کتاب بازمانده ی روز

اثر کازوئو ایشی گورو از انتشارات کارنامه - مترجم: نجف دریابندری-بهترین رمان ها

در سال ۱۹۵۶، استیونز، پیش‌خدمت پیر عمارت دارلینگتن، سفری را با ماشین به سمت غرب انگلستان آغاز کرده که به سفری درون گذشته‌اش منتهی می‌شود... ؛


خرید کتاب بازمانده ی روز
جستجوی کتاب بازمانده ی روز در گودریدز

معرفی کتاب بازمانده ی روز از نگاه کاربران
آقای جیمز استیونز، یک متخصص انگلیسی که به سمت کشور غربی قرار دارد، شگفت انگیز ترین موجود است، که احتمالا می تواند با آن روبرو شود. وفاداری او به غرق شدن، خدمت به برجسته و حسادت که دیگران را نیز بالا می برد، فراتر از احترام و احترام قرار می دهد. آقای استیونز، به عنوان یک شخص، باید در طول یک سفر موتور سفر خوب، بر روی چندین رویداد پراکنده که شکل گیری یک الگوی، به گذشته از خدمات شریف او در خانه Darlington که در برابر دو جنگ جهانی به شدت متضرر شد، رسیده است. استیونس معتقد است که خدمات خود به خود بشر کمک می کند، آقای استیونز بهترین توانایی خود را به دست آورد و در عوض چنین برتری های حرفه ای به دست آورد، او به طور اخص فرصت هایی را به ارمغان آورد که اغلب اوقات امکان عشق و محبت را به ارمغان آورد. @ معقول بودن آرامش این زیبایی، حس کنجکاوی خود را @ اگر چه صرفا در انگلستان به اینجا می آید، آقای استیونز نیز از شخصیت خود و یا رمان خود صحبت می کند؟ و اگر شما به این فکر می کنید، آقای استیونز انگلستان را جشن می گیرد، همه چیز آنقدر بزرگ است که باعث می شود من تعجب کنم که آیا می توانم به عنوان آقای استیونز چیزی بخورم؟ من تعجب می کنم اگر من تا کنون می توانم در عشق اطمینان داشته باشم. برنده جایزه معتبر من بوکر، باقی مانده از روز یکی از رمان های بریتانیا پس از جنگ است. ترک این کتاب تنها در قفسه، به نظر می رسد بیشتر از یک کار دشوار است. من فقط می تونم پشیمون بشم که از این تکه ای از نوشتن قبل از نوشتن استفاده نکنم. خدا Kazuu Ishiguro را برای نثر و ظرافت و ظرافت و نابغه خود برکت دهد!

مشاهده لینک اصلی
کتاب زیبا و زیبا، نوشتن فوق العاده، داستان عالی. من اکنون به طور رسمی طرفدار Ishiguro هستم، یک کتاب متفاوت است از هرگز به من اجازه نمی دهد، که همچنین داستان باور نکردنی برای من بود. با این حال، این داستان بسیار متفاوت است اما کیفیت به همان اندازه بالا است که به نظر من کیفیت کیفیت نویسندگی را نشان می دهد، که قادر به تهیه داستان کاملا متفاوت است، هر دو به شیوه ای جذاب و جذاب هستند. این زبان زیبا در زبان است، دلتنگی در داستان، دیدگاه زندگی در انگلستان را در بین جنگ ها و همچنین اینکه چگونه سیاست نیز به یک خانه بزرگ انگلیسی می رسد، و همچنین غذا برای فکر کردن در مورد آنچه که در زندگی شما مهم است، می دهد ... عزت .. .. کار ... عشق .... به هر حال، کتاب زیبا. 4،5 ستاره

مشاهده لینک اصلی
یک رمان نفیس که یکی از جذابترین راویان غیر قابل اعتماد در تمام داستانهاست. در انگلستان پس از جنگ، استیونس، یک معلم انگلیسی قدیمی و مدرسه قدیمی که در دهه های گذشته در تالار Darlington کار می کرد، برنامه سفر ماشین را برای بازدید از خانم کنتون، مالک خانه سابق، در کشور غربی است. در طول سفر، او بر روی حرفه ای طولانی خود نشان می دهد، و ما حس خوبی از زندگی خود را - به طور جدایی ناپذیر با کارمند بلند مدت خود، لرد Darlington â € و از کشور خود ارتباط دارد. با تشکر از Downton Abbey، من در حال حاضر می دانید تفاوت بین butlers، footmen و valets، به طوری که در دست آمد. متأسفانه، من آنتونی هاپکینز وما تامپسون را دیدم، که در فیلم \"استیونس\" و \"خانم کنتون\" در اقتباس فیلم تحسین شده بازی کردم. این چیزی نیست جز نقد کادو Ishiguro، نویسنده، هر چند. کتاب بر اساس شایستگی خود است. بالاتر از همه، این پیروزی روایت اول شخص است. صدای استیونس مناسب است، جسورانه و غیرقابل قبول رسمی، با مقدار زیادی از â € œindeedsâ € و â € œBe که در آن ممکن است â € œIn هر رویداد. â € و همچنین بسیار خنده دار است. همانطور که کتاب در اواسط دهه 50 باز می شود، دارلینگتون سالن متعلق به آقای فردری، یک بازرگان آمریکایی است، و استیونس توسط عادت مردانه به قتل رسیده است. استیونز همیشه سخت کار می کند، تلاش می کند تا مهارت های شستشوی او را بهبود بخشد و در نتیجه یک پاساژ خنده دار را به دست آورد. در بخش دیگری، یک مهمان پرشکوه پر از لرد دارلینگتون از استیونز می پرسد که پرندگان و زنبورها را به انسان توضیح می دهد پسر خود تنظیم کلاسیک بین جنگها باعث می شود که کتاب به اضافه شدن، به ویژه در استیونس، به Darlington، با وجود سیاست های مشکوک کارفرمایان. راه Ishiguro نشان می دهد استیونز دفاع از مرد بسیار موثر است؛ استیونس به ما (و جهان) یک چیز می گوید، در حالی که ما چیز دیگری را به یاد می آوریم. همچنین صحنه های دوگانه ای وجود دارد که در آن ما برای استیونز احساس دلسوزی می کنیم. هر دو، به طور کلی، شامل کلاس میشوند. هرچند که کتاب را قلب خود میبیند، رابطهی در حال تغییر بین استیونز و خانم کنتون است. من نمیخواهم کاری را انجام دهم اما این نوعی کتاب است که شما را در مورد آنچه که در زندگی مهم است، فکر میکند: عشق و خانواده و یا کار. گاهی اوقات تسلیم یا نشان دادن محبت، حتی اگر ممکن است بیشترین رفتار حرفه ای â € \"می تواند تغییر زندگی است. نه بدیعی â €\" در میان چیزهای دیگر â € \"از این کتاب قابل توجه است.

مشاهده لینک اصلی
این یک بررسی از کتاب به عنوان چنین نیست - اما یک پست وبلاگ من در ماه مارس 2015 نوشت، زمانی که من ناگهان احساس آغاز سن. من احساس می کنم این می تواند ادای احترام مناسب به این رمان فوق العاده است.\nاین سال در ماه اوت، من پنجاه و دو ساله می شوم. در چند سال گذشته، افکار من نابودی من در پشت مغز من پایدار بوده است. در حقیقت از مرگ نمی ترسیم - بیشتر شبیه به واقعیت ناخوشایند زندگی است که نمی توان از آن اجتناب کرد؛ چیزی که مایلید تا آنجا که امکان دارد را کنار بگذارید اما در نهایت باید با آن روبرو شوید. جنبه مرگ که باعث بروز آن می شود بسیار مضطرب است این است که آن را از دست نمی دهیم و زندگی را ادامه می دهیم. زندگی به پایان می رسد، تمام توقف. موجودی که \"â € œIâ € ناپدید خواهد شد. (ممکن است یک زندگی پس از مرگ وجود داشته باشد: نمی دانم، یا باور ندارم.) فکر تمام نابودی آگاهی، چنین حادثه ای است که به نظر می رسد که ما از آن کنار بیاییم. در Mahabharatha، گفتگوی معروف بین Yudhishtira و خدای مرگ، یاما در پوشش یكشا وجود دارد، جایی كه او به شاهزاده سؤال می كند كه در ابعاد مختلف زندگی و جهان چه می كند. در پاسخ به سوال خود در مورد چیزی که در جهان شگفت انگیز است، پاسخ داد: Ahanyahani bhootaniGacchantiha yamalayamSeshah sthavaram icchantiKim aschariam itah param (هر روز تعداد بی شماری از موجودات زنده به جای خداوند مرگ می رود. با این حال، باقی مانده خواهش می کنم برای همیشه زندگی کنی چه می تواند بیشتر از این شگفت انگیز باشد؟) در واقع *** اکثر اسطوره های جهان تلاش کرده اند با حقیقت وحشتناک مرگ مواجه شوند - عمدتا با ایجاد نوعی قلمرو ابدی که در آن زندگی هرگز پایان نمی یابد . اسطوره های لوانتین، با مفهوم خطی آنها در زمان، دنیایی را به وجود آورده اند که در آن روح ها بر طبق رفتار آنها در زمین - برای ابدیت - پاداش یا مجازات می شوند. اسطوره های شرقی (به ویژه هندوئیسم) با مفهوم دوره ای آن زمان، زندگی خود را به طور مداوم به طور مداوم ادامه می دهند: برای یک هندو، مرگ ادغام روح فردی (آتمان) با روح جهانی (برهمن) تا تولد دوباره است، تا دانش نهایی آن را آزاد کند این چرخه فقط در بودیسم است که نابودی روح به حساب می آید؛ اما پس از آن، برای بودا، روح به هیچ وجه وجود ندارد. Ingmar برگمن می گوید که او فیلم The Seventh Seal را برای مقابله با ترس ناگهانی از مرگ که او را گرفتار کرده است و ترس او را پس از اینکه او را تمام کرد، ساخت. نمادگرایی در فیلم، به شدت از سال های طاعون کشیده شده است، نشان می دهد مرگ در قالب یک بازدید کننده ناخوشایند - \"شمشیر تلخ با اسکیت خود را. نویسنده مشهور مالایایی M.T. Vasudevan Nair به نام مرگ \"esterman\" نامیده است. اما آنچه از مرگ است که در پایان به عنوان یک مهمان خوش آمدید - به پایان می رسد تا زندگی به طور کامل زندگی می کند؟ آیا نباید یکی از آن ها آماده شود که به صورت زیبایی برآورده شود؟ در این زمینه، از اولین خط شعر «رابی بن عزرا» توسط رابرت براونینگ یاد می شود. من آن را در نوجوانانم خواندم، وقتی که پیری و مرگ دور و دور بود، اما این خطوط با من باقی مانده بود: با من هم رشد می کند! بهترین چیز برای زندگی کردن، آخرین زندگی است که برای اولین بار بود ساخته شده: زمان ما در دست او است. او می گوید: \"کل من برنامه ریزی شده، جوانان نشان می دهد اما نیم است. به خدا اعتماد کنید: همه را ببین، و نمی ترسید! بهترین ها هنوز وجود دارد: در اینجا، شاعر یک نظریه فوق العاده را مطرح می کند: \"جوانان برای سن پیری! روزهای بدون سر و صدای صبح زندگی ما و عرق و دوری در ظهر سخت، اما آمادگی برای یک شب صلح آمیز است، زمانی که می توانیم در صندلی راحتی با یک نوشیدنی در آرنج خودمان بنشینیم، با در نظر گرفتن شب نزدیک و صبح سعادتمند من به عنوان یک نوجوان نمی توانم این فلسفه را درک کنم. با این حال، همانطور که من بزرگتر شدم، متوجه شدم که آن را در داستان زیبای Kazuo Ishiguroâ € ™ ثانیه رمان، باقی مانده از روز، منعکس شده است. که در آن یک استاد، استیونز، زندگی خود را در یک سفر موتورسیکلت از طریق کشور غرب در نظر می گیرد. استیونز در نوع خاصی از \"جیو\" مد، استیونس در زندگی خود را با کارفرمای خود لرد دارلینگتون بازتاب می دهد که احتمالا یک هوادار نازی ها، مرگ پدرش و عشق نافرجام وی به خانم بنتون، خانه دار است. استیونس در پروژهای نجیب خود، بر فرصت های از دست رفته خود مبالغه می زند - زندگی او می تواند به خوبی به نظر بی اعتبار شده باشد. با این حال، به سمت انتهای رمان، یک برخورد گاه به گاه با یکی دیگر از دوشیزه بازنشسته بازنشسته در اسکله او را به یک نقطه نظر کاملا جدید است. پس از شنیدن در مورد استیونس ناامیدی از فرصت های متعدد تلف شده از زندگی او، از خاطراتی از آنچه که می توانست، او می گوید: \"در حال حاضر، نگاه، همسر، من مطمئن نیستم که من به دنبال همه چیز شما\" . اما اگر از من بپرسید، نگرش شما اشتباه است، ببینید؟ تمام وقت به عقب نگاه نکنید، مجبورید افسرده شوید. و درست است که کار شما را انجام نمیدهد اما برای همه ما همینطور است، ببینید؟ ما باید همه چیز را در یک نقطه قرار دهیم. به من نگاه کن. از روزی که من بازنشسته شدم، به عنوان یک عصبانی خوشحالم. درست است که هیچ یک از ما دقیقا در ابتدا جوانان ما نیستیم، اما باید به دنبال آن باشیم. »و من اعتقاد دارم که او گفت:« شما باید از شما لذت ببرید. ..

مشاهده لینک اصلی
عشق در هوا و یا شاید نگرانانه سرکوب می شود - در ماه فوریه و ادبیات عاشقانه من ادامه می دهد با باقی مانده از روز، رمان 1989 Kazuo Ishiguro و برنده جایزه من بوکر برای داستان در همان سال. این یک رمان با شکوه است، که به وضوح در نقاشی ویلیام استیونز، باتلر از Hall Darlington در نزدیکی آکسفورد، متمرکز شده است. در یک سطح، استیونس اولین شخص حساب کاربری خود را در زبان زیبا به دست آمده ساخته شده، پر از یک انگلستان قدردانی stoic برای تعهد خود را خستگی ناپذیر و محدودیت های احساسی است. عمیق عمیق این است که چه چیزی زندگی را به خوبی زندگی می کند و اینکه آیا استیونز با تعطیل کردن خود برای دوست داشتن با دارلینگتون، مسوول سابق خانهدار، خانم کنتون، در تابستان 1956 در تالار Darlington با استیونز شروع می کند یا خیر همراه با اواخر پاییز زندگی خود، برنامه ریزی سفر. کارفرمای جدید او، یک آمریکایی معروف به آقای فرادی، پنج هفته به ایالات بازگشته است و از استفادۀ استوینس از فورد خود برای سخنرانی چند روزه خودداری کرده است. استیونز این پیشنهاد را جدی نمی گیرد. با درک چندین اشتباه کوچک در مورد او و ضرورت یک طرح کارآموزی تجدید نظر شده، او به ایده از خواسته های کارفرمایان خود در سفر به کشورهای غربی به شهر ساحلی ویموث، جایی که مامور سابق خانه Darlington Hall، خانم کنتون ، برخی از تمایل به استیونس را برای بازگشت به ارتباط برقرار کرده است. پس از نگرانی در مورد چگونگی پذیرش کارفرمایان خود، استیونز موتور را مجددا با خانم کنتون، که در سال 1936 استعفا داد، برای تبدیل شدن به خانم بن. برای اولین بار در یک قرن باقی مانده از تالار دارلینگتون خالی است، بدبختی استیونس به زودی توسط هیجان جایگزین می شود، زیرا نشانه هایی که به او آشنایی دارند، پشت سر گذاشته شده و به ناشناخته سر می زند. استیونس در تابستان سال 1922 در ملاقات با خانم کنتون در هنگام توقف در صبح روز در سالسبریه، هنگامی که به همان سادگی در سالن Darlington وارد شد، استیونز نیز پدر ویلیام استیونز ارشد را استخدام کرد. استیونز جوان و خانم کنتون به زودی در برخورد با استیونز بزرگسا برخورد می کنند. @ بله، خانم کنتون، فقط یک موضوع کوچک است. دیروز زمانی که شنیدم شما را به کسی که ویلیام را صدا می زنید، اتفاق افتاده بود که از آشپزخانه رد می شد.اینطور است، آقای استیونز؟در واقع، خانم کنتون. من شما را چند بار برای ویلیام صدا زدم. می توانم بپرسم که شما این نام را در آن قرار داده اید؟چرا، آقای استیونز، من باید فکر کنم به پدرت رسیدگی می کنم. ویلیامز دیگر در این خانه وجود ندارد، من آن را می گیرم.آن یک اشتباه به اندازه کافی آسان ساخته شده است، @ من با لبخند کوچک گفتم. @ من می خواهم از شما در آینده، خانم کنتون، به پدرم به عنوان آقای استیونز بگویم؟ اگر به او به شخص ثالث مراجعه می کنید، ممکن است بخواهید او را آقای استیونز ارشد بنامید تا او را از خودتان تشخیص دهید. من خیلی سپاسگزارم، خانم کنتون @ با آن من به مقالات من بازگشت. اما به تعجب من، خانم کنتون او را ترک نکرد. @ من، آقای استیونز، @ پس از یک لحظه گفت: @ بله، خانم کنتونمن می ترسم من کاملا مشخص نیست آنچه شما می گویند. من قبلا عادت داشتم که با نام های مسیحی خود به نام های بی ادبی مراجعه کنم و هیچ دلیلی برای انجام این کار در این خانه ندیدم.خطا قابل درک ترین، خانم کنتون. با این حال، اگر وضعیت را برای لحظه ای در نظر بگیرید، ممکن است متوجه نادرستی شخصیتی مانند خودتان در مورد یک موضوعی مانند پدر من شوید.هنوز مشخص نیست که چه اتفاقی افتاده است، آقای استیونز . شما می گویید شخصی مانند خودتان، اما تا آنجا که من خانه دار خانه را درک می کنم، در حالی که پدر شما زیردریایی است.او البته همانطور که می گوید در عنوان زیردریایی است. اما من از توانایی های مشاهده شما شگفت زده شده ام، تا به حال برای شما روشن نشده است که او در واقع بیش از آن است. خیلی بزرگتر است.بدون شک من آقای استیونز بسیار ناخوشایند بوده ام. من فقط مشاهده کرده بودم که پدر شما توانایی زیردریایی بود و به همین ترتیب به او پاسخ داد. در حقیقت، اوضاع برای او بسیار شایسته بوده است، زیرا چنین شخصی مانند من.خانم کنتون، از لحن شما به آسانی پدر من را ندیده است. اگر چنین کاری انجام دادید، ناسازگاری با کسی که سن و موقعیت شما را به عنوان ویلیام در نظر گرفته بود، باید برای شما روشن باشد.Mr. استیونس، ممکن است مدت ها طول بکشد، اما من می گویم که در آن زمان، توانایی های من برخی سخنان بسیار سخاوتمندانه ای را به خود جلب کرده است.من صلاحیت خود را برای یک لحظه ندارم، خانم کنتون. اما صد چیز باید به شما نشان داد که پدر من یک تمایز غیرمعمول است؛ از آنجایی که شما ممکن است چیزهای زیادی را یاد بگیرید، آماده باشید که بیشتر مراقب باشید.من برای مشاوره شما بیشترین وظیفه دارم، آقای استیونز . پس لطفا به من بگویید، فقط می توانم از دیدن پدرت یاد بگیرم چه چیز های شگفت انگیز؟ @ @ من فکر می کنم این برای هر کسی که با چشم هاست، خانم کنتون آگاه است.اما ما قبلا تاسیس کرده ایم، نه، من به ویژه در این رابطه نقص وجود دارد. @ آقای. استیونز و خانم کنتون توسط لور ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بازمانده ی روز


 کتاب چاپ آخر زندگی
 کتاب ابرهای دانیال
 کتاب حاشیه ی باغ متروک
 کتاب یک آیه یک حکایت
 کتاب قصه عشق لیلی و مجنون
 کتاب خفاش کوچولو و دوستان مهربانش