کتاب برفک

اثر دان دلیلو از انتشارات نشر چشمه - مترجم: پیمان خاکسار-بهترین رمان ها

این رمان که بنا بر نقدها و نظرهای عمومی و مطبوعاتی از پرفروش‌ترین و تاثیرگذارترین آثار ادبیات پسامدرن در 30 سال اخیرِ ادبیات آمریکا بوده است در سال 1985 منتشر شد و بعد انتشار به نظر بسیاری از منتقدان از نمادهای ادبیات پست‌مدرن تلقی شده و می‌شود. دان دلیلو که یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان آمریکایی بعد از جنگ است سال‌هاست که در کنار نام‌هایی چون فلیپ راث، توماس پینچون، اداگار لارنس داکتروف، سال بلو، دویود فاستر والاس و... از مهم‌ترین داستان‌نویسان جریان پسامدرن محسوب می‌شود. رمان «برفک» روایتی‌ است از زندگی یک استاد دانشگاه و خانواده‌اش که در مواجهه با مظاهر مصرف‌گرایی و تکنولوژی نوظهور سال‌های دهه‌ 80 دچار یاس‌ها و تردیدهای وجودی و زیستی می‌شوند. دان دلیلو همواره به عنوان نویسنده‌ای با گرایش‌های پررنگ فلسفی مشهور بوده و بی‌تردید یکی از این دلایل همین رمان است. «برفک» جوایزی از جمله‌ جایزه‌ کتاب ملی آمریکا را از آن خود کرده است. نشر چشمه این رمان را با ترجمه‌ خاکسار در روزهای نمایشگاه کتاب به مخاطبان عرضه خواهد کرد.


خرید کتاب برفک
جستجوی کتاب برفک در گودریدز

معرفی کتاب برفک از نگاه کاربران
دیوانگی محض وسط این همه کتاب نیمه کاره،کتابهایی که درست مثل غذایی گرم ،دیگه از دهن افتادند و سرد شدند،بعضی‌ها هم اصلا فاسد شدند،یهو یه کتاب جدید رو شروع کنم .....اما واقعا این اثر یه چیز دیگه است...
از این دست اتفاق ها زیاد میافته کتابی رو مدتهاست منتظرشی و بعد یه مدت زمان طولانی انتظار کشنده ... میان یه عالم کتاب نیمه خونده ی کمی حوصله سر بر با پست سفارشی به دستت میرسه،یکم بد بیاری ؛یه کم تنبلی باعث میشه خوندنش طول بکشه .و حالا نظرم خیلی مثبت نیست .مدام در فصل های ابتدایی کتاب به خودم میگفتم چرا زندگی این خانواده ی مضحک امریکایی باید برام جذاب باشه داستان اوج و فرود عجیبی نداشت... یه داستان پر از نظرات فلسفی در باب مرگ و کمی تلویزیون و ترس ازمرگ... کتاب برام ملال اور بود تا فصل دیلارما... تازه برام افشاگری@ بابت @ و اتفاقات بعد اون کمی جذاب شد کم کم خود اگاهم از کار
دیگه برام مهم نبود چرا باید این داستان ملال اور و رخوت انگیز رو بخونم خودم در این رخوت حل شده بودم.....در کل بنظرم داستانی بود کاملا قابل پیش بینی پر از توصیفات سلینی... . افتاد
پر از شخصیت های غر غرو با توصیفات کسل کننده که با تلاشی مضحک به چاشنی طنز اغشته شده بود...@ما زندگیمون رو تو هرج ومرج شروع میکنیم،توی همهمه وقتی به دنیا پرتاب میشیم سعی می کنیم یه شکل برای خودمون اختیارکنیم،یه نقشه.توی این عمل شرافت و وقار هست.......@اگر از اون دسته افرادی هستید که سفر به انتهای شب و عقاید یک دلقک حالتون رو جا اورده توصیه دارم یه سر هم به این اثر بزنید و اگر نه... فراموشش کنید کاملا خود اگاه :))

مشاهده لینک اصلی

کتاب ایده‌ی خیلی جذابی دارد. و اتفاقاتش انگار در قلب آخرالزمان رخ می‌دهند. اما مسئله‌ی من سیر حوادث و رخدادها نیست چون اغلب به جای چرایی و پرسیدن این سوال که آخرش چی می‌شود به آدم‌ها و جزییات علاقه دارم. شخصیت‌ها ضعف عمده این کتاب هستند. شاید به این دلیل که در مجموع برای نویسنده پرداخت شخصیت مهم نبوده بلکه فقط می‌خواسته انبوهی از حرف‌ها و ناگفته‌ها درباره شکل زندگی مدرن و عوارض جانبی و مستقیم عصر دیجیتال، ترس کهنه و باستانی از مرگ و سرکوب آن و... را در قالب تعدادی شخصیت به خواننده‌اش بگوید. این‌که زن و مرد داستان و دوستان‌شان و وابستگان و کل آدم‌های کتاب یک‌جور حرف می‌زنند و همگی اهل تجزیه و تحلیل و به چالش کشیدن مسائل هستند باعث می‌شود که کاراکترها همه یک قالب کلی داشته باشند بدون ریزه‌کاری، بدون کنش‌های مخصوص به خودشان، بدون شناسنامه‌ای ویژه. شاید سبک کتاب چنین چیزی را نمی‌طلبد پس در این صورت من در انتخابم اشتباه کرده‌ام.


مشاهده لینک اصلی
اولین بار من دون DeLillo. نه برای افرادی که از کلمه postulate استفاده می کنند. تجربه من تقریبا به طور کامل توسط کپی مورد استفاده دریافت شد که حاوی یادداشت در حاشیه بود. در حالی که جک گلادنی درباره هیتلر در چندین صفحه صحبت می کند (آیا این شخص هرگز از هیتلر شنیده نمی شنود؟ @ @ @ @ @ @ @ sheesh @ هنگامی که پسرش، هاینریش، به یک رشته طولانی مدت در مورد شیمی مغزی می رود و چگونه نمی تواند می دانید که او واقعا چه می خواهد بهترین از همه حماقت نکته ناقص از ناشناس هر چند، بحث است که Gladneys در راه به بازار، فصل 17. خانواده صحبت کردن بیکار کوچک، تلاش برای به یاد آوردن نام @ ... surfer فیلم من زمانی که آنها در سراسر جهان مسافرت می کردند، آنها را دیدم. @ آنها پیش و پس از نادرست حدس زدن عنوان، قبل از اینکه به بحث دیگری منتقل شوند. این خواننده نوشت: هرگز پایان تابستان @ زیر حدس آخر. شما قصد دارید کجا جهنم سعی کردید اینجا را تحت تأثیر قرار دهید؟ شما نام واقعی فیلم را می دانید، بنابراین شما تصور می کردید که آن را در حاشیه بنویسید؟ اینها شخصیت های داستانی هستند، نه کلاس کلاسیک مدرن کلاسیک کمان. نام فیلم فیلم اشتباه گرفته شده است - ENDLESS SUMMER، شما فریاد ناپذیر هستید. کتاب خوب.

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** من این بچه نگهدار به نام برنیکس داشتم که همچنین پست مدرس باد ما در شهر کانزاس بود. مادرم مرا در دفتر پست گذاشت که من کاملا مطمئن هستم که با استفاده از اداره پست به عنوان یک مراقبت روز ممکن است در برابر مقررات قرار داشته باشد، اما این شهر کوچک آمریکا بود. برنیکس فوق العاده مذهبی بود و با مرگ محکوم شد. او به من اطمینان داد که او با خدا موافقت کرده است که زمانی که او آمد، او به همان شیوه ای که عیسی مسیح بر روی ابر قرار دارد، صعود می کند. او به من گفت اگر بخاطر دعا دعا کنم، من نیز این غرور بزرگ و غیر مرگ را دریافت می کنم و ابر خود را به بهشت ​​می برم. تنها چند هفته بعد بود که من پست را سرقت کردم. اولین اتهام من در 4 سالگی، برنیس زمان زیادی را در حمام گرفته بود و در حالی که منحرف شده بود، جیب هایم را با هر سکه ای از جعبه پول نقد جعبه ای پر کرد و به خانه من 1/4 مایل رفت. من در یک میز آشپزخانه یک شهر ساختم: یک کلیسا (کلیسای جامع)، اداره پست، ایستگاه گاز و فروشگاه مواد غذایی، تمام ساختمانهایی که میدانستم در جهان من، نه منحرف شده بودم. مواد ساختمانی من این قطعات فوق العاده استوانه ای فلزی بود که من از اداره پست رها کرده بودم. من برای این زندگی جنایی جدید بودم و متوجه نشدم که آنها برای اولین بار پس از ارتکاب جرم در خانه شما به دنبال شما هستند. بله، من خراب شدم بزرگسالان واقعا در مورد چیزی هیجان زده بودند. من بهترین نگاه بی گناه من را به آنها دادم. من دست و پا زدن انگشت و مچ دست از Bernice را گرفتم. او بیش از حد تکیه داده و در گوش من زمزمه کرده است. شما فقط ابر خود را از دست داده اید. خوب تمام فریادها و تهدیدها از گلوله های خاردار منفجر شد، اما این پنج کلمه کار آب را شروع کردند و گناه پیچیده شده در یک پتو ترس پهن شده متولد شد. جاک و بابت گلادنی یک زن و شوهر عجیب و غریب اما دوست داشتنی هستند، کودکان فوق العاده هوشمند جک پیدا کرده است یک تو رفتگی در کلاس تدریس در هیتلر در دانشگاه و Babette می نویسد tabloids به مردم نابینا. زندگی آنها به استثنای ترس و وحشت فزاینده ای از مرگ که باعث ایجاد ترک در ثبات روابط آنها می شود و فشار بر روی واحد خانواده ایجاد می کند، به خوبی پیش می رود. آنها از مرگ می ترسند، اما آنها نیز از آخر عمر می ترسند. هر کس می خواهد قبل از دیگری بیرون برود. سپس یک رویداد سمی هوائی به شهر می آید: نه آن. این یکی. آنها مجبورند خانه خود را تخلیه کنند و جک در معرض ابر سمی کشنده قرار می گیرد و ترس خود را از عدم دانستن اینکه چه زمانی یا چگونه او می خواهد بمیرد، به دست آورد و نسخه ای از مرگش را که با هسته ترس آغاز می شود و به یک زمین ذرت از وحشت. (خیلی بد است که او برنیکس را نمی داند؛ نظر ابر او ممکن است او را آرام کند.) او با متخصصان صحبت می کند. جک در مورد آنچه که مرده است فکر می کند. @ قدرت مرده است که ما فکر می کنیم که آنها همیشه ما را می بینند. مرده حضور دارد آیا یک سطح انرژی وجود دارد که صرفا مرده است؟ البته آنها هم در زمین هستند، البته، خواب و سقوط. شاید ما همان چیزی است که آنها رویای ما را می کنند. @ Babette پاسخی به یک آگهی در روزنامه برای یک دارو تجربی می دهد که به طور شیمیایی، تصور افراد از مرگ را تغییر می دهد. این باعث می شود شما فراموش کنید که می خواهید بمیرید او شروع به تجربه از دست دادن حافظه و رفتار نادرست می کند. جک مشغول پرسیدن سوالات است و بچه ها پاسخ های دلخواه خود را می خواهند و در نهایت او اعتراف می کند. این لحظه در کتابی است که Delillo به کلیه ها منفجر می کند. سطح خیانت بابک، که همچنین رشته های بیشتری را به طرح اضافه می کند، خیلی غیر منتظره بود و من آن را نمی دیدم. هنگامی که جک حقیقت را در مورد قرص می آموزد، حتی با دانستن عوارض جانبی، او این قرص ها را می خواهد. او می خواهد فراموش کند او یک قرص پیدا می کند و آن را به دوستانش وینی می گیرد تا تحلیل شود. او به او می گوید که این یک قطعه قابل توجه مهندسی است، اما .... من فکر می کنم آنچه شما انجام می دهید، جک، دارو را در قرص فراموش کرده اید. بدیهی است هیچ دارویی وجود ندارد. @ او درست بود. آنها درست بودند. برو با زندگی من، بچه ها را بالا ببرم، دانش آموزانم را تدریس کنم. @ وی هنوز هم غمگین وینی است، اما شما غم و اندوه من را از غرور و عمق آن تا به حال هرگز قبل از آن شناخته شده نیست. @ او تبدیل شده است، blushing.I گفت، @ یور بیش از یک دوست آب و هوا عادلانه - شما یک دشمن واقعی است. من به آنها گفتم، مردم برلیان هرگز به زندگی که سرخوش و درخشان هستند، فکر نمی کنند. جک بعد از قرص سحرآمیز به سمت جلو حرکت می کند و بیشتر و بیشتر ناپایدار می شود، زیرا او بیشتر و بیشتر وقت خود را در ذهن خود در مورد آینده می گذراند مرگ به جای زندگی در حال حاضر. گفتگو بین خانواده گلادیان ارزش پذیرش کتاب را دارد. بچه ها به شدت به دنبال حقایق هستند و بزرگسالان به شدت سعی می کنند حقیقت را کنار بگذارند. من می توانستم 50 عدد بزرگ را برای این بررسی اضافه کنم، اما بخشی از دلیل اینکه من فیلم های کمدی را تماشا نمی کنم، تریلرها همیشه بهترین خطوط را ارائه می دهند. من در مورد امتیاز دادن برای این کتاب تکان دادم. من در 3 ستاره در حدود نیم راه از طریق کتاب بود و سپس پرش به پنج ستاره. من رفتم به رختخواب فکر کردن چهار ستاره. امروز صبح بیدار شدم و تصمیم گرفتم تا پنج ستاره باقی بمانم. کتاب پر از سنگهای کوچک، جیب های فلسفی است ...

مشاهده لینک اصلی
بنابراین ...... من بالاخره این را خواندم ..... لذت بردم. من خودم را در مقایسه با این کتاب به مجموعه تلویزیونی جدید خانواده با یوجین لووی به نام Schitts کریک یافتم. سرگرم کننده ترین سرگرم کننده نمایش، Ive در سال ها دیده می شود. گفتگوی خنده دار در هر دو نویز سفید و Schitts کریک بین پدر و مادر و بچه ها است. جک Gladneys دوست، موری من را ترک کرد! او به یکی از کاراکترهای Schitts Creek به من یادآوری کرد. بیشتر این کتاب برای من عجیب بود. از ابتدا - من سرش را تکان دادم .... @ چی؟ واقعا؟ جک 4 بار ازدواج کرده است؟ چه زنی در ذهن حق با یک مرد که 3 بار قبل از او ازدواج کرده است ازدواج می کند؟ همسر جکس، بابک، مجبور بود که با جک ازدواج کند. خواندن کور برای او یک کار عالی بود - او می توانست به کوری مربوط شود - دست اول. همچنین جالب بود که جک نگران ناتوانی در صحبت کردن با آلمانی نبود، گرچه او یک برنامه ویژه در دانشکده ای که او در مورد مطالعات هیتلر تدریس می کرد، ایجاد کرد. خطوط خنده دار - صفحه بعد از صفحه. آیا این کتاب را به درستی خوانده ام؟ خوب بود که به اندازه ی من خنده ام بگیرم؟ منظورم اینست که می دانم به نظر می رسید ترس بسیار از مرگ است .... اما به نوعی ... من آن را بیشتر خنده دار از جدی یافتم. من فکر کردم این یک خواندن آسان FUN بود .... ترس از خستگی ... ترس از مرگ، عدالت مرزی دیجیتال، سرمايه داری - سرمايه داری در نوعی ... مصرف گرايی .... عاشق عاقل الاغ - بچه ها ... سرگرمی پیش پا افتاده! متخصصان DeLillo ..... آیا خواندن آن اشتباه بود؟

مشاهده لینک اصلی
نگاه کن آن می تواند به نظر می رسد کرم ها درون آن وجود داشته باشد. اجازه می دهیم دوباره آن را باز کنیم به روز شده (یعنی @ final @) بررسی: مارس 30، 2008 So. من سه چهارم از این را خواندم و تصمیم گرفتم آن را بپوشم، اما شب گذشته، طرف اجباری من برنده شد، و من به جلو رفتم و به پایان رسید. من هنوز نمیتوانم ذهنم را درمورد این نگرش قرار دهم که باید آن را بعنوان یک کتاب بزرگ قرن بیستم در نظر بگیرم، و هیچ یک از 19 نظر در این موضوع تا به امروز واقعا به این نکته توجه ندارم که چرا باید انجام شود. بنابراین، من خواهان روشنگری هستم. به سه دلیل عمده برای این کتاب، خلاصه می شود: (الف) گفت و گو که به نقطه ناپایدار است. آنقدر وحشتناک است که من کاملا مایلم آن را به طور عمدی باور نکردنی باور کنم. اما - فرض بر این نه تنها تنبلی و گوش قلع - چرا نویسنده چنین انتخاب؟ نقطه چیست؟ دادن DeLillo به نفع شک و فرض کردن او می تواند گفت و گو معتبر نوشته شده است، نقطه ای که از هدیه خود را به بهترین توانایی خود استفاده نمی کند، در عوض تحریک خواننده با مکالمات غلط غلط غلط است که توجه خود را به عدم اعتماد به نفس خود را ؟ (ب) @ satire @ اثر شبیه به حمله به خواننده با یک ابزار بی نهایت است. این که آیا استفاده تکراری از دستگاه های خسته و واضح به عنوان پراکندگی تصادفی نام محصولات مصرف کننده در طول متن، و یا داشتن شخصیت اصلی خود را به گروهHitler Studies @ منجر می شود، هیچ چیز از راه دور در مورد آن هوشمند نیست. این نوع از دست و پا زدن سنگین مشخصه یک نویسنده بسیار ناقص است. این توهین به اطلاعات است. نویسنده به طور کلی برای نشان دادن ظرافت و شوخ طبعی ستایش می کند - چرا باید DeLillo یک پاس بدهد؟ (ج) گفتگو غم انگیز علامت یک مشکل مرتبط است - شخصیت ها به شکل نقاشی نازک، به صورت نقاشی کارتونی، به نقطه ای از کاریکاتور می پردازند. به جز جنبه های طرح که حتا ناچیز است واقعیت را تقریبا نادیده می گیرد (آیا می دانستید که پنجره پنجره ماشین شما نوردن یک مهر و موم مهر و موم ایجاد می کند و مانع هرگونه تبادل گاز با جهان خارج می شود؟). باز هم، به سختی کیفیت ما با نوشتن خوب مرتبط است. بنابراین من با سوال مانده است - چرا DeLillo داده شده عبور؟ در بهترین حالت (اگر کسی معتقد باشد قادر به نوشتن خوب است) در این کتاب hes فوق العاده تنبل و فقط با آن تماس گرفته است. احتمال دیگری این است که او واقعا بی عیب و نقص و در واقع اشتباه تلاش های کارتونی خود را در اینجا برای عقل واقعی. به هر حال، چرا باید او را به یک استاندارد انتقادی پایین تر برگرداند؟ از آنجا که این چیزی است که به نظر می رسد با این کتاب اتفاق می افتد. مردم اذعان می کنند که این ضرب المثل ضعیف است، با شخصیتهایی که روی کاریکاتور قرار دارند، سخت است که بخوانند، سپس به جلو برویم و هر 4 یا 5 ستاره را به آن اضافه کنیم. چرا؟************************************************ * نظرات اصلی من در اینجا شروع می شود. من 50 صفحه را در این تلاش برنده جایزه کردم و چیزهایی را که من فقط نمی توانم دریافت کنم. چرا این کتاب با چنین چارچوبی غیرمستقیم * در سراسر جهان چیده شده است؟ آنقدر نامعلوم بد است، من باید آن را عمدا فکر می کنم. اما چرا؟ نقطه نظر چیست؟ DeLillo قبلا انتخاب مشکوک را انجام داده است تا کل داستان را از طریق صدای راوی اول شخص که قبلا توسط صفحه 2 تحریک شده بود، فیلتر کند و هیچ تمایلی نداشته باشد. اگر هیچ کدام از شخصیت ها صدای قابل اعتماد نداشته باشد، چرا باید آن را بخوانم؟ *: به عنوان شواهد حمایتی وارد شده ام - قبلا این میوه ها را خریدم. Theyre دور، cubical، pockmarked، seamed. بادام زمینی شکسته مقدار زیادی گرد و غبار در پایین شیشه. اما آنها طعم خوبی دارند. بیشتر از همه من بسته های خود را دوست دارم. درست بود، جک. این آخرین آوانگارد است. شکل های پررنگ قدرت شوک @ موی شما wifes تعجب زندگی است. @ @ بله، این است @ @ او موهای مهم است. @ @ من فکر می کنم من می دانم آنچه شما به معنی @. Waotevers بهترین برای شما است.من می خواهم شما را انتخاب کنید. آن مسوول تر از آن است.یکی از افرادی که انتخاب می کند، دیگر می گوید. آیا ما می خواهیم یک توازن، نوعی تسلیم و تسلیم؟ آیا این چیزی است که آن را دوست دارد؟ @ @ Tautness، تعلیق. درجه اول من انتخاب خواهم کرد. @ این یک انسان در سیاره نیست که چیزهای باقیمانده را می گوید. همیشه. نمونه های دیگر - حتی بیشتر فجیع - می تواند در معروف (و معروف) در B.R. Myerss @ Manifesto Readers @. پس چرا این همه خوانندگان شما را که به این کتاب 5 ستاره داده اند، زحمت نمی دهد؟ فقط بپرس

مشاهده لینک اصلی
اگر این راه را داشتم، به محض این که بر روی بررسی من کلیک کردم، این آهنگ از بلندگوهای شما پخش شد: http: //www.youtube.com/watch؟ v = 4N3N1M ... (و ویدیو شگفت انگیز است؛ من می خواهم ************ این کتاب بوی مثل ناپالم است. به نظر می رسد هوا به آرامی از یک بالون آزاد می شود. آن را مانند خاکستر رویای آمریکایی طعم می دهد. من سرگردان شهر، صداهای نامرئی مسدود کردن صداهای، چشمانداز صفحات، لبخند به چهره من چسبیده است. مردم به من نگاه می کنند، انگار دارند می خواهند اسرار من را بدانند. من قول نمی دهم که بگویم. نزدیک تر. اجازه دهید در گوش شما زمزمه کنم من فقط به شما نگاه می کنم ... هانریش گرهارد گلودنی یک بدبختی است. من می خواهم داخل سرم باشم همه ما همه از محو شدن مغز رنج می بریم. رویداد سمی در هوا نام داغ برای یک گروه؟ این بچه ها اینطور فکر کردند نه اگر چنین چیزی نباشد ترس از زندگی مصرف گرایی بازاریابی کمونیسم تویوتا سلیاکا. موری یک نابغه کمیک است. بدون زرنگی قرص ها شما را نجات نمی دهند. Orest Mercator. رفتن به رکورد مارها نیش می زنند. الویس در برابر هیتلر. چگونه در مورد یک هیبرید؟ ممکن است اینطور شبیه به این باشد: جیمز دین، کجا بودی؟ دیلار انبار ترین عکس در آمریکا. Babette مو بسیار مهم است. سمینار تصادف اتومبیل DÃ © JÃ VU. از سوالات مهم مهم بپرسید مکالمه بی معنی مراکز نوار کابل tv.Sex و مرگ. مرگ. زندگی مرگ. به همین ترتیب، و غیره، و غیره، و غیره در میان زندگی ما در مرگ و غیره هستیم. ... و غیره به کار برده می شود

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب برفک


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب علیاحضرت ملکه