کتاب زمستان

اثر جان اشتاین بک از انتشارات مروارید - مترجم: شهرزاد لولاچی-بهترین رمان ها

لحن شدیدا انتقادآمیز اشتاین بک در این کتاب راجع به تاثیر شیطانی پول فساد طمع جاه‌طلبی در آمریکا تحسین اعضای کمیته جایزه نوبل ادبیات سال 1962 را برانگیخت.ایتان آلن حاولی روحیه مال‌اندوزانه اجداد ثروتمند و جسور خویش نسل‌های پی‌در‌پی کاپیتان‌های کشتی و کاشفان نیو اینگلندی را از دست داده است.او که از شکست ‌هایش هراسان شده در فروشگاهی که زمانی به خانواده‌اش تعلق داشت فروشندگی می‌کند اما همسر او ناراضی است و فرزندانش آرزومند رفاهی که ایتان نمی‌تواند برایشان فراهم کند. چند حادثه غیر منتظره جاه‌طلبی ایتان را برمی‌انگیزد و او به مسیری وارد می‌شود که وجدان خویش را زیر پا بگذارد


خرید کتاب زمستان
جستجوی کتاب زمستان در گودریدز

معرفی کتاب زمستان از نگاه کاربران
مرور به دنبال

مشاهده لینک اصلی
کارگزار فروشگاه به طور غریزی تبدیل می شود و با یک طرح بی رحمانه تلاش می کند تا خود را بهتر کند. ALERT SPOILER.این کتاب برای من منحصر به فرد بود. مشخصه ايتن هاولی در طول 2/3 جلد کتاب به طور آهسته ايجاد می شود. مدت زمان زیادی طول می کشد تا این قطار را نوردد. سپس ما می بینیم که شکست ها و اشتباهات او و گناهان عمدا، به دقت اجرا شده است، و آن را مانند تراژدی در حال ساخت است. اما، در یک حرکت، من فکر می کنم غیر مشخص از Steinbeck، همه چیز به پایان نرسید. من در مورد پایان دادن خوشحال شدم. بعد از همه، شما شروع به دوست داشتن شخصیت اصلی می کنید. من خودم را برای او ریشه دوانده ام، اما فقط کمی. هنگامی که او تصمیم می گیرد تا از طریق خودکشی خود خانواده خود را نابود کند (با در نظر گرفتن دختران خود، دلایل بی گناه نور برای زنده ماندن)، برای آنها خوشحال شدم. و برای Steinbeck خوشحال است که او می تواند چیزی را کمی شادتر از آنچه می گویند پایان دهد، مرد ضعیف و در حال مرگ که به معنای واقعی کلمه به پرستار مادر خجالتی پس از زایمان در یکی از کتاب های شادترش پرورش داده شده است. (من تمام گربه های وراث را دوست داشتم اما پایان دادن به آن.) از چندین بخش برای علاقه ویژه ای که برای من برگزار شد، لذت بردم. یک متن جالب وجود دارد که در آن پدر و دختر در مورد شگفتی های ربودن (Ch.9)، یک تاریخ مفید در مورد انتقال از نفت نهنگ به نفت (Ch.11)، و دو صفحه ای عالی در مورد ماهیت تابستان (فصل 11). Steinbeck همچنین فصیح آغاز وقایع تحولات دهه 1960 را از طریق توصیف فصل نوزدهم سال 1960 (که در زیر آمده است) شرح داده است. من طرفدار بزرگ هستم. اما به غیر از هدیه زبان استینبک، این کتاب علاقه کمی داشت. Stillâ € ™ این شامل هدیه Steinbeckâ € ™ ثانیه، و آن را به آن برخی از شایستگی است. من از بسیاری از خطوط لذت بردم: \"او برش نان های نان با مایونز را از یخ زدگی می کرد.