کتاب جان عزیزم

اثر نیکلاس اسپارکس از انتشارات پوینده - مترجم: پدیده آزادی-بهترین رمان ها

یک شورشی عصبانی، جان از مدرسه خارج شد و در ارتش به سر می برد، نمی دانست چه چیز دیگری با زندگی اش دارد - تا زمانی که با دخترش از رویاهایش ساوانا ملاقات کند. جاذبه متقابل آنها به سرعت به نوعی عشق تبدیل می شود که ساوانا را در انتظار جان برای انجام وظیفه خود به پایان می رساند، و جان می خواهد با زنانی که قلبش را گرفته اند، سکونت داشته باشند. اما 9 سپتامبر همه چیز را تغییر می دهد. جان احساس می کند که وظیفه او مجدد است. و متأسفانه جدایی طولانی ساوانا را درک می کند که دوستش دارد. بازگشت جان به خانه، جان باید با این واقعیت که Savannah، که در حال حاضر ازدواج کرده است، هنوز عشق واقعی خود را در بر دارد، و با سخت ترین تصمیم زندگی اش مواجه است.


خرید کتاب جان عزیزم
جستجوی کتاب جان عزیزم در گودریدز

معرفی کتاب جان عزیزم از نگاه کاربران
این یک کتاب عالی بود! من بزرگ نیکلاس اسپارکس طرفدار \u0026 amp؛ تمام کتاب هایش را خوانده ام :) این یکی از موارد مورد علاقه من است! داستان بزرگ، آسان برای خواندن و \u0026 amp؛ واقعا تو را دوست دارم! خوب، من آن را دوست داشتم !!! وقتی نیکولا با یک کتاب جدید بیرون می آید؟!؟!؟

مشاهده لینک اصلی
من به دنبال یک کتاب برای خواندن سفر خانه ال بود، اما تا به حال واقعا به جستجو نیست. این در بخش کنار گذاشته شده کتابخانه بود و من آن را تفکر کردم که نمی تواند آنقدر بد باشد. پس از همه، نوت بوک لذت جنجال خوب بود. بیشتر اشتباه نکردم اوه من می خواستم چشم هایم را پاره کنم و بعد از خواندن این مطلب، آنها را لرزاند. من احساس کثیفی کردم و به خطر افتادم به طوری که من بیش از حد برای یک شب نوشیدن و کنار Mike Huckabee برهنه بیدار شدم. این کتاب فراتر از موعظه و دلسوزی بود. باشه من باید وقتی که من آنها را شروع می کنم، کتاب ها را تمام کنم، بنابراین این را به پایان می رسانم. و سپس آن را در سراسر اتاق انداختم. خیلی کوتاه است، من از این کتاب لذت بردم.

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** ناپدید شدن !!!!!! این مرد ضعیف به معنای واقعی کلمه همه چیز را برای یک زن که چند ماه پس از کودکی او را دوست داشت و به 30 سالگی خود را از دست می دهد، به طوری که او می تواند به شوهر بیمار زندگی اش کمک کند. با عرض پوزش - داستان عاشقانه من به دنبال آن نبودم بله، عالی است برای خانم Savanah کمی، اما فقیر جان به پایان می رسد 3o با تمام زندگی خود را جلوتر از او و هیچ چیز برای گذشته خود را نشان می دهد (از جمله تنها چیز پدر او عزیزان عزیز) و یا برای به اشتراک گذاشتن با خانواده ما باید امید او در نهایت دارای

مشاهده لینک اصلی
من می توانم این کتاب را یک میلیون بار بخوانم و مطمئن هستم که هر بار گریه می کند. چرا عشق باید دشوار باشد، چرا نیکلاس اسپارکس همیشه گریه می کند؟ چرا او باید چنین کتابهایی را بنویسد که خیلی شگفت انگیز و شگفت انگیز و خسته کننده هستند؟ من به این معنی است که این خیلی غیرمنصفانه است، هرگز من نیکلاس را انتخاب می کنم، کتاب را که در انتها می دانم، گریه می کنم و شگفت آور می خواهم کتاب را بسیار دوست داشته باشم من گریه کمی خواندن نوت بوک و قدم زدن به یاد داشته باشید که خوب بود، اما جان جان بسیار عالی است، بنابراین امیدواریم که همه می دانم که چقدر من گریه خواندن آن. من واقعا هیچ نظری ندارم که من قصد دارم نقد و بررسی آن را روی یک کتاب مثل این بنویسم، من فکر نمی کنم با کلمات باهوش باشم، من نمی فهمم که تمام احساساتی که من احساس می کنم در حال خواندن آن است. وقتی این را تکمیل کردم کتاب احساس کردم که قلب من به یک میلیون قطعه برای جان تبدیل شده است. من شخصیت جان خیلی دوست داشتم من می دانم که شخص دیگری مانند جان شما باید خدایان مورد علاقه را داشته باشید. این کتاب با شورشی عصبانی آغاز شد و جان از زندگی اش خسته شده و به ارتش پیوست. باید شخصیت او را واقعا قوی و شدید، در ابتدا فهمید، اما دوست داشتنی. او در طی تعطیلات خود با یک دختر به نام ساوانا ملاقات می کند و از حق دور می شود. ساوانا زندگی جان ها را به گونه ای تغییر می دهد که بتوان انسان را تغییر داد. اما متاسفانه جان باید در پایان تعطیلات خود ترک کند، مکاتبات خود را از طریق نامه ها و تماس تلفنی نگه دارند، اما ساوانا از انتظار برای او خسته شده و دوست دارد با کسی دیگر، اما جان ساوانا را از عمق روح او دوست دارد، او دوست داشت او را به محدوده ای که انسان می تواند یکی دیگر از انسان ها را دوست دارد. من از ساوانه متنفرم از اینکه بیهوده و فراموشش کرده ام، چطور می توانم تمام آن روزها را فراموش کنم، به طور جدی نمی توانم درک کنم. بخش آخر سخت ترین برای من بود که وقتی جان دیدار با ساوانا پس از ازدواج داشت، خواندن. با هر خطی که احساس کردم گریه میکردم، سرانجام نیکلاس اسپارکس ناامید شد و عصبانی شدم، چرا باید با شکستن قلب جانشین خاتمه دهد. این کتاب خیلی غیرمنصفانه است، اما پس از آن من حدس می زنم که عشق هرگز برای هر کس عادلانه نیست. این کتاب معنای واقعی عشق را نشان می دهد. این کتاب توسط افرادی که فکر می کنند عشق ورزیدن در حال همیشگی شدن است، در تاریخ، صرف بقیه عمر با خوشحالی همیشه، حتی من فکر کردم همان قبل از خواندن این کتاب اما من کاملا و بی شرمانه اشتباه بود متنفر بود. عشق در مورد هماهنگی با فیزیکی نیست، بلکه در کنار یکدیگر در قلب و خاطرات یکدیگر قرار دارد. تنها چیزهایی است که در مورد صرف یک زندگی با هم در مورد صرف زندگی خود برای فردی که دوست دارید، فدا کردن همه چیزهایی که برای آن فرد دارید، حتی اگر این شخصیت نه تنها در مورد قلب بودن، بلکه در مورد بودن در روح، در خاطراتی مانند جان و Savanna انجام شده است. این همان چیزی است که جان جان به من آموخته است. این کتاب یک تغییر تازه برای من من فقط عاشق این کتاب فوق العاده و غیرقابل برگشت هستم. من تا زمانی که زندگی خواهم کرد، قلبم را به یاد خاطرات جان می سپارم.

مشاهده لینک اصلی
عزیز نیکلاس اسپارکس، من واقعا نمی خواهم شما را دوست داشته باشم. من همه خوشحالم که در دنیای ادبی من تا حدودی زندگی می کردم که در آن رمان هایم را به صورتم گذاشتم. بسیاری از مردم شما را دوست دارند و بیش از کتاب های خود را دوست دارند. من می خواهم زبانم را بسوزانم تا خودم را از ابراز نظرات برترم جلوگیری کنم، زیرا سعی کردم کتابدار مشورت کننده خواننده غیرمستقیم خوب باشد؛ یا اگر دوستانم همه چیز را به من زدند، چشمانم را باز کردم و در مورد آنچه ادبیات واقعا خوب است صحبت می کنم. بله، خوب، پس از آن یک پیش نمایش ضربه زدن از یک فیلم که در ماه فوریه بر اساس یکی از کتاب های شما، عزیز جان، دیدم. احترام من با این پیش نمایش به دلیل Channing Tatum بود، که عزیز من من فقط نمیتوانم به خودم کمک کنم - من کاملا عاشقم، و آهنگ \"Fire Fire\" را به نوار سوم توسط گشت و گذار برفی. این مثل یک داستان عاشقانه افسانه قلبخواری بود - نوع مورد علاقه من. من نمیتوانستم این پیش نمایش را از سرم انجام دهم و گاهی اوقات آن را به صورت آنلاین تماشا می کردم (بله، من می دانم، خیلی تند و زننده). سپس همکاران من گفتند که پیش نمایش را دوست داشتند و تصمیم گرفتند آن را بخوانند و دوست داشتند. با وجود این واقعیت که من خیلی چیزهای دیگر را باید خواندم، YA بیشتر روشن شد، فکر کردم، آه چه جهنم، چرا؟ چگونه آن را انجام دهید؟ چطوری به سادگی و صادقانه و در عین حال باور نکردنی روده و دلهره آورانه بنویسید؟ چطور است که شما از همه مردم، نوع مورد علاقه خود را از عاشقانه بنویسید؟ نه همیشه خوشبختی، تلخ و شیرین - تراژدی عشق. نوعی که من یک دست نگه داشتن این کتاب و یکی دیگر از دلبستن به قلب من است زیرا شما به آرامی در حال سقوط در تلاش برای آن را انسداد و به منظور حفظ تنفس، بنابراین من می توانم کتاب لعنتی خود را پایان دهید، من باید سعی کنید و نگه داشتن قلب من با یکدیگر. تو منو کشتی چیزی که من می خواهم بدانم این است که آیا مردان واقعا وجود دارند مانند جان تایری؟ من می دانم که اکثر زنان از اینکه رمان های عاشقانه واقعا وجود دارند یا می خواهند آنها را به گونه ای غریب زندگی کنند که در یک واقعیت غلط زندگی کنند یا آنها را بخوانند چون بیشتر تلخ هستند و معتقدند هیچ مردی چنین نیست. اما اغلب زنان عاشقانه می نویسند و مردانی را که می خواهند، ایجاد می کنند. اما شما یک مرد هستید آیا شما هنوز هم مردان را می سازید که فکر می کنید زنان بخواهند، زیرا شما می دانید که آنها به فروش می رسند یا کمی صریح تر از آن هستند که شما مردان خود را تصویر می کنید؟ آیا اجازه دارم امیدوار باشم که مردان محترم وجود داشته باشند و احتمال پیدا کردن یک نفر وجود داشته باشد؟ من تصمیم گرفتم امیدوار باشم و امیدوار باشم و فقط با افرادی که بسیار شریف هستند، وجود دارند که حساسیت، عشق و شور را دارند. بنابراین، من خیلی خوشحالم و هنوز بسیار متاسفم که گزارش می دهم که من طرفدار شما هستم، حتی اگر من آن را آزادانه قبول نکنم. من نیاز به حفظ برخی از ظاهر snobbery دست نخورده، حداقل برای نشان دادن. بنابراین از شما متشکرم که متشکرم از اینکه یک روز عاشقانه غم انگیز گریه خوبی در یک روز بعد از ظهر جمعه داشتید و همچنین به او امیدوار بودید و به او کمک کنید تا او را به آرامی از بین ببرید.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب جان عزیزم


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب علیاحضرت ملکه