کتاب بخت پریشان

اثر جان گرین از انتشارات هیرمند - مترجم: مریم فرادی-بهترین رمان ها

«کتاب‌هایی که درباره‌ی سرطان نوشته شده‌اند احمقانه‌اند.» نظر هازلِ شانزده ساله چنین است. هازل خودش مبتلا به سرطان است. فصل آخر داستان زندگی او بر پایه‌ی بیماری‌اش نوشته شده است. با این حال، اصلاً دوست ندارد دیگران به او ترحم کنند و از شرکت در جلسات گروه‌های خودیاری بیزار است، تا این که در یکی از همین جلسات با گوسِ باهوش، جذاب و دوست‌داشتنی آشنا می‌شود و بدین ترتیب داستان زندگی او از نو نوشته می‌شود. گوس با بیماری‌اش مقابله و بر آن غلبه کرده است. هازل و گوس درباره‌ی کتاب‌های مختلف با هم بحث می‌کنند، موسیقی گوش می‌دهند، فیلم تماشا می‌کنند و عاشق هم می‌شوند ـ هرچند که جوان و ناپخته‌اند. گوس بزرگترین آرزوی هازل را برآورده می‌کند: این دو با هم به آمستردام سفر می‌کنند تا با پیتر وان هوتن، نویسنده‌ی کتاب مورد علاقه‎‌ی هازل، دیدار کنند، کتابی عمیق، پر از احساس و مملو از افکار نوجوان‌ها درباره‌ی بیماری، عشق و مرگ.


خرید کتاب بخت پریشان
جستجوی کتاب بخت پریشان در گودریدز

معرفی کتاب بخت پریشان از نگاه کاربران
هیزل یک دختر 16 ساله مبتلا به سرطان تیروئید مرحله IV است و از آنجا که ابتدا در 12 سالگی تشخیص داده شده است با یک تانک اکسیژن زندگی می کند. او متوجه می شود که او می میرد اما او در دارو است که تومور را در خلأ نگه می دارد . در یک جلسه گروه پشتیبانی، او با Hottie Augustus Waters ملاقات می کند، که در حال رهایی است. آنها بلافاصله آن را خاموش و تغییر هر یک از دیگران به طور قابل توجهی زندگی می کنند. گسل در ستاره های ما یک کتاب زیبایی نوشته شده توسط جان سبز است. چند ماه پیش جان ویدئویی از کانال یوتیوب خود ساخت و در این ویدیو دو فصل اول این کتاب را خواند. من فورا قلاب کردم من می خواستم بدانم همه چيز درباره هيزل و آگوستوس چيست؟ من نمی خواهم بگویم این اصلی ترین کتاب سرطان در آنجا بود، اما احساس شخصی بیشتر کرد. با شخصیت ها شروع می شود. جان سبز بارها و بارها در نوشته های قبلی خود همان شخصیت دقیق را نوشته است. این یک شکایت است که من همیشه داشتم، اما شما این را پیدا نکردید. هازل هیچ آلاسکا یانگ، او مارگوت نیست. فقط Hazel را می بینید و دوست داشتنی است. همانند آگوستوس. او بر خلاف تمام شخصیتهای مرد جان گرینز، و من او را تحسین می کنم. فقط یک شکایت دارم که در مورد این کتاب دارم. جان نیاز دارد شخصیت های 17 ساله خود را مانند نوجوانان 17 ساله نسبت به مردان 35 ساله صدا کند. اکثر محاوره ای در این کتاب شیرین و لذت بخش است، اما بعد شخصیت ها با این کلمات دیوانه بیرون می آیند و راه های دیگری برای نشان دادن شخصیت های شما وجود دارد که افراد هوشمند هستند و همیشه این کلمات و کلمات تصادفی عجیب و غریب را از بین نمی برند. در تمام صداقت آن کمی آزار دهنده است، اما این کار من را بیش از حد تحمل نمی کند، زیرا متوجه می شوم که خوانندگان جوان تر، اگر به آنها توجه کنند، واژگان بسیار خوبی خواهند ساخت. همچنین، کتاب او پر از خطوط نقل قول است به عنوان شما می توانید به وضوح از همه بررسی elses را ببینید. من آن را قبلا گفتم، و من دوباره می گویم. جان نویسنده ی فوق العاده ای است. در صورت نیاز ضرورت ایجاد هیجان، و همچنین با ضربه زدن به شما در روده با دوز سالم احساسات خام. تقریبا هر کس می داند که این کتاب را خوانده است گریه کرد. حداقل کمی. او همچنین بسیاری از طنز را که اغلب قدردانی می شود تا لحظات غم انگیز را از بین ببرد، پرتاب می کند. تا جایی که جان برای اولین بار صدای زن را نوشت، فکر می کردم او کار خوب انجام داده است. این کتاب برای من تغییرناپذیر نیست، اما من به راحتی می توانم ببینم چگونه دیگران با این کتاب به شیوه ای شگفت انگیز تحت تاثیر قرار می گیرند. این مسئله سرطان، مرگ، از دست دادن بینایی، از دست دادن علاقه مندان، عشق، افکار زندگی پس از مرگ است و به وضوح از نظر یک دختر نشان میدهد که چه احساسی دارد که می دانید که در حال مرگ هستید. این کتاب ممکن است برای همه مناسب نیست، اما اگر شما درباره مسائل مربوط به آن چیزها نداشته باشید، این کتاب را برای شما توصیه می کنم. این بار در حقیقت دلسرد کننده بود، اما مطمئن هستم که شما فقط می توانید با خواندن خلاصه ای آن را بدانید. 4.5 / 5 ستاره

مشاهده لینک اصلی
این کتاب John Green-i-est از همه کتابهای جان سبز است و من از آن متنفرم و او را بیش از هر چیز. خواهر من و من در واقع شوخی در حال اجرا هستند که ما فقط این کتاب را به عقب و جلو به یکدیگر نقل قول می کنیم. هرچند صادقانه هر وقت هر کسی می گوید @ این استعاره است، بلافاصله بگو بیا آن را بین دندان هایتان قرار دادم اما نمی توانم آن را به قتل برسانم، آن را تحت تاثیر قرار می دهم، که بر شیوه های کاغذبازی کلیشه ای از سال 1920 تأثیر می گذارد. خنده هر بار. (یا حداقل صدای انزجار، که فقط در این زمینه رضایت بخش است.) فقط نقل قول های بسیار خنده دار وجود دارد. I عاشق راه خواب شدم: به آرامی، و سپس همه در یک بار @ @ برخی از infinities بزرگتر از دیگر infinities. @ @ این خواهد بود که امتیاز قلب من شکسته توسط شما @ @ به دلیل اینکه شما زیبا هستند. من لذت بردم از دیدن افراد زیبایی لذت بردم و من تصمیم گرفتم که خودم را صرف لذت های ساده ای از وجود خود کنم. (این یکی خوب است اگر شما مثل من دوست های زیادی را دوست داشته باشید اما در تعارف بد است. اطمینان حاصل کنید که آنها می دانند که شما آنها را دوست دارید، بلکه از آنها هرگز مایل به صحبت دوباره با شما نیستند.) اوه، و: @ افکار من ستاره ای نیست که بتوانم به صورت فلکی درک کنم. @ (این احتمالا آخرین مورد من مورد علاقه من است، می شود واکنش وحشت زده از مخاطبان.) و چگونه می توانم تقریبا کلاسیک را فراموش کرده ام: @ شاید شاید همواره ما باشد. (البته، البته من باید این نقل قول ها را نگاه کنم. در حالی که من جوک های جان گرین را دوست دارم، مغزم بنابراین ذاتا با او مخالف است که من نمیتوانم زندگی خودم را حفظ کنم. من هنوز چیزی را از بین میبرم که بین دندانهایم قرار بگیرد و حداقل یک هفته بگویم.) به هر حال. طلا کمدی آن، زیرا این عجیب و غریب است که منحرف شده و متضاد و غیرقابل تحمل است، بلکه بر کلمات کلیدی و مفاهیم کلیدی است که می توانید در آن قرار دهید و تقریبا هر مکالمه ای را انجام دهید. بله، تمام دوستان من از من نفرت دارند. چرا از شما میپرسیدم؟ من فقط در مورد پریدن و مریض شدن از کتابهای نیمه عمیق جان گرینز و بچههای مرسوم و مضر هستم و به شخصیتهای متنوع متنوع با یک مزخرف و خیلی چیزهای دیگر علاقهمند هستم. من نمی دانم که چگونه گفت و گوهای محکم و محکم و محرک های جعلی نوجوانان را می توانم بپذیرم. شاید نکته جالب توجه این است که خیلی از مینی بررسی نیست، اما احساس می کنم که Ive در حال ایجاد یک خشم منفرد جان گرین بود. من نمی توانم اشتباه کنم، من به طور مداوم در آن جوش، فقط به خاطر اینکه من به عنوان یک فرد هستم، اما بازگشت او به نوشتن و پوشش زشت نشان می دهد من حتی خسته کننده. شما فکر می کنید که شما، جان. این به این دلیل است که شما می دانید که باید کتاب جدید خود را بخوانم، زیرا شما مدت زیادی را برای شما خواسته ام با گفتن این جمله، خواندن همه ی شما را می شنوم و همه آن را می فهمم؟ آیا می توانم بگویم که من تا حدودی غیر منطقی اعتقاد دارم او می داند که من متنفرم به او؟ من در مورد آن بسیار شنیده ام. با توجه به اینکه بیش از نیمی از این مخالفت مستقیما در کلاس من در سال تحصیلی سراسری دبیرستان برگزار شد اما هنوز هم. این مرد می تواند چشم ها را در همه جا داشته باشد. چرا، ممکن است بپرسید، آیا من همچنان در مورد او فریاد می زنم اگر من و او و فیلم های مخفی او در یوتیوب و طرفداران عجیب و غریب برای زندگی من می ترسند؟ چون او وحشتناک است. من لذت بردم از مردم وحشتناک خوشم اومد و من تصمیم گرفتم که خودم را ساده ترین لذات وجود خودم انکار کنم (این بخشی از پروژه ای است که من انجام می دهم و در آن نوشتن مینی ها را از کتاب هایی که پیش از آن خوانده ام می خوانم بله من آگاه هستم که این دقیقا متناسب با هر تعریف یک مینی بررسی نیست.)

مشاهده لینک اصلی
برای افرادی که هنوز این کتاب را خوانده اند ... • ابتدا کتاب را بخوانید تا فیلم را دوست داشته باشید و بیشتر ارتباط برقرار کنید اما همیشه به یاد داشته باشید هیچ چیز تا به حال یک کتاب شگفت انگیز نیست. فقط چند هفته برای این فیلم! !! : D: D: D: D ~ من آرزو می کنم که او را رها کن، خیلی زیاد !!! و آنها Shailene Woodley را برای Hazel Grace گرفته اند! IMAGES QUOTE !!!!!: پس من بعد از خواندن این کتاب با چشم های تورم ، یک آبریزش بینی، یک چهره مرطوب و پف کرده، و همچنین بسیاری از درد های قلبی و درد سر نیز وجود دارد.\nاین کتاب زیبا بود من هیچ حرفی برای این که من در مورد این کتاب احساس کردم. من هنوز هم فریاد می زنم همانطور که من این را نوشتم و عکس های احمقانه را برای نشان دادن احساس خودم پیدا کردم. من مجبور شدم آن را با یک فرهنگ لغت نگهداری کنم .. اما هنوز .. آن زیبا بود.من باعث خندیدنم مثل بچه کوچک \u0026 amp؛ گریه نکنید مثل اینکه هیچ فردی وجود ندارد. چیزی درباره افراد در حال مرگ وجود دارد، آنها به طور ناگهانی با واژه هایشان فوق العاده خنده دار شدند. من همه این کتاب ها را باور ندارم که غمگین باشم؟ چرا من خیلی خنده دارم؟ سپس من همه فوق العاده احساسی را گرفتم و پس از آن من نمی توانم آن را بپذیرم ....... عمیقا، عجیب و عصبانی و غیرقابل مجاز در عاشق هیزل گریس و آگوستوس واترز هستم.

مشاهده لینک اصلی
چه چیزی می توانم در مورد این کتاب شگفت انگیز که تاکنون چندین بار گفته نشده است صحبت کنم؟ حقیقت، دلهره آور و غیره، خیلی خوب نوشته شده است. من طرفدار همه کتابهای جونز هستم، اما این یک شاهکار است. من حتی هیجان زده نمی شوم

مشاهده لینک اصلی
EDIT، 04/16/2012 برای تجزیه و تحلیل بیشتر از تم ها در داستان، کتاب فانتر من. هشدار، spoiler ها گنجانده شده است آیا این گسل واقعا در ستاره های ما وجود دارد؟ همچنین میگوها دنبال پست: آگوستوس واترز: قهرمان یا صفر؟ اولین بار که من از گم شدن در ستاره های ما شنیدیم جان گرین، و افکار من در کنار خطوط: @ اوه، کتاب جدید. خوب. ممکن است آن را از کتابخانه بررسی کنید. @ و این چیزی است که. این تا زمانی بود که فوریت حمل و نقل زود هنگام و پست های بعدی وبلاگ بود که من واقعا در نظر داشتم که به دنبال کتاب باشد تا ببینم آیا ارزش آن را دارد یا خیر. به نظر من، جان گرین خوب است، او چیز خودش را ادامه می دهد. و من او را تحسین می کنم برای ایجاد احساس جامعه در میان nerds در همه جا - آن را یک شاهکار آسان نیست، و آن را به خوبی می شود ساخته شده به احساس بزرگ در مورد شما و آنچه شما انجام دهید. اما چیزی در مورد این انحراف و واکنشهای بعدی مردم به من ناراحت شد. من نمی دانستم آن چه بود تا شب گذشته ... و به همین ترتیب در یک دقیقه به آن می رسید. هرگز نتوانستم در ستاره های ما داستان هازل را که پس از تشخیص سرطان تیروئید در 12 سال آماده شده بود بمیرم، قبل از معجزه پزشکی او را نجات داد ... در حال حاضر. در گروه حمایت از سرطان، او با آگوستوس ملاقات می کند، که پس از چهارده ماه پیش از دست دادن پای خود به استئوسارکوم است. و در حالی که هازل خط مشی خود را برای نابود کردن مردم به خاطر ترس از آسیب رساندن به آنها در زمانی که او می میرد، نمی تواند کمک کند اما شروع به سقوط برای آگوستوس می کند. این چه چیزی است که من به جان سبز می گویم: او می داند که چگونه می تواند گفتگو را بنویسد. من خیلی خوشحال شدم. و هس هر گونه مشت کشیدن را نمی دهد - او سرطان را درمان نمی کند. او کاراکترهایش را بعنوان مقدسات کامل نمی کند، بلکه آنها را به قهرمانی نمی رساند. خیلی زیاد است که می تواند در مورد غم و اندوه و تفاوت بین چهره ای که برای مردم و آنچه که واقعا احساس می کنید را بیان کنید. گفتم، من احساس نمی کنم که من باید این کتاب را همانطور که انجام دادم دنبال کنم. فکر اول من، هنگام خواندن فصل های باز، چیزهایی بود که در کنار خطوط قرار داشتند: اوه، خدای من، جان سبز یک رویا رویایی پسرانه مانیک را نوشته است. عناصر رمان علامت تجاری سبز در اینجا هستند: علاقه عشق است که فقط کاراکترهای فوق العاده، فریبنده و هوشمند است، بازیگران ثانویه است که به سختی بیشتر از عملکرد آنها توسعه یافته است. هیزل دبیرستان دوست کیتلین در مورد سه صحنه در کتاب است که در آن او هیچ کاری نمی کند، بلکه شخصیت اصلی ما را به نقاط نقاشی مفید کمک می کند. من آگوستوس را جدی نگرفتم، گرچه مانند بسیاری از خوانندگان دیگر اشاره کرده است، او مانند او از اسکریپت صحبت می کند. او را متقاعد سازد، او اقدامات خود را بر اساس معنای استعاری خود خنثی می کند - این ویژگی های او باعث تحریک من به پایان نیست. من می دانم که @ چه کسی چنین گفتگو می کند؟ من آن را دریافت می کنم که بچه های سرطانی پیش بینی می شوند، اما راه هایی وجود دارد که این را به نظر برساند و آلی و سبز آنها را به طور کامل نادیده بگیرد. اما در نهایت، کتاب خیلی عمیق است و در عین حال کاملا چیزی را می گوید. هیزل و آگوستوس درباره مرگ صحبت می کنند و اینکه آیا بهتر است به طور کامل زندگی کنند و زخم ها را ترک کنند یا به آرامی روی زمین بچرخند و آسیب را به حداقل برسانند. (نگاه کنید به اسپویلر) [هازل به نظر می رسد shes در نهایت مطابق با فرآیندهای قابل قبول اجتماعی قابل قبول، به رغم اینکه او اصرار دارد او نمی کند، در حالی که در پایان، ما کشف کنیم که گوس در واقع او را تحسین به شدت برای خودداری از شادی از یک زندگی کامل از نظر دیگران. کدام نوع غم انگیز است - پس این مرد می شود خودخواهانه باشد، اما دختر به خاطر خودخواهی او تحسین می شود؟ (پنهان کردن اسپویلر)] من فکر می کنم که این کتاب در مورد آن، در نهایت، این است که زندگی انسان توسط شانس و تصادف اداره می شود. پیتر ون هوتن در یک لحظه بیان می کند که چگونه تراژدی شکسپیر گاس و هزل است و در واقع،Romeo و ژولیت @ خیلی نگران کننده نیست اگر نه برای زمان وحشتناک و وحشتناک. زمان خودم خواندن این کتاب بد بود - این هفته گذشته برای من خیلی سخت بود و خواندن دو کتاب سرطان منجر به افسردگی من شد. در پایان، آنچه TFIOS به ما می گوید این است که زمان صوتی وجود دارد ... و این چیزی است که. که من را به عقب برمی گرداند چرا من احساس ناخوشایندی در مورد کلاهبرداری در مورد این کتاب داشتم. مردم بحث می کنند که آیا اسپویلر ها خوب و بد هستند و اگر سبز حق داشته باشد از مردم بخواهد کتاب خود را نابود کند (حتی اگر آن را محدود به بحث)، (حتی اگر به نظر شگفت انگیز مانند گفتن مردم به نحوه بررسی کتاب خود). من شخصا فکر می کنم که مردم به طور خاص کتاب را خراب نکنند و اگر کسی اسپویلر های بزرگ را در اینترنت می فرستد، نویسنده به آنها می گوید که تاثیری نخواهد داشت. (مشاهده اسپویلر) [همچنین، هیچ چیزی را نباید به جای گذاشت، اما تنها نتیجه آشکار کردن طرح این کتاب، تنها کاهش یک اثر اشک-جرک است. هیچ دروغ نیست. (پنهان کردن اسپویلر)] اما دلیل این که من این را ناراحت کردم این است ... صادقانه ... این چیزی شبیه به آن است که یک معامله بزرگ را انجام دهد. از بین بردن یک کتاب، برخی از فاجعه پایان دادن به زمین پایان می یابند و مطمئنا چیز بدتری برای نگرانی وجود دارد. اگر این بزرگترین نگرانی جان گرینز باشد، پس خیلی خوش شانس هستم ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بخت پریشان


 کتاب چاپ آخر زندگی
 کتاب ابرهای دانیال
 کتاب حاشیه ی باغ متروک
 کتاب یک آیه یک حکایت
 کتاب قصه عشق لیلی و مجنون
 کتاب خفاش کوچولو و دوستان مهربانش