر فلیشا
جستجوی کتاب سفر فلیشا در گودریدز

معرفی کتاب سفر فلیشا از نگاه کاربران
مواجه با @سفر فلیشا@ مثل یک برخورد چند لایه است!!!
تا حالا براتون پیش اومده که برای اولین بار با کسی روبه رو بشید که قبلا درباره ش تعریف های مثبت زیادی شنیدید،اما برداشت شخصی شما این باشه که @واقعا چرا از این آدم تعریف میکنن؟؟@
اما بعد از مدتی به قول معروف روی دیگری از اون آدم میبینید و متوجه میشید که ظاهر افراد و باطنشون ممکنه متفاوت باشه
@سفر فلیشا@ کتابیه که به همین صورته.در قسمت های آغازین در لایه های سطحی از داستان ،ظاهر داستان باعث میشد از خودم بپرسم واقعا چرا نویسنده باید شخصیتی مثل فلیشا رو خلق کنه :| اما هنرمندی @ویلیام ترور @در جایی شروع میشه که شاید بشه گفت نقطه اوج داستانه. نقطه اوجی که بعد از اون افولی در کار نیست و و لایه لایه به عمق شخصیت ها رفتن باعث میشه یک سوم اخر کتاب رو بدون وقفه و با اشتها! خوند.
سفر فلیشا در واپسین صفحات شکوفا میشه و شما به احترام این شکوفایی وتوانایی قلم @ترور@ کلاه از سر خواهید برداشت!
+علاقه مند شدم که کتاب تورگنیف خوانی از همین نویسنده رو در آینده بخونم


مشاهده لینک اصلی
به طور دقیق و دقیق و با نگرانی، این رمان به بررسی دروغ هایی که همه ما به خودمان و یکدیگر می گویند، و چقدر مایل به انجام آن به نام فانتزی های کم شنوایی ما است.

مشاهده لینک اصلی
یکی از چند اصطلاح مدرن که من دوست داشتم با وجود داشتن یک کاراکتر من نمی توانستم با آن ارتباط برقرار کنم. دو دلیل: (1) نوشتن منحصر به فرد است. ترور از داستان های موازی استفاده می کند که زندگی دو شخصیت اصلی را پوشش می دهد و همچنین بسیاری از فلسفه ها را برای هر دو بدون اشتباه خواننده می سازد. این همانند ارائه دو زندگی است که هر کدام از حال و گذشته خود را پوشش می دهند، در یک مختصر و روشن، (2) هر دو کاراکتر چند بعدی هستند، هرچند که در زمان های گوناگون، و به طور مستقیم در طرف مقابل یک قطب ایستاده اند. شیوه ای که آنها را ارائه می دهد مانند یک سمفونی است: شروع نرم و ساده، سپس به آرامی و به آرامی می سازد تا زمانی که به اوج رسیدن قبل از رسیدن به پایان رسید. مثل این است که دو شخصیت را در مقابل آن قرار دهید و آنها را در وسط قرار دهید تا بالاترین قله را به هم بزنند تا قبل از اینکه به طور جداگانه سقوط کنند و در یک برگ نرم در شناور بگذارند. روحانی که هنوز دستگیر شده است. دقیق و به نقطه توسعه قطعه. هر کلمه ای که به داستان کمک می کند. درست مثل سمفونی که در آن هر دستگاه نقش مهمی در ایجاد موسیقی با کیفیت غیرقابل پیشبینی دارد. گرچه ترور چندین موسیقی و غذا را در بر می گیرد، این رمان داستان معمولی شما را دوست ندارد. این در مورد یک دیوانه چاقی ناخوشایند میانسالان نیست، آقای آقای هیلدیک، که فلیسیا را باردار ساده و بی روح وحشیانه می فهمد و معتقد است او به او کمک می کند دوست پسر گمشده اش را پیدا کند. فلیشیا یک دختر ایرلندی است که توسط یک مرد ایرلندی باردار شده است، جانی که در ارتش انگلیس خدمت می کند و او را به عنوان پدر وطن پرست Felicias مناسب نمی داند. بنابراین، Felicia باردار ایرلند را ترک می کند تا جانی را در بریتانیا پیدا کند تا فقط به دام غرق شدن آقای هیلدیک برود. فکر می کنید قهرمان مرد روحانی ملاقات زن باردار منفی چاقو تبر است. سپس قاتل روانى وقتى صفحه نمایشى را نشان مى دهد که طرف نرم و شبیه آن، مانند یخ زده هاى پخت و پز، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه خود، سخت کار کردن در رستوران که او مدیریت می کند، توسط زیردستان خود را دوست دارد و در کنار WLL با دختران در فانتزی خود @ Memori Lane @ دنیای. تعاریف درخشان که این دو کاراکتر را در میان داستانهای داستانی برای مدت زمان طولانی به یاد می آورند. تنها دو دلیل که من این را کامل 5 نمی نامم، دو نیز هستند: (1) بسیاری از عبارات اصطلاحی یا کلمات که معنای آن من مطمئن نیستم که خیلی با زبان انگلیسی یا ایرلندی آشنا نیستند. نمونه هایی از خونریزی پس از زایمان، گوشه ای از راه برانزویک هر شب در نقطه، ریزه اندام، لباس برای یک چپ، کتری های مختلف ماهی، خانواده در طول بازو، و غیره و (2) تا به حال من هنوز خوانده نشده شخصیت قاتلان در ترومن Capote در خون سرد، من فکر می کردم که راه Trevor شخصیت آقای Hilditch را توسعه داد - منحرف کردن هر دو نفرت و دلسوزی از من - استثنایی است. من هنوز سبک تر Capotes را بیش از Trevors ترجیح می دهم. اگر چه آنها شبیه و قدردانی هستند. * Bow * ویلیام ترور، به خوبی انجام شده است!

مشاهده لینک اصلی
وای، این یک مشعل آهسته بود. تروور دارای حس عمیق عمدی است و غریزه برای توضیح جزئیات است که می تواند یک رمان به سختی 120 صفحه را در داخل ظاهر کند. ما به آرامی یک تصویر واضح از یک دختر جوان ایرلندی ساده و بی نظیر دریافت کردیم که به بریتانیا برای فرار از دوست پسرانی که باردار شده اند و آقای هیلدیک، مدیر غذا در میان کارخانه ها در یک کارخانه، را پیدا کرده اند. هیلدیک دختر را دوست دارد، کمکش را ارائه می دهد، اما او به نظر نمی رسد - او قبل از اینکه دختران جوان را در معرض مشکل قرار داده است. به نظر می رسد که درگیری او با فلیشیا بیشتر از هر گونه پیوستگی قبلی است. ترورو به تدریج یک تصویر جذاب، تصویر وحشتناک یک جانور زخمی، هیولا و قربانی مورد نظرش را ایجاد می کند. هیچ چیز در جزئیات زیاد بیان نشده است - به جای آن ما به تعدادی از جزئیات کوچک داده می شود که به طور کلی اجازه تصویر کامل و یا یک نسخه از آن را می دهد. بیشترین جذابیت این است که خودش فلیشیا است، که به نظر می رسد به نوعی آزادی را پیدا کرده و معیار فداکاری او نامیده می شود، در حالی که ناگهان وجود دارد، اما حداقل یکی از اشکال گسترده ای که او با آن آشنا شده است. به خاطر قربانی بودن، او توانسته است جداول را به صورت صریح تبدیل کند، اما بدون هیچ هزینه ای برای خودش. به همان اندازه جذابیت، فرقه مذهبی است که در این صفحات و از آن دسته زنانی که به عنوان door-to-door خود عمل می کنند، عمل می کند. چندین نور کم نور کم جذاب برای یک یا دو لحظه در نورانی درخشان به چشم می خورد، قبل از اینکه دوباره به بافت های این رمان پیچیده الگوی و بی سر و ته ویرانگر برسد.

مشاهده لینک اصلی
عزیزم ویلیام ترور، شما یک نویسنده دوست داشتنی، دوست داشتنی هستید، اما من فکر نمی کنم همه چیز بین ما کار کند. این کتاب فقط بیش از 200 صفحه است، اما من آن را یک هفته کامل خواندم. و من در تعطیلات بودم در ابتدا من واقعا نمی خواستم آن را بخوانم چون نمی خواستم ببینم چه چیز وحشتناکی برای فلیشیا اتفاق می افتد. سپس من می خواستم ببینم و تو را نخواسته به من بگو. صادقانه، کمی خسته شدم علاوه بر این، پیدا کردم که خودم قادر به ارتباط با شخصیت های شما نیستم. دلایل اقدامات بی معنی که احساس می کنند کمی برای من نازک هستند (یا در مورد Lucy Gault - بسیار نازک). من معتقد هستم که این موضوع در مورد فتحیلی ایرلندی چیزی است که من در مورد آن شنیده ام، اما واقعا نمی فهمم. اوه، خوب شاید مسیرهای ما روزی متوقف شود. من میشنوم شما داستان کوتاه فوق العاده ای را می نویسید. بهترین آرزوها، جینا

مشاهده لینک اصلی
من این رمان را در تعطیلات، بلافاصله پس از بازی پریشیا Highsmith's Ripley خوانده ام. من به عنوان Highsmith به عنوان قتل من / رمز و راز خنده دار و Trevor به عنوان من â € ~literaryâ € خواندن فکر کردم. با این حال، آنها بیشتر از آنچه فکر می کردند بیشتر مشترک هستند. Trevor نیز یک کمی از رمز و راز قتل است، اولین بار که من تا به حال از او به این فکر. هر دو رمان فحش روانی دارند؛ هر دو ساختن شدت و سپس به طور ناگهانی تغییر صحنه و یا شخصیت. آنها انرژی زیادی را از آنچه آنها به شما نمی رسانند، رسانده اند. \"حداقل تا پایان نهایی. William Trevor خنثی تر از این دو است زیرا شخصیت های او احساس واقعی می کنند. آشنایی من با این نویسنده ایرلندی از طریق داستانهای کوتاه اوست که بسیاری از آنها مطالعات شخصیتی باشکوه است. با Trevor، شما می توانید چیزی را فرض کنید: هر چیزی ممکن است، حتی اگر جهان که در آن اتفاق می افتد غیر قابل باور عادی است. او به زیبایی می نویسد. سبک روایت او دقیق و محاسبه شده است، در جهت سنتی \"به نحوی خوب است. او اوضاع کنونی را دوست دارد و از آن به طور غریزی استفاده می کند تا شما را به راحتی به عمل نزدیک کند. ما دو شخصیت اصلی در این رمان داریم: آقای هیلدیک. مدیر غذای انگلیسی و Felicia، دختر باردار ایرلندی است. هر دو قربانی هستند، هر چند Hilditch نیز یک شکارچی است. شرح Trevor از آنها دقیق است. او جزئیات زیبا را زیبایی می دهد و هیچ اتفاقی نیست. در اینجا Hilditch است: \"زندگی خصوصی آقای Hilditch از یک طرف عادی و انتظار می رود، از سوی دیگر محرمانه است. به نظر می رسد که به همکارانش در کارخانه، به طور اساسی، به عنوان جادوگر و دوست داشتنی به نظر می رسد. حجم او نشان می دهد که انسان بی دقتی از طول عمر خود، حضور خندان او نشان می دهد یک فلسفه extrovert اما آقای هیلدیک، در لحظات تنهایی او، اغلب به جنبه های دیگر، تاریک تر از عمق که در او دروغ است. هنگامی که یک لبخند دیگر مهم نیست، می تواند یک مرد ملقب به نظر برسد. چه جمله ی نهایی زیبایی است: \"هنگامی که یک لبخند دیگر مهم نباشد.\" . .â €. بهترین کلمات در بهترین حالت \"آن است که قطعا بیش از فقط پروسس. طرف بدبختی آقای H وجود دارد از ابتدا. پس از آن، فلیسیا، هفده ساله بی گناه، به نام جادویی نامیده می شود که برای پیدا کردن دوست پسرش جانی لیگاث می رود. او بدون یک آدرس حمل و نقل ترک کرده است و او فرزند خود را حمل می کند. هنگامی که آقای هیلدیک جهت او را می دهد، او فورا نوع خود را می شناسد. او گم شده است و او به دنبال کسی است که کل دنیا را در دو کیسه حامل حمل کند. او او را دنبال می کند او در واقع تنها است نام دختران دیگر از طریق ذهنش شروع به سرما می کند. چه اتفاقی برای آنها افتاد؟ ما نمی دانیم، گرچه ما در حال حاضر ناراحت هستیم. نخستین مرجع جدی ناسزاگویی در فصل هفتم است: â € œFrisson از هیجان است که با او در تمام طول روز متهم به افزایش بیشتر در حال حاضر که او با دختر ایرلندی دوباره صحبت کرد: هرگز قبل از اینکه یک دختر به عنوان نزدیک به خانه به عنوان این، یک دختر که در واقع به او در محل کار به او نزدیک شد. Elsie Covington در Uttoxeter، Beth in Wolverhampton، Gaye در بازار Drayton ظاهر شد. شارون Wigston بود: Jekki، Walsall. همه آنها، مانند دختر ایرلندی، از مناطق دورتر آمده بودند و در بیشتر موارد در جاهای دیگر قرار داشتند. همانطور که گفته شد، شما قواعدی را در مورد آلودگی خود در آستانه خود قرار می دهید، نه محلی را خریداری کنید؛ شما به طول می انجامید تا حکومت را در محل نگه دارید، اما این بار این اتفاق افتاده است. میوه سقوط از درخت شما حتی تکان ندهید؛ چیزی به معنی آن احساس می کند. آقای هیلدیکک وعده داده است که با نزدیک شدن به این مسأله، وعده داده شود: در این زمان، این رابطه به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته است. در عین حال، ما با فلیسیا فکر می کنیم که شرایط او بدتر و بدتر می شود . Hilditch، در حالی که تظاهر به مهربان، پول او را خراب می کند به طوری که او آسیب پذیرتر خواهد بود، اما او این را نمی داند. او از خانه های تخت خواب و صبحانه ارزان می رود، اما به زودی خواب خشن می شود. ما می دانیم او خارج است تا او را بگیرد. ما می دانیم این تنها یک مسئله زمان است قبل از ورود به خانه خود، از هر نوع سرپناه ناامید شده است. درد روحی او بدتر می شود به زودی این درد فیزیکی است که او را متقاعد می کند هزینه سقط جنین خود را کاهش دهد. او قاتل سریالی است، آیا او نیست؟ مطمئنا آنچه ما فرض می کنیم. و شگفتی شبیه تماشای یک گربه با یک ماوس است. گربه این بار چند بار تمرین کرده است. ماوس محکوم شده است اما چه نوع قاتل سریال اینگونه میپسندد؟ «قیاسها از آقای هیلدیک متولد می شوند، در حال تبدیل شدن به قوسی در چشمان او و چانه اش، که به گردنش می افتد، پیراهن و جلیقه اش را تضعیف می کند. غم انگیز شدن او در اتاق، صدایی از حیواناتی است که رنج می برند، بیش از استقامت، تحقیر و خجالت آور است. \"این رمان بسیار غم انگیز است. او، البته، یک قاتل است اما کاملا مانند شما فکر نمی کنید. هیچ چیز کاملا به نظر نمی آید چون شما فکر می کنید به عنوان رمان در حال حرکت است و شما را همراه با آن می گذارد. نوشتن قدرتمند است. اگر یک ضعف وجود دارد، این است که بیش از حد از توضیحاتی برای انگیزه Hilditch به فصل های نهایی واگذار شده است. در حقیقت، شاید به سادگی بیش از حد ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سفر فلیشا


 کتاب معشوقه آخر
 کتاب یلداترین شب
 کتاب چیزی شبیه معجزه
 کتاب آتش سوران
 کتاب دل شکسته
 کتاب همه زن بودنم پیشکش