کتاب رهایت می کنم

اثر کلر مکینتاش از انتشارات میلکان - مترجم: نیلوفر بیات-بهترین رمان ها

کتاب «رهایت می‌کنم» اولین اثر از نویسندۀ بریتانیایی، کلر مکینتاش است. این رمان که در سال 2014 میلادی با عنوان انگلیسی I Let You Go منتشر شده است، توانسته جایزۀ بهترین رمان جنایی سال 2016 در انگلستان را کسب نماید. این رمان پس از انتشار توانست جز پرفروش‌ترین‌های نشریه نیویورک تایمز، ساندی تایمز و شرکت الکترونیکی معتبر آمازون قرار گیرد.
در این رمان داستان زنی روایت می‌شود که دخترش را در یک حادثۀ جنایی از دست داده است. زمانی که وی برای فرار از غم از دست‌دادن دخترش به کشوری دیگر پناه می‌برد تا در آنجا تسلی خاطری بیابد، کارآگاهی دنبال پیداکردن سرنخی از نحوۀ کشته‌شدن دختر است و او را دوباره وارد این حادثۀ هولناک می‌کند.

http://sarbook.com/product/351002


خرید کتاب رهایت می کنم
جستجوی کتاب رهایت می کنم در گودریدز

معرفی کتاب رهایت می کنم از نگاه کاربران
** هشدار اسپویلر ** من بهترین کارم را میکنم تا همیشه بررسیهایم را به صورت رایگان انجام دهم. جهنم، اغلب اوقات من تقریبا حتی در مورد طرح در همه اظهار نظر. من معمولا نمیتوانم خلاصه خودم را ارائه دهم یا هر بیت بزرگی از داستان را دوباره بکشم. با این حال، من با این کتاب احساس می کنم که من باید به طرح و غلبه بر جزئیات بیشتر بپردازم، زیرا انسان، رابطه من واقعا پیچیده با این کتاب بود. بنابراین به هر حال ... هشدار عادلانه. در صورتی که هنوز کتاب را مطالعه نکرده اید فراتر از این فراموش نخواهید شد. هی، اگر شما هنوز آن را مطالعه نکرده اید، پس از اتمام آن، اینجا را ترک کنید. بیایید بحث کنیم به من بگو چگونه احساس میکنی در واقع، شما می توانید این پاراگراف را نیز بخوانید، قبل از اینکه جزئیات دقیق تر شود. من باید این را با گفتن به خواندن شروع کنم. به شما اجازه می دهم کمی درباره طرح به جز رویداد مهم که در همان ابتدا اتفاق می افتد، بیاموزید. من همچنین به این فکر کردم که این احتمالا مانند یک نسخه بهتر از Gone Girl یا Girl در قطار یا چیز دیگری با Girl در عنوان است. فکر کردم احتمالا می توان آن دختر را به نام «دختر که اجازه می دهد» یا «دختر کوچولو» را برگردانده ام چون احساس می کنم مثل هر کدام از این نوع کتاب هاست. بنابراین وقتی که من به این پسر بد افتادم، سرم را دراز کردم. OK - متوقف کنید در اینجا اگر شما آن را بخوانید. هشدار نهایی قسمت اول از شما اجازه می دهم فوق العاده باشد من دوست داشتم تندرستی را پشت سر بین یعقوب که توسط یک اتومبیل رانده شده بود دوست داشتم و جنا فرار می کرد تا داستان پلیس ها را در تلاش برای کشف کردن آنچه اتفاق افتاده بود و جستجو کند. این یک آهسته آهسته بود و چیزهای ظریف در حال وقوع بود که داستان و شخصیت ها را توسعه می داد. پویایی ری و کیت ناخوشایند بود و شما می توانید زودتر از آن که در آن می روید را مشاهده کنید، اما هرگز در بالای صفحه قرار نگرفت. جینا به سمت یک مکان دور افتاده رفت و شروع به کار کرد، وقتی که او با افراد جدید ملاقات کرد و سعی کرد زندگی جدیدی بسازد عالی بود. نه خیلی زیاد. پلیس ها همیشه یک مرده اند. جینا قهوه را می خورد و روابط ایجاد می کند. من آن را از طریق آن دوست داشتم با آن سرد بودم سپس من قبل از قسمت دوم به صفحه آخر رسیدم که در آن جنیای مادر جیکوبز را پیدا کرده و در حال رانندگی بود (در حال حاضر). من کتاب را پایین انداختم و به همسرم نگاه کردم و گفتم: \"ای خدای من! آیا می خواهید این را بخوانید ؟! نه، شما arent می خواهید این را بخوانید زیرا یک کودک در ابتدا می میرد. هیچ راهی برای خواندن این مطلب ندارید به هر حال...@. و من شکست خوردم که فقط اتفاق افتاد و چطور همه ی آن در انتهای قسمت اول به سمت راست آن افتادم. من از ابتدا دوست داشتم. و، مرد، مثل من گفتم، من نمی دانستم که در مورد این کتاب چه حسی داشته باشم، بنابراین فقط برای رانندگی، فقط خوشحالم که کمی شگفت زده و پیچ خورده باشم. دوست داشتم کجا می رفتم. قسمت دوم، کمی برای من خسته کننده بود هر چند. آره، میدونم این قسمت مورد علاقه شما از کتاب بود. شما پا را از ترمز گرفتید و فقط از نیمه دوم کتاب استفاده کردید. من خواندن بررسی شما من می دانم که چه خبر است. و من به طور کامل می توانم بفهمم که چرا این کار را می کنید چون قسمت دوم انسانی است! این وحشی و دیوانه و بی نظیر بود! من هم از طریق آن جهنم را درست کردم! من با تو هستم! ایان این کتاب را برای من نابود کرد. یان آنچه را که خیلی خوب بود انجام داد و همه چیز را به دنیای پر از کتابهایی که قبلا ذکر کردم آوردم. ایان این بود که Caroline Kepnes مردی از شماست فقط به یک دنیای دیگر تبدیل شده است. این زباله تا حدودی پخش شده است. پسر عادی که در واقع یک روان کنترل است. من بیش از آن هستم. هر فصل با او من را خسته کرد این حرکت این داستان را نابود کرد. او حتی از دیدگاه مشابه کتاب Kepnes صحبت کرد. شما این کار را کردید شما آنرا انجام دادید. به تو نگاه کن و او این همه چیز احمقانه را به جنا می کشد که فقط کار نمی کند. ایان آن را خراب کرد این ممکن است خیلی بیشتر شده باشد اگر او نمیتواند یان و شخصیت او را بخواند، من بیمار خواندن درباره آن نیستم. بقیه طرح ها پیچیده و چیزهای خوب بودند. برخی از شگفتی های جالب وجود داشت، و یان نیاز داشت که برای رسیدن به برخی از این نتیجه گیری ها، اما این تنها چیزی است که به نظر می رسید از نیمه ی اول به سمت سقفی رفت. بنابراین من گفتم آن را خراب کرد، اما هنوز سه ستاره برای من خوانده است. با این حال یک برش بالاتر از دیگران با ژانر مقایسه خواهد شد. این فقط می تواند بیشتر بوده باشد، و من آرزو می کنم می توانم بگویم این بود. من فقط نمی توانم دیگر روانکار باشم که به صورت جسمی و احساسی به روان شناسی مراجعه کند. اما کارش. و اکنون این کتاب به عقب برگردد و با هر کشف دیگر دختران هر کتاب مقایسه شود. من به عنوان نویسنده یادداشت در پایان با پس زمینه آنچه که الهام بخش داستان بود. این نتوانست کتابی ساده برای او بنویسد و من با خواندن آنچه که بعدا انجام می دهم، خوشحالم. البته بعد از این فیلم یک فیلم تبدیل شد. این قطعا یک فیلم خواهد بود. و ایان آن را خراب خواهد کرد.

مشاهده لینک اصلی
یکی از قدرتمندترین، هیجان انگیزترین، تند و تند و هیجان انگیز روانشناختی است که تا به حال خوانده ام. داستان عجیب و غریب، زمان گیر، داستان باورنکردنی هوشمندانه ای است که توجه شما را به خود جلب کرده است. با چرخش های بسیار زیاد، شوک های من، به آخرین صفحه شگفت زده شد شما به Net Galley و نویسنده برای کپی پیشرفته و عذر خواهی برای تاخیر. یکی از بهترین کتاب ها تا به حال خوانده شده است. Sean PetersModerator یک هیجان انگیز خوب در Goodreads

مشاهده لینک اصلی
من به طور جدی نمی بینم که پیچ و تاب آینده. بسیار سرگرم کننده. من فکر می کنم بعضی از مردم ممکن است به پایان دادن به بیش از حد به معنای واقعی کلمه هستند؟ نویسنده به وعده آن پایان خوش است، که چگونه آن را بخوانم.

مشاهده لینک اصلی
تقریبا 5 صبح روز صبح و من فقط کتاب را تمام کردم. همه می توانم بگویم شما باید آن را بخوانید. به من اعتماد کن، این کتاب تو را متعجب خواهد کرد این خیلی بد شما را لرزاند ... در حالی که من این کتاب را خوانده بودم، گریه کردم. خدا، این خیلی احساسی بود اما پس از چند لحظه خیلی هیجان زده شد. همه این سوالات، این رمز و راز و همه چیز هیجان انگیز است ... فقط وای، من واقعا تحت تاثیر این داستان قرار گرفتم ... واقعا ارزشش را دارد امتحان کن. من به شما بسیار توصیه می کنم. :) Ps. این داستان همیشه با من باقی خواهد ماند. واقعا واقعا قلبم را لمس کردم ... (و همچنین می خواهم از دوست عزیزم دوست Halime برای پیشنهاد این کتاب به من تشکر کنم. او حتی یک نسخه از این کتاب را فقط به خاطر اینکه می توانم آن را بخوانم، بخوانم. با تشکر از شما زرق و برق دار. )

مشاهده لینک اصلی
این کتاب افسانه است من معمولا نمی ترسم در مورد تریلرها، اما این یکی من فقط ممکن است! این پیچیدگی ها این است که این کتاب را بسیار جالب می کند و شما را در لبه صندلی خود قرار می دهد. من به نسخه قابل شنیدن گوش دادم و آن را دوست داشتم من فکر کردم که دو راوی، نیکولا باربر و استیون کراسلی کار شگفت انگیزی انجام دادند، هر کدام در نقش هایشان بسیار جذاب بودند. شخصیت های این رمان خیلی پیشرفته هستند که شما به سرعت احساسات خود را نسبت به آنها ایجاد می کنید، هر دو خوب و بد. این یک هیجان پلیس است. رمان با یک پسر 5 ساله اش، یعقوب، در یک بعد از ظهر بعد از مدرسه، خانه ای را به خانه می برد. همانطور که او پیش از او میگذرد تا از خیابان به خانه خود برود، یک ماشین به سرعت در اطراف گوشه قابل توجه و کشتن پسر در ضربه. مادر ناراحت شده به دلیل بارش باران سنگین، راننده خوبی نمی بیند و راننده پشت سر هم، چرخش می کند، سرعت می گیرد. او به گناه خود رسیده و گفته است که او فقط یک ثانیه طول می کشد. ریت و کیت دو کارآگاه هستند که در تحقیق در مورد این پرونده دخیل هستند. در طول تحقیقات آنها به راحتی نزدیک می شوند، با وجود این که Ray ازدواج کرده است. از آنجا که او و کیت زمان زیادی را صرف وقت می کنند، او خود را با کیت درباره مشکلات در خانه و با فرزندان خود صحبت می کند تا اینکه با همسرش برخورد می کند. جنا گری خیلی ناراحت است، زیرا در ذهن او گناه قتل اوست فرزند پسر. او فکر می کند، \"من به شما اجازه می دهم.\" او فرار می کند فرار می کند به ولز، تلفن همراه خود را در یک گودال انداختن، اجاره کلبه کوچک، عقب نشینی به تنهایی. یک روز او نجات یک سگ را که در جاده ای در یک کیسه قرار گرفته است با دیگری که قبلا جان داده است. او این را به دامپزشک محلی، پاتریک می اندازد، که او را متقاعد می کند که سگ را حفظ کند، او نام او را بئو می نامد. او و پاتریک شروع به صرف وقت بیشتر با یکدیگر می کنند. به نظر می رسد او به آرامی شروع به بهبودی از ضربه خود را. او بیشتر خود را در حال اعتماد به نفس، در حال توسعه اعتقاد به پاتریک، و پیدا کردن شادی در عکاسی او. این همه توسط ضربه ای روی درب توسط Ray و Kate قطع شده است. بنابراین قسمت 1 قسمت 2 شروع می شود و قسمت 2 شروع می شود، و من نمی توانم چیزی را بدون دادن بیش از حد زیاد بگویم. رمان به سرعت از آن جا حرکت می کند. این حیله است، به خوبی نوشته شده و فوق العاده ساخته شده است، به طوری که این پیچ و تاب نفس خود را دور تعجب که چگونه می تواند باشد، چگونه شما می توانید آن را اشتباه است. این یک کتاب قانع کننده، هیجان انگیز، کاملا لذت بخش است! من به شدت آن را توصیه می کنم. برای بحث سوالات لطفا مراجعه کنید: http://www.book-chatter.com/؟p=945.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب رهایت می کنم


 کتاب شبحی در برکه
 کتاب در لبه جنگل
 کتاب پروفسور عاشق
 کتاب قهرمان این کتاب
 کتاب (The Tin Drum (Book One
 کتاب Wide Sargasso Sea