کتاب خانه

اثر مریلین رابینسون از انتشارات آموت - مترجم: مرجان محمدی-بهترین رمان ها

خانه، سومین رمان رابینسون است که سال 2008 به چاپ رسید وباز هم در گیلیاد جریان دارد و به نوعی در ادامه داستان گیلیاد و در مورد همان خانواده گیلیادی از زبانی دیگر نوشته شده. جایزه کتاب ملی آن سال، اورنج انگلیس در سال 2009 و جایزه کتاب مسیحیت امروز سال 2009 ، بهترین کتاب سال و برنده جایزه کتاب لوس آنجلس تایمز و ، پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز، بهترین کتاب سال واشینگتن پست، بهترین کتاب بزرگترین روزنامه شمال کالیفرنیا یعنی سان فرانسیسکو کرونیکل را به خود اختصاص داد.
خانه کتابی است در مورد شک ها و تضادهای موجود میان رابطه یک پدر، و پسرش که از زبان دختر خانه بیان می شود. کتابی که در عین آرامش آتش فشانی در دل دارد.


خرید کتاب خانه
جستجوی کتاب خانه در گودریدز

معرفی کتاب خانه از نگاه کاربران
اینها کتابهای آرام هستند که پر از فضا و زمان برای خواننده است که از طریق آن حرکت کنند، نتیجه گیری های خودشان را به دست بیاورند، شخصیت ها را با تماشا و جریان زندگی تماشا کنند. واقعا فوق العاده است و بیشتر قابل توجه است که اتفاق می افتد زمانی که شما یک کتاب را در بالای یکی از لایه ها قرار می دهید. توجه: بقیه این بازبینی به علت تغییرات در سیاست و اجرای قانون Goodreads متوقف شده است. شما می توانید بخوانید چرا من به این تصمیم در اینجا آمده ام. در همین حال، شما می توانید تمام بررسی در Smorgasbook را بخوانید

مشاهده لینک اصلی
من حدود نیمی از این کتاب را دارم من توصیه های متعددی از GR دوستانم دریافت کردم، که معمولا من را به خواندن لذت بخش منتقل می کند. بیشتر از ابتدا احساس می کردم که من از طریق یخ زده ی عمیق شل می شوم. من آن را خسته کننده یافت. من ادامه دادم، چون انتظار داشتم که چیزی به زندگی برسد، شاید در صفحه بعدی؟ یا بعدی؟ در نهایت، در صفحه 151 وجود دارد glimmers قطعی! من به انتقاد بیشتر برای بررسی من توجه داشته باشید. با توجه به موضوع عنوان، من به عقب رفتن به عقاید خانه Coming، که من سعی کردم به خواندن چندین بار، اما هرگز آن را کامل نیست. اگرچه داستانها متفاوت هستند، من همین حس کار Pilchers را داشتم. به نظر نمیرسد که به هر کجا برود! **************************************** ******************************** Mailynne Robinson مسلما تلاش زیادی در نوشتن این کتاب انجام داده است. مطالعات شخصیت های او کامل، تجزیه و تحلیل و تجزیه و تحلیل دقیق است. دانش او از دین و کتاب مقدس، واضح و مبرهن است. او توانست جو و محیطی را که در آن داستان زندگی می کرد، به وجود آورد. پس از تایید بسیاری از ویژگی های مثبت این رمان، باید بگویم که این تجربه خواندن کاملا دلپذیر برای من نیست. من نمی خواهم خلاصه طرح خود را در اینجا ارائه دهم، صرف نظر از دیدگاه من. به نظر می رسید که رابینسون خیلی طول کشید تا طرحش را توسعه دهد. بسیاری از آنچه گفته شد، هرچند که سخنانش به خوبی بیان شده بود، می توانست پایین بیاید. این عامل برای حفظ علاقه و توجه به آنچه که سعی داشت ارتباط برقرار کند دشوار بود. یکی دیگر از مشکلات من این بود که اگرچه من لذت بردن از خواندن و یادگیری در مورد فرهنگ ها و مذاهب غیر از خودم داشتم، کتاب پس از صفحه با داستان های کتاب مقدس، و همیاری این داستان شامل یک خانواده وزیر، اما به نظر می رسید که زندگی آنها منافع دیگری ندارد. همانطور که Glory، شخصیت اصلی زن شروع به فکر کردن کرد، @ ... صحبت کردن از گویش خود را از خانواده خود را کمی مرموز و مجرد روحانی ... @ رابینسون به وضوح از آنچه که به معنای به خانه است، اما این خانه به نظر می رسد دارای ناراحتی زیادی است نقش گلوریس به نظر می رسد که از صلح طلب و خانه دار است، زیرا او تلاش می کند تا برای دیگران شادی را تضمین کند. ما به سختی توانستیم منافع و خواسته های خود را کشف کنیم. جک، پسرprodigal @ پس از غیبت غم انگیز 20 سال، با نکات sketchy در مورد زمان مداخله، به خانه بازگشته است. ما کشف میکنیم که او همیشه پسر بد 8 فرزند در این خانواده را در نظر گرفته است، اما در نهایت آشکار می شود که او همیشه در وضعیت ناخودآگاه زندگی می کند و با روال و آرمان ها در خانه مضطرب می شود. رابینسون در سراسر ناتوانی و ناتوانی اش در بیان یا به دست آوردن پدر یا خواهر یا برادرش عشق می کند. خانه یک رمان غم انگیز و تحریک کننده است. هرچند که من موافقم که این نویسنده به خوبی نوشته است و باید حداقل 3 ستاره کسب کند، من این 2 ستاره را برای محتوای ارائه می دهم که برای رسیدن به منافع خود بسیار طول می کشد.

مشاهده لینک اصلی
من یک زمان سخت با این یکی دارم گیلاد یکی از علاقه مندی های مطلق من است و من در مورد این رمان بیرون آمدم. من فکر می کنم بیشتر مشکل من با خواننده کتاب صوتی است. صدای او برای Boughton به نظر می رسد مثل یک کاریکاتور از یک فرد قدیمی که از یک شخص قدیمی سرگرم می شود. آن واقعا بد مثل تقلید ضعیف از کاترین هپبورن در برکه طلایی، و کاملا از نوشتن منحرف است. من گوش نمی دهم و خواندن آن را دارم، اما می ترسم آسیب برسد و من نمی توانم گفت و گو را بدون شنیدن این صدای خواندن خواند. من آن را پایان خواهم داد و اگر نظر من تغییر کند. حالا که من تمام کردم، نظر من را خیلی تغییر نمی دهم. این رمان با روح من مانند گیلاد سخن نگفت. من بیش از آنچه که در مورد جک می خواستم متوجه شدم و از آن لذت نبردم. او یک نویسنده شگفت انگیز است اما این رمان بر من مثل گیلاد تاثیر نگذاشت.

مشاهده لینک اصلی
مارلین روبنسون رمان نوین ترسناک، خانه، عاقبت یا پیشوای جیلاد برنده جایزه پولیتزر (2004) نیست بلکه یک همدم است. به نظر می رسد که همراهی، این است که همه افراد تنهایی در این کتاب به دنبال آن هستند. در همان شهر آیووا، فقط در فاصله کوتاهی از نوازنده جان آمیز، راوی مرگ در گیلاد، رویدادها در خانه، همزمان با آن رمان دیگر قرار می گیرند. با این حال، این بار، در خانه ای از نوازنده رابرت بوتون، دوست قدیمی امیس، که به اندازه ی کافی به امتناع @ امتناع نزدیک بود، در خانه بود. @ ناشر ادعا می کند که این دو رمان را می توان به طور جداگانه خواند، اما این امر به رابطه عمیق بین آنها عادلانه نیست نه، من فکر می کنم، به راه خانه بستگی دارد به پیشینیان خود را برای جزئیات و رزونانس. در واقع، به عنوان مراقبه و غیره به عنوان Gilead است، در حال حاضر به نظر می رسد به طور مستقیم بیش از حد در کنار این جلد جدید جسورانه. بازرگان آمیز، به یاد می آورید، بازتاب های خود را در مورد زندگی و خدا با داستان های وحشی از پدربزرگ یک چشم خود، که با تروریست لغو جان براون سوار شد. ماجراهای مرگبار در خانه نیز وجود دارد، اما آنها اتفاق می افتد که در خارج از خانه اتفاق می افتد، و آنها هرگز ذکر نشده است، تنها توسط سکوت مبهم کسانی که نمی توانند فراموش کنند، مشخص شده است. تقریبا تمام جنبش فیزیکی این داستان در صفحات باز خود با بازگشت افتخار، جوانتر از Boughtons هشت فرزند. رابینسون در شخص سوم می نویسد، اما رویدادهایی را که در ماه های بعد در سال 1950 از نقطه نظر گریوری مشاهده می شود، می بینیم. پدرش از دیدنش لذت می برد و هیچکدام از آنها نتوانسته اند از تعامل فرو می ریزند و کار حرفه ای را رها کرده اند که او را در خانه ی کودکی خود در سن 38 سالگی زندگی می کردند. هیچ چیز در مورد آن خانه تغییری نکرده است. @ او فکر می کند، @ به جز محو شدن و یا زخم شدن و یا پوشیدن. @ حالا، مجبور به رها کردن رویاهای یک شوهر و یک فرزند از خود، از این سوال خسته شده است، @ چه معنی دارد که به خانه بروم؟ @ با پرستاری و مراقبت های بسیار زیادی که باید انجام شود ، هر دو آنها می توانند وانمود کنند که Glory به خاطر پدرش به طور کامل بازگشته است. @ رابینسون می نویسد: \"او اجازه نداد که خودش را به عنوان برده، به عنوان گاهی اوقات قوی باشد.\" @ او می تواند چیزی در مورد زندگی اش تصمیم بگیرد. او نمیخواست که در مورد زندگی اش فکر کند. @ بازگشت آنها به فرزند Boughton دیگر به زودی توسط روشی آرام آنها را قطع می کند. گوسفند سیاه و سفید در این خانواده شاد و سرحال، جک یک دزد کوچک و یک نابینا بود که 20 سال پیش شهر را ترک کرده بود، پس پشت دختر نوجوانش، یک کودک و ابر شرمسری را ترک کرد. در طول سال های مداخله، جک ادامه داد: والدین خود را شکنجه می کنند و هرگونه پیشنهاد کمک را بدون توجه به شرایط ناامیدانه خود، متوقف می کنند. هنگامی که او در نهایت برگشت می یابد - نازک، رنگ پریده و بی حرکت - افتخار به سختی او را به رسمیت می شناسد. اگرچه او یک بار او را بتپرستی کرد، اکنون به نظر می رسد که وزن او در قلب فامیلی، غیبت نامعلوم مانند قهرمان داستان افسرده است. اما پدرشان - مردی از تندرستی @ nereless - @، سرحال است، هیجان زده با این احتمال که عشق بی حد و حصر او ممکن است در نهایت قلب او را آزار دهنده، کودک پر سر و صدا باز کنید. این یک نسخه از پسر جنجالی است که برداشت که در آن پاراف انجیل پس از جشن عجیب و غریب متوقف می شود، زمانی که هیجان مجدد از بین بردن در ناخوشایند از روز بعد و سپس بعد. رابینسون یک طرح را ساخته است، بنابراین هنوز هم یک سری از تابلوهای بیش از یک رمان وجود دارد. تنش در خانه قابل لمس است اما نامرئی است. Rev. Boughton، Glory و Jack از طریق کارهای خانگی و مکالمه های ناخوشایند حرکت می کنند که مملو از خطر اعتراف و یا نزدیک شدن یا محبت است. افتخار و پدرش مصمم هستند تا عشق خود را به جک نشان دهند، اما احتمال مجددا مجددا به همه آنها ترسو و رسمی تبدیل می شود. @ او همیشه از او بسیار مراقب بود، @ رابینسون می نویسد، @ تقریبا می ترسم او را لمس کنم. در مورد او بیش از حد خجالت زده شدم و نسبت به تردید و تردید وجود داشت. جک مردی است که در معرض یک بحران روحانی قرار دارد که رابینسون با دقت و ظرافت بسیار عالی ترسیم می کند. یک الکلی که در لبه های تردید قرار دارد، وسوسه می شود فکر کند که می تواند خودش را تمیز کند، اما به سختی از شکست می ترسد، می داند که یک لغزش دیگر می تواند او را و پدرش دردسر بزرگی کند. با مخلوطی از محبت، خجالت و ناراحتی، متوجه می شود که پدرشafraid است که به خاطر من بمیرد. برای ترک کردن از من، هنوز بازخوانی ندارم. @ نوشتن یک رمان در مورد یک خانواده وزیر، از مشکلات خواسته است؛ نوشتن یک دوم به نظر می رسد کاملا بی ربط، نوع اشتباه است که می تواند یک نویسنده معتبر ادبی در یک کتاب فروشی مسیحی و یا با مجموعه ای دنج در بی بی سی. اما رابینسون، که در کارگاه نویسندگان آیووا تدریس می کند، بعید است که از سرنوشت خود رنج ببرد؛ کتاب های او سمی به احساسات است. حتی بیشتر از زیبایی های سبک خود، چه چیز معجزه ای در مورد گیلاد و خانه، تمرکز صریح خود را بر آسیب روحی، که در شرایط سخت از نظر الهی پروتستان مورد بحث قرار گرفته است. رابینسون کلمات @ grace @ @ salvation @ و @ prayer @ را به طور مرتب و بدون خجالت و بدون ...

مشاهده لینک اصلی
@ غمگین ترین کتاب من همیشه دوست داشتم @\nدست انداز پوشش، کاملا در جای خود. من حتی نمی دانم چه باید بگویم، من فکر می کنم بسیار ارادتمندانه است که بتوانم ارزیابی بدهم. هر صفحه شکسته می شود ادامه گیلاد (به طریقی همان رمان یک رمان همان)، که به شیوه ای بسیار بشری، باعث غم و اندوه خانواده می شود. مریلین رابینسون، وارث معنوی استاینبک است

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خانه


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن