اما لحظاتی هست كه آن روز را به ياد میآورم، اين كه چه لذتی دارد كه مردی بیقيد باشی با دوستانی بیقيدتر... سه مرد با تفنگ. به جرقهی سوزانی فكر میكنم كه از آتش جدا میشود و با باد به سمت انبارها و علفهای خشك میآيد؛ و به سه سرباز چترباز ديوانه در محوطهای محصور. شايد از فورت برگ صدای انفجار را میشنيدند. همهشان آسمان را كه زرد و سرخ میشد میديدند و لرزش زمين را حس میكردند. چيز مهيبی میشد.
خرید کتاب دزد پادگان
جستجوی کتاب دزد پادگان در گودریدز
معرفی کتاب دزد پادگان از نگاه کاربران
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دزد پادگان
خرید کتاب دزد پادگان
جستجوی کتاب دزد پادگان در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی