کتاب بیابان تاتارها

اثر دینو بوتزاتی از انتشارات ماهی - مترجم: سروش حبیبی-بهترین رمان ها

رمان «بیابان تاتارها» داستان سرنوشت افسری جوان است که برای خدمت به قلعه‌ای دورافتاده فرستاده و دچار روزمرگی می‌شود. دینو بوتزاتی با نثری باشکوه و شاعرانه، به شکلی هنرمندانه، عطش انسان را برای امیدوار بودن حتی به واهی‌ترین مسائل زندگی بیان می‌کند. والریو زورلینی کارگردان نامدار ایتالیایی، بر اساس این رمان فیلمی ساخته است که بخش‌هایی از آن در ایران و ارگ بم فیلم‌برداری شده است.


خرید کتاب بیابان تاتارها
جستجوی کتاب بیابان تاتارها در گودریدز

معرفی کتاب بیابان تاتارها از نگاه کاربران
ما سربازان دگگونهای آموزشی هستیم.

مشاهده لینک اصلی
زندگی مزخرفه. سپس شما میمیرید. من باید این را بیشتر دوست داشته باشم. این کتاب خسته کننده در مورد رفتن به هیچ جا نیست. انجام ندادن انفصال به جلو بی وقفه در حالی که زندگی در تعطیلات است و دوستان، همسالان و همراهان خود را رانده دور، همراه با روزها و خاطرات، و آنچه که ارزش ... قرعه کشی شکوه. رویاهای جوانان. در برابر دیوارهای زندگی شکست خورده است، جایی که زمان حرکت متفاوت از خواسته ها است. جایی که زندگی متفاوت از رویاها است. جایی که حوادث بدون توجه به ما حرکت می کنند، برای شما، برای من ... برخی از غرق شدن، برخی شنا. خوش شانسی از قرعه کشی، اما ما آن را به مهارت و کار سخت اختصاص می دهیم. مرگ در انتظار است، بدون توجه به آنچه که ما امیدوار و میل داریم. من باید این را بیشتر دوست داشتم. این کتاب خسته کننده در مورد رفتن به هیچ جا نیست. اما اخیرا نمیتوانم بخوانم به نظر می رسد در شب می تواند به سختی نفس بکشد. من تمام شب را نتوانستم انجام دهم اما به نامه هایی که روی کاغذ می گذارم نگاه می کنم، به نظر می رسند که روی کاغذ می خوابند و من نمی توانم تمرکز کنم. و آنچه در این کتاب است، درد ماندگاری، درد روزمره، درد جسمی است. اما چیزی که من آنرا طلب می کنم نشان دهنده درد رویدادها است. \"من می خواهم درد درد و خیانت، درد از دست دادن، درد ناامیدی را بخوانم.\" من به آنچه که از درد ناامیدی روزمره متفاوت است نیاز دارم. شکنجه آهسته شستشو از زندگی خسته کننده به شما کم کردن، اضافه کردن چین و چروک، چربی؛ کجا جوان هستم؟ مرگ آهسته این یک کتاب در مورد درد روزمره است؛ این یک کتاب درباره بیدار شدن از ساعت 8 صبح است، نه، من فقط زنگ زدم، 8:15. قهوه. روزنامه (به طور خلاصه خواند) رفت و آمد دیگران خواب آلود و نادیده گرفته می شوند. یکنواختی کار؛ از راه وقایع همان روز، روز، روز، بیش از بیش و بیش، و به طور ناگهانی، در نهایت، از کار، و بله، یک آبجو ترک خورده است وlets شروع این حزب! @ و گه: خواب. چگونه من ... آیا من بودم که سرگرم کننده بود؟ از خواب بیدار شوید تکرار. من باید این را بیشتر دوست داشته باشم. این کتاب خسته کننده در مورد رفتن به هیچ جا نیست. اما نه جایی که من هستم همه چیز درست است. و این کتاب احتمالا عالی است اما من به درد حوادث نیاز دارم، نه درد روزمره. شب بخیر نمی توانم بخوابم من فقط در آنجا دروغ می گویم این یکنواخت نیست، بلکه بیماری است. بیماری ناامیدی. بیماری زندگی این همانند این کتاب واقعی است. اما متفاوت است نوع دیگری از درد.

مشاهده لینک اصلی
یک تمرکز کامل از بدبینی ترین موجودات. یک گلوله در دهان خود بکشید اگر آن را برای بخش های شاعرانه نیست - و بسیاری از آنها و زیبا - این کتاب نمی خواست منصرف حتی به یک ستاره. شکایت استعاری به زندگی و شرایط انسانی. Gneee! Gneee! زندگی بمکد @! من می دانم که در محافل ادبی خاص (به ویژه در فرانسه، که در آن رمان یک موفقیت بزرگ بود) بدبینی، منفی و شکایت فروش مانند hotcakes. اما شجاعت واقعی در جستجوی چیزی سازنده است، پس، دینو، جهنم! اما هیچ امیدی در اینجا وجود ندارد. شات نهایی کلیه همه را متقاعد نمی کند. خوانندگان در اینجا می گویند که در نهایت رستگاری بزرگ در اشتباه مثبت وجود دارد. هیچ خوش بینی وجود ندارد خیلی آسان خیلی بد است. چه کسی می داند که آیا این یک احساس منفی نویسنده عمیق و صمیمی است و یا به جای یک نگرش فرهنگی شیک بود.

مشاهده لینک اصلی
بسیاری از مردم در مورد این کتاب به نحوی بهتر از آنچه که تا به حال تصور کرده ام، نوشته شده است، بنابراین کوتاه می شود. من این را دوست داشتم با تمام وجود من موضوع مرکزی این کتاب فوجیت زمان است، و این واقعیت است که زندگی ما را با وعده های شکوه و عظمت به ما تحمیل می کند، اما در نهایت اکثر مردان می میرند به طرز متوسط، تنها در جهان و بیمارند. این یک تم قدیمی است، چیزی که نویسندگان در دههها نوشتند، اما من هیچ کتابی را پیدا نکردم که از طریق آن جالب باشد. آنچه به نظر من این کتاب را خیلی خوب ساخته است سرعت آن است. وقتی چیزی اتفاق نمی افتد، زمان خیلی آهسته است، به نظر می رسد که هرگز به تصویب نرسیده است. هنگامی که این عمل را انجام می دهید، زمان پرواز می کند و شما تعجب می کنید که در آن رفت. من نمی دانم چگونه نویسنده موفق به انجام آن شد، اما وای. من را شگفت زده می کند (همچنین روزی که من این کار را تمام کردم، یکی از دوستان مادرم مراجعه کرد و من را خوشحال کرد که می توانستم آن را بگیرم. احساس کردم واقعا تحصیل کرده ام.)

مشاهده لینک اصلی
CA آن خواندنIl صحرا تاتارها @ دینو بوتزاتی ما شباهت به کافکا و پو را دیدم، به خصوص برای افراد زندانی از توهمات خود را، که در unattesa است که هیچ پایانی مصرف می شود. بله، می توان آن را با توجه به اینکه Buzzati توصیف درد ابدی (و استعفا داد) از زمان که سایه افکنده تمام زندگی تنها از ستوان جیووانی دروگو. تنهایی و بی نهایت در انتظار ورود دشمن به شکست، دشمنی است که هرگز نمی آید. و پس از آن آسان تر به خواندن عدم صفحات نویسنده از معنا در زندگی تنهایی ما پر از امید در جوانان که با گذشت زمان، آن را می شکند و شما را به نقطه از انتظار برای مرگ که، شاید، با حس واقعی دریافت به زندگی را واقعی تر از بدبینی من آن را ببینید، دروگو می داند که زندگی می تواند همه فریب، دیر یا زود همه را مجبور به قبول زندگی بخور و نمیر، هیچ معافیت خوش شانس، هیچ شغلی، هیچ که می داند چه. یک زندگی طبیعی، بیش از حد، اغلب، اغلب خسته کننده است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بیابان تاتارها


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن