کتاب زندگی در پیش رو

اثر رومن گاری از انتشارات نشر ثالث - مترجم: لیلی گلستان-بهترین رمان ها

رومن گاری این رمان را با نام مستعار «امیل آژار» منتشر کرد تا بتواند برای دومین بار جایزه گنکور را کسب کند. از این رمان، فیلمی نیز توسط Moshé Mizrahi در سال ۱۹۷۷ ساخته شده‌است.


خرید کتاب زندگی در پیش رو
جستجوی کتاب زندگی در پیش رو در گودریدز

معرفی کتاب زندگی در پیش رو از نگاه کاربران
@زندگی در پیش رو@ رمانی که دوبار برای نویسنده اش جایزه ادبی گنکورد را به همراه داشته است, یکبار در زیر اسم مستعار امیل آژار و بار دیگر به نام رومن گاری نویسنده, فیلمنامه نویس و کارگردان فرانسوی....رمانی که به زیبایی قلمش از جای برخاسته و به احترام نگاه امیدوارانه اش در سخت ترین لحظات زندگی و در منجلاب ترین موقعیت های ممکن سر تعظیم فرود آورده ام....فقر و بدبختی و فحشا در پایین ترین محلات دنیا موضوعی جدید برای خواننده نیست....ناامیدی و افسردگی و به قههرا رفتن انسانها در چنین مواقعی هم نه دور از ذهن است و نه خارج از تصور....اما اینکه در این پایین ترین نقطه زندگی شما با روحی بزرگ مواجهه هستید که دنیای زشتش را به رنگ صورتی نقاشی کرده و تمام سختی هایش را پذیرفته و با دلی آکنده از امید و نگاهی رو به جلو پیش میرود فقط کاری است که از @مومو@ پسر زیبای داستان برمی آید....

داستان زبانش طنز است, از دهان پسری به ظاهر ده ساله و در واقعیت چهارده ساله هست, با حضور زنی یهودی و چاق در طبقه ششم ساختمانی در یکی از محلات فقیرنشین و نه خیلی خوشنام فرانسه....مادام رزا که یک مجاری الاصل یهودی است بعد از بازنشستگی از شغل روسپی گری به نگهداری فرزندان دیگر روسپی های جوان که اجازه مالکیت فرزندانشان را با خود ندارد مشغول است....@مومو@ یا محمد یکی از این بچه های عرب روسپی زاده است که قرار است با هویت مسلمان مادریش با مادام رزا بزرگ شود....مومو با حساسیت روح و شیوه خاص و صورت زیبایی که دارد یکی از نزدیکترین و شاید تنها دوست واقعی مادام رزا میباشد....در فراز و فرودی از زندگی زنی رنج دیده و بیمار و پسری بی هویت اما پرسشگر و امیدوار, خواننده شاهد همزیستی انسانهایی است که بدبختی اشان آنها را به هم گره زده است.....

در پس ماجراهای ریز و درشت داستان زندگی از نگاه @مومو@ لایه های زیادی از نه تنها مصائب انسانی بلکه تفکرات و چارچوب های احمقانه بشر سازی هستند که دنیای ما را محدود کرده و انسانها را به صلابه کشیده اند.... در زندگی @مومو@ جنگ بین قوم ها و نژادها, حس ناشی از قضاوت ها وطبقه بندی آدمها بنابر جنسیت و رنگ در این پست ترین طبقه اجتماع به نقطه صفر و کمرنگترین شکل خود رسیده و آنچه مانده است پیش رفتن با زندگی است که محکوم به آن شده است نه با غم که با امیدواری...

@او مسلما برای رضای دل خودش مرا عرب بار نیاورده بود. حتی می گفت برای خودش فرقی نمی کند, چون وقتی همه در گه غوطه می خورند با هم فرقی ندارند و برابرند. و اگر یهودی ها و عرب ها با هم سرجنگ دارند دلیلش این است که فرقی با دیگران ندارند و علتش همین برادری است....@

@فکر میکنم که وقتی در این باره با دکتر کاتز صحبت کردم, حق داشت بگوید که ج..دیدن کسی, فقط به دید بیننده مربوط می شود.@

@نمیدانم چرا مردم همه شان به خاطر پایین تنه شان تقسیم بندی می شوند و اهمیت پیدا میکنند.@

@من فکر میکنم که یهودی ها آدم هایی هستند مثل بقیه ی آدمها, اما نباید از بابت ملامتشان کرد.@

@اما سیاه ها خیلی زجر کشیده اند, و باید هروقت که فرصت کردیم درکشان کنیم.@


دیدگاه رومن گاری در توصیف این داستان برای من بسیار جالب بود....فقرو فلاکت نه به شکل بدبختی که به نوعی از انواع زندگی بیان شده و آنچه اهمیت پیدا کرده مقابله با این تیره بختی است و رفتاری امیدوارانه که زندگی را در نهایت میسازد.....همین طور تلاش در یکدست ساختن افراد جامعه از هر نوع و طبقه و رنگ در پیش راندن زندگی و همزیستی مهرآمیزی که به بقای انسان کمک میکند.....بچه ای که در نهایت سیاه بختی و بی هویتی تلاش در یاد گرفتن و ساختن اندیشه برتر دارد و با وجود غم و کسالتی که از درون با آن مواجهه است به بهترین شکل با جهانش روبرو شده و در حال جنگیدن است....

نمیدانم تعلیمات آقای هامیل مرد مسلمان و معتقد همسایه که کتاب قران و ویکتورهوگو از مقدساتش بودند روی @مومو@ تاثیر داشته یا حس قوی زنده مانده به هرقیمتی آمیخته با امید به زندگی بدون غم, یا سختی هایی که از بچه گی شاهدشان بوده و یا رومن گاری خالقش که از او بچه ای متفاوت, دوست داشتنی و پذیرفتنی ساخته است....هرچه که هست خواننده با @مومو@ تا به آخر همراه و تا به آخر امیدوار است و عاشق.....شاید هم تنها جمله ای که در ذهن @مومو@ از بچه گی نقش بسته بود و تنها سوال زندگی اش او را تا به آخر مقاوم نگاه داشت: @بدون عشق نمیتوان زندگی کرد.....@

مشاهده لینک اصلی
این کتاب رو دقیقا بعد از کتاب درخت زیبای من خوندم و واقعا تا مدت ها نمی خوام هیچ کتابی در مورد بی رحمی های دنیا مخصوصا با بچه ها بخونم.شاید این کتاب رو میشه در همین جمله از خودش خلاصه کرد:
@هیچ چیز کریه تر از این نیست که به زور زندگی را توی حلق آدم هایی بچپانند که نمی توانند از خودشان دفاع کنند و نمی خواهند به زندگی کردن ادامه بدهند.@

مشاهده لینک اصلی
با اعتقاد به روح و زبان، می دانستم که من قبل از من تمام عمر خود را داشتم، اما برای من بیمار نبودم. زندگی در مقابل من پر از افکار چنین است به طرز عجیب و غریبی که کودک راوی آن، مامو، تلاش می کند جهان را در اطراف او درک کند. و علیرغم بدبینی ظاهری این ادعا که عنوان رمان را پیشنهاد می کند، داستان او به ما می گوید، صدای او در دوران کودکی که زندگی اش در شکستن موفق نشد، داستان واقعی عشق، پر از حساسیت، طنز و خوش بینی است. این عشق که فراتر از موانع سن، زبان، نژاد و طبقه اجتماعی است، موضوع اصلی یک روایت است که از هر دو منابع روح و زبان فرانسوی با دستیابی به تعادل کامل بین چه چیزی و چه چیزی، یعنی بین شکل و محتوای. توصیف یک زندگی در حاشیه جامعه است، که در آن روسپی ها و پروکسی هایشان، transvestites، بلکه مهاجران فقیر و افراد سالخورده توسط خانواده هایشان فراموش می شوند . اما این جهان ویرانگر و بی رحمانه از طریق چشم بچه ای که به طور طبیعی در آن زندگی می کند، از بین می رود بدون این که از آن متنفر شود و بدون خراب شدن آن را درک کند. همچنین، تمام موضوعات جدی دیگر رمان، بی عدالتی اجتماعی، دوران کودکی، پیری، مرگ، با روشی تازه و اصلی توسط روایتگر مورد بررسی قرار می گیرند © جهان را به شیوه خود به تصویر می کشد، ثابت می کند که بیگناهی همیشه توسط محیط اجتماعی فاسد نمی شود. مومو با کنجکاوی و درک به نظر می رسد و نوشتن آنچه که او با توجه به جزئیات و لذت بردن از اطلاعات جامع که همیشه یک لبخند منصفانه به روح می آورد: خانم لولا برای یک مرد بسیار زیبا است به جز صدای او که در آن او بوکس قهرمان سنگین وزن بود، و او نمیتوانست به آن کمک کند؛ زیرا صدای مربوط به توپ بود و غم و اندوه عمیق او بود. بدبختی های زندگی را بدانید، زیرا او در \"تجربه قدیمی\" خود از سبز و خاك دید (\"برای مدت طولانی، من نمی دانستم که من عرب بود چرا که هیچکس به من توهین نکرد\")، دارو (\"من، قهرمان ، من بر آن دروغ می گویم \")، نابرابری اجتماعی (\" قانون برای محافظت از افرادی که چیزی برای محافظت در مقابل دیگران دارند \") و غیره، Momo کودک خالص خالص، سخاوت ذاتی و بالاتر از همه توانایی او را دوست دارد: هر روز صبح، خوشحال شدم که خانم رزا از خواب بیدار شد، چون من ترس آبی داشتم که بدون اینکه او را پیدا کنم، بدون ترس از من پیدا کرد. خلوص نیز توسط یک زبان از خود نشان داده شد، قرض گرفته شده از بزرگسالان، اما تحمیل شده توسط بی گناهی. گاهی اوقات تلفظ تقریبی کلمات خاصی (\"پروکسیت\" برای \"proxenous\")، سردرگمی دیگران (\"عادت\" برای \"heb\" ، \"عفو\" برای \"فراموشی\")، و یا گسترش معنایی چند کلمه و عبارات (\"دفاع\" به معنای \"فحشا\" ، \"شایعات اورلئان\"، \"صحبت کردن\" و غیره)، که علامت های دیگری از زبان گفتاری اضافه شده است، مانند استفاده بیش از حد از (\"آن فحشائی است که آن را می خواهد\")، عدم هماهنگی زمان ها (\"من به کافه آقای Driss پایین پایین رفتم و من جلوی نشستم آقای همیل \")، پلاسما (پخت و پز آشپزی)، ترویزیس (\" او هیچ مویی مثل بسیاری از پاهای طلایی \"نداشت)، تناقضات ( \"من دارم من خیلی ناراحت شدم، خیلی دیوانه بودم \") و غیره، و غیره. در گذشته، استفاده از عبارات آماده شده ای بود که شنیده، حفظ و استفاده می کرد در حال حاضر با اطمینان صادقانه، با وجود کمبود نامطلوب خود: \"من فکر می کنم که برای زندگی لازم است که بسیار جوان است، زیرا تمام ارزش خود را از دست می دهد و هیچ کس به شما هدیه نمی دهد در نهایت، این توانایی مجدد نوگرا است و یا از طریق تألیف کانون های غیر منتظره ای مثبت (موم گاهی اوقات رویا شدن برای تبدیل شدن به یک پلیس یا \"پروکسیت\" برای محافظت از کسانی که او دوست دارد) و یا با اشتغال واقعی، بدون هیچ گونه بدبینی از عامیانه و یا کلمات ضخیم: این آمده است به نقطه خانم رزا، من تقریبا اشتباه رفت، زیرا این است او مورد آزار و اذیت قرار گرفت و او را در آغوش مادر خانم راسا از جیره هروئین که او برای روزی که سم زدایی خود را به پایان رسانده بود، فراموش کرده بود. رمان را با شادی مخفی که رمان انسانی سرسختانه تکرار می شود، می پذیریم. و یکی باقی می ماند، قلب مناقصه و emu، به سوال: کدام یک زیبا تر بود، جهان، کلمات؟ البته، به طور معمول، به عنوان همیشه، جهان از کلمات.

مشاهده لینک اصلی
ما نمی دانیم که یک داستان پاریسی موفق است. پاریسی زیرزمینی در بالا. عوضی عرب ã§ocuklarä ± آقایان تونس، سنگال travestiler boks㶠قدیمی و همه در آغوش یک زن یهودی ± N بال. büyük Romanca ± رومن گاری (ASA ± L نام ± روم Kacew) امیل آژار نام مستعار ± yla yazdä ± ماه ± این رمان است که به طور ناگهانی از ± aäÿzä ± n یک باقی مانده ã§ocuäÿ شرایط به رشد توصیف اگزوز و bã¶yle همه چیز کمی آن را قابل تحمل تر می شود. Ä ° nsanlä قلم زن، زندگی ± ± k و n در Acai با جدول ± ± z و ابریشمی به عنوان yumuåÿacä alaycä ± ± ک رمان.

مشاهده لینک اصلی
این یک کتاب است که بسیار هوشمندانه نوشته شده به معنای جدی است، این یک کتاب است که نشان می دهد بسیاری از طنز تاریک، افسانه چشمگیر، پیچ و خم و افراطی. من فکر نمی کنم که هیچ راهی برای ورود و خروج از این موضوع وجود داشته باشد، آیا احساس عدم دانش در این مورد وجود دارد یا خیر. من فکر می کنم ممکن است این طور باشد که من نمی توانم به این دلیل درک کنم. این یک کتاب قاطع و موثر برای خواندن در همه جا است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب مطلق فرانسه من مطلق است. واژه ها در این مورد من را از بین می برد، فقط به من منتقل شد و بعد از خواندن آن سالها با من باقی ماند. این داستان توسط یک کودک جوان رؤیایی شده است و آجر واقعا ماهیت دوران کودکی را جذب می کند، دیدگاه غیر منطقی، لفظی و بی گناه مرده است و شما واقعا احساس می کنید که جهان را از طریق چشم خود تجربه می کنید. مشتاقانه، کاملا جادویی و پر از روح. من هرگز آن را به پایان نمی خواستم و آن را هر بار که زندگی من نیاز به کمی بیشتر شادی، کمی بیشتر عشق دوباره آن را تجدید نظر.

مشاهده لینک اصلی
@ زندگی برای همه چیز نیست. @ و این کتاب نیز مورد علاقه برای همه نیست، اما داستان عشق بین مامو و ماداما رزا - و به ویژه @ صدای @ Momo - برای مدت طولانی با من باقی خواهد ماند. من به دنبال کتاب های بیشتر توسط این نویسنده خواهم بود، هر چند که من ترس از آن است که من با Afonso کروز و این است که بهترین ... آن را به من یادآوری جایی که چترها (از Afonso گفته) و همچنین Navegador Solitário (از اواخر João de Aguiar) - هر دو بسیار توصیه می شود. چه لذتی از نوشتن! چه گفتگوهای افسانه ای! چه شخصیتی، این مامو! چه نابغه، آقای رامنی گری! مامو و مادام رزا - و به ویژه Momos @ voice @ - برای مدت طولانی با من باقی خواهد ماند. ما به دنبال برای کتاب های بیشتر توسط این نویسنده، اما من می ترسم که آن را با Afonso کروز هم خواهد بود و این بهترین از او ... ساخته شده من فکر می کنم از کجا چتر (به گفته Afonso) و همچنین مرورگر تنها (توسط اواخر Joà £ o آگیار) - هر دو به شدت توصیه می شود. مانند نوشتن لذت بخش! چنین تبادل افسانه ای! چه شخصیتی، این مامو! یک نابغه، رومن گری! با تشکر از شما، آقا!

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب زندگی در پیش رو


 کتاب چاپ آخر زندگی
 کتاب ابرهای دانیال
 کتاب حاشیه ی باغ متروک
 کتاب یک آیه یک حکایت
 کتاب قصه عشق لیلی و مجنون
 کتاب خفاش کوچولو و دوستان مهربانش