\" حتی اگر نوجوانان نوجوان صدایی نداشته باشند، وقتی ساکت تر می شوند، ساکت تر می شوند . آنها در اطراف آنها جوشان میگذارند. همانطور که آنها ترک کردند، کل خانه به نظر می رسید به آه و حل و فصل. جای تعجب نیست که پلیترگیران فقط خانه ها را با کودکان نوجوان سرازیر می کنند. هنگامی که یک زن می خواهد چیزی را که او برای اولین بار آن را به عنوان یک سرمایه گذاری خوب قرار می دهد، بپوشد. هنگامی که مری با ناراحتی اشتباه گرفته می شود، خشم باعث می شود که هشت پا پر از جوهر شود، و در ابر تاریک آن پنهان می شود. \"همه مردان اخلاقی هستند؛ تنها همسایگانشان نیستند. «سؤال این است که شخص دیگری چه کاری انجام می دهد.» «ائتلاف از صندلی خود با یک روز کامل و خسته، از او سر باز زد.» (این راه من در شب به نظر می رسد بعد از دوازده ساعت دیگر در دفتر \"80 مایلی سفر رفت و برگشت شامل شد.)\" او عمیقا در مورد کلمات مراقبت کرد و او از استفاده سوء استفاده خود را متنفر از او را از دست دادن دست و پا چلفتی از هر چیز خوب متنفر است. \"مشتری همیشه در حوضچه ها، هرگز به صورت یکنواخت در کنار هم قرار نگرفته اند. \"چراغ های خیابانی در میان برگ های چربی خیابان الم که در آب های مرطوب و مرطوب رطوبت پنهان شده اند، وجود دارد. این درست نیست که جامعه ای وجود داشته باشد نور، آتش سوزی از جهان است. هر کسی خودش را تنها خود می گذارد و خودش را تنها می گذارد. »و توصیف یک پسر در بلوغ:« او ظاهرا آنچه را که «خجالتی، متکبر، ناراحت کننده، از راه دور و مخفی در درد و ناراحتی پرخاشگری اش، زمانی که او باید همه را در نزدیکی خود، حتی خود خود، مثل یک سگ در یک تله گاز بزنند. \"این سال 1960 یک سال تغییر بود، یک سال زمانی که ترس های مخفی می آیند، زمانی که نارضایتی متوقف می شود خفته است و به تدریج تغییر می کند خشم این فقط در من یا در New Baytown نبود. نامزدی های ریاست جمهوری به زودی به پایان خواهد رسید و در هوا نارضایتی به خشم تبدیل می شود و خشم هیجان به ارمغان می آورد. و تنها ملت نبود؛ تمام جهان با بیثباتی و ناآرامی همدردی کرد، زیرا نارضایتی به خشم تبدیل شد و خشم تلاش برای پیدا کردن یک خروجی در عمل، هر گونه اقدام، تا زمانی که خشونت آمیز بود - آفریقا، کوبا، آمریکای جنوبی، اروپا، آسیا، خاور نزدیک، همه مهاجم به عنوان اسب در مانع. \"

مشاهده لینک اصلی
رفتار در همان زمان، من یک کت و شلوار رفتار با خنده، عزت و یک پد ایمنی را پوشیدم. این امر می تواند بیش از حد آسان به این نتیجه که lavevo انجام برای خانواده ام، © چون می دانستم که در خانه خود و در امنیت خود را miadignità پیدا اما هدف من محدود بود و هنگامی که من به آن رسيدم، قادر خواهم بود که زندگی خود را بسازم. می دانستم می توانم آن را انجام دهم. جنگ من یک قاتل نبود، هرچند برای مدتی من مردانی را کشتم.

مشاهده لینک اصلی
من عاشق این کتاب می شود که زندگی درونی شخصیت اصلی را بررسی می کند و چگونه از او خارج می شود. پایان به نظر می رسید عجله و کمی جدا، اما در غیر این صورت آن را به عنوان خوانده شده عالی بود.

مشاهده لینک اصلی
در نسخه کاغذی من از زمستان ناسازگار ما نام جان استینبیکز بالای عنوان است. و به درستی این کتابی است که شخصیت بزرگتر از زندگی شخصی نویسنده خود را از این کتاب خارج می کند. بنابراین این یکی از آن کتاب های نادر است که نه تنها به خاطر محتوای آن (یا برای شما ناراحت کننده از آن است)، بلکه به خاطر نویسنده آن است. و در عین حال خط پایین: کتاب عالی است. برای نوشتن زمستان، آخرین رمان او، کار Steinbecks به عنوان یک نویسنده در حال حاضر تاسیس شد. هود مدت ها پیش نوشته انگور گناه و شرق عدن، و او در مورد زمستان فرمول در سر خود گفت: @ من می خواستم چیزی زیبا بنویسید @ و بنابراین او انجام داد. این کتاب زیبا، سبک و محتوا است. Steinbeck یک انسان دوستانه بود، یک معتقد بزرگ در خلق بشریت و زمستان نشان دهنده آن است. داستان درباره اتان آلن هاولی است. مردی که زندگی خود را صرفا \"کار نمی کند. پدران اتان خانواده ثروت را رها کرده اند و اتان مجبور است به عنوان یک کارمند مواد غذایی کار کند. اگر تا به حال از این موضوع خسته شده اید، حتما متوجه خواهید شد. کسی آن را می پرسد: @ چه اتفاقی افتاده است، اتان؟Ethan پاسخ می دهد: @ مون نمی فهمید، یا منظورم این است که می توانند علیه چیزهای بزرگ مبارزه کنند. آنچه که آنها را می کشد، فرسایش است: آنها به شکست می رسند. آنها آرام آرام تر می ترسند من واقعا ترسیدم @ اتان تصمیم گرفت که برای زنده ماندن زندگی باهوش، زندگی او @ سزاوار @ و اگر آن را غیرممکن به انجام این کار، آن را لعنتی به خوبی انجام این کار. و او می کند. بنابراین چگونه این، به ظاهر افسرده، کتاب زیبا است؟ از آنجا که حتی از طریق غم و اندوه، جهانبینی Steinbecks می آید از طریق. شخصیت های دیگر تلاش می کنند Etan را از عدم غیر اخلاقی محروم سازند. اتان ادعا می کند که مهم نیست که چگونه ثروت به دست می آید تا زمانی که به آن دست یابد. (یادآوری شما از ثروتمند شدن یا از بین رفتن ذهنیت امروز است؟) یکی دیگر از شخصیت پاسخ می دهد: @ من باور ندارم که. این به پول کمک نمی کند تا آن را بدست آورد، اما آن کسی که آن را می گیرد، صدمه می زند. @ و به این بینش های درخشان Steinbecks اضافه کنید. Failure حالت ذهن است. یکی از آن تله های شن و ماسه یک قورباغه قهوه ای است. شما به عقب بر می گردید یک جهنم از یک پرش برای خارج شدن از آن طول می کشد. شما باید این پرش را انجام دهید، اتان. هنگامی که شما بیرون می روید، موفق خواهید بود که حالت ذهنی نیز داشته باشید. @ در سخنرانی پذیرفته شده جایزه نوبل استینبکس، او گفت: \"نویسنده برای اعلام و جشن گرفتن توانایی ثابت شده مردان برای عظمت قلب و روح\" شکست، برای شجاعت، محبت و عشق. در جنگ بی پایان در برابر ضعف و ناامیدی، این پرچم های تجمع دهنده امید و شبیه سازی است. من معتقد هستم که نویسنده ای که به ارتقاء اعتقادات انسان اعتقاد ندارد، فداکاری و عضویت در ادبیات ندارد. این احساسات در طول زمستان نارضایتی ما تردید دارند. استینبک برای نوشتن یک کتاب زیبا تلاش کرد و موفق شد.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب زمستان


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب علیاحضرت ملکه