کتاب اگنس

اثر پتر اشتام از انتشارات افق - مترجم: محمود حسینی زاد-بهترین رمان ها

نويسنده‌ای سوئيسی در كتابخانه‌ی ملی شيكاگو با اگنس آشنا می‌شود:
دانشجوی فيزيک و زنی بسيار حساس.
اگنس از نويسنده می‌خواهد تا رمانی درباره‌ی او بنويسد. زن مانند مدلی می‌نشيند و مرد می‌نويسد؛ ابتدا از سر تفريح و بعد انگار كه سرنوشت بخواهد، تخيل مرد آغاز می‌شود تا واقعيت را دگرگون كند...


خرید کتاب اگنس
جستجوی کتاب اگنس در گودریدز

معرفی کتاب اگنس از نگاه کاربران
کتاب انگار بازنویسی یه داستان دیگه‌ست؛ داستانی که اگنس خودش خواسته بود ازش بنویسه. و حالا که اگنس مُرده، مرد برگشته به تنها چیزی که از اگنس مونده؛ به همین داستان که اگنس رو کشته.
مَرده داره تو کتابخونه شیکاگو رو کتابی در مورد واگن‌های لوکس آمریکا کار می‌کنه که سر و کله‌ی اگنسی پیدا می‌شه که مشغول تکمیل رساله‌ی دکتراشه. رابطه خیلی منظم شکل می‌گیره؛ چند نگاه، سیگار کشیدن رو پله‌های کتابخونه، قهوه، شام و درنهایت با هم زندگی می‌کنن. یه روز اگنس از نویسنده می‌خواد یه داستان ازش بنویسه؛ می‌آد جلوش مثل یه مدل می‌شینه، مرد پشت کامپیوتر می‌شینه و شروع می‌کنه به نوشتن داستان خودشون؛ از روز اول که هم ‌دیگه رو دیدن... تا که می‌رسه به زمان حال. و واقعیت و داستان رو هم میفته از بعدش.

مشاهده لینک اصلی
اگنس مرده است. داستاني او را كشت.....از اگنس
جز اين داستان چيزي برايم نمانده است
..........
اگنس از مردن كه نه
از مرگ مي ترسيد
اگنس از مرگ مي ترسيد


مشاهده لینک اصلی
 »موفق به نقاشی با نقطه، بدبختی با Strichenâ € | شما به اگر شما می خواهید برای توصیف شادی ما، بسیار زیادی از نقاط کوچک machenâ € دارند | و شانس، شما خواهد شد تنها از یک sehen. فاصله\" بود (p 68 -69) جمله اول: اگنس tot.Klappentext است: در überheizten اتاق مطالعه کتابخانه عمومی در شیکاگو آنها نگاه اول تغییر بیش از یک قهوه اولین کلمات او، یک سوئیسی که بیش از حمل راه آهن لوکس، او، دانشجوی فیزیک آمریکایی امریکایی تحقیق پایان نامه او آنها با هم می خوردند، سفر می کنند به جنگل های اطراف و یا راه رفتن در امتداد دریاچه میشیگان. یک روز زن جوان از او میخواهد تا در مورد او تصویری بنویسد. و او شروع به تایپ داستان مشترک خود را به کامپیوتر. صحنه به عنوان یک بازی، محو کردن بیشتر و بیشتر مرزهای بین Realität و داستان، به دنیای فانتزی drohtâ عشق او به تسلط کاملا € | است Idee / اجرا: داستان عشق چیزی جدید و در عین حال مدیریت پیتر استم با Erzählstil دور خود برای ایجاد چیزی کاملا متفاوت از چیزی که انتظار می رود. در حالی که جمله اول اشاره به یک نوع از پیش انتظار پایان، ولی تنش باقی مانده است برای این پرتره در حال حرکت از یک رابطه محکوم ist.Schreibstil: همانطور که قبلا ذکر حفظ پیتر استم Erzählstil فاصله بیشتر است. او مشاهدات و توصیف می کند، زبانش روشن است، هیچ کلمه ای بیش از حد نیست، اما هیچ کدام از آنها خیلی کم است. بدون عبارات غیر ضروری از آنها استفاده نمی شود. با این وجود، یک فصاحت زیادی را به erkennen. \"چیزی است اتفاق می افتد به داستان جالب تر wirdÂ، گفت:\" من در نهایت Agnes. \"آیا شما خوشحال نیست، همانطور که ما آن را دارند؟ Â\" A \"Docha\" به من گفت ، اما شانس داستان های خوب را نمی کند. شادی را نمی توان شرح داد. این مانند مه، مانند دود، شفاف و فرار است. آیا تا به حال دیده یک نقاش که می تواند دود رنگ؟  »(p.67) داستان حمل سودا ملایم به خودی خود، خلق و خوی است به نحوی trüb و تاری دید، مانند به دنبال از پنجره در یک Tag.Charaktere باران کفن : به نظر من، شخصیت ها همچنان شگفت آور به نظر می رسند که کشش دقیق دیده شده و توصیف شده است. آنها به نظر می رسد غیر قابل دسترسی و بی ثبات است. شاید این یک قطعه دور داستان داستان و فاصله ای است که با آن ایجاد می شود. ما تنها ناظران، اگر چه در اول شخص می گوید wird.Cover / طراحی داخلی: پوشش بسیار جذاب به نظر من، اگر چه من تصویر تنها در تاریخ بازرسی نزدیک تر به عنوان مناسب احساس می شود. اما آن را نشان دهنده آرام، wieder.Die ناظر در این کتاب طراحی داخلی خوش ساده است، فصل را با اعداد ساده markiert.Fazit عبارتند از: سه ستاره وجود دارد از من. این کتاب به خودی خود بد نیست، اگر یکی از کتابها را دوست دارد، که ممکن است در سطح دیگری نیز خوانده شود. ؟ این کتاب ارائه می دهد بسیاری از nämlich Denkanstösse زاده \"آیا شما در زندگی بعد از مرگ اعتقاد «  »Neina\" به من گفت، یک \"همه wäre irgendwieâ € | بی معنی است. اگر آن را پس از weiterginge. \"(p.27) این نشان می دهد روابط بین فردی در یک نزدیک و توضیح می دهد چگونه داستان و کلمه نوشته شده را تحت تاثیر قرار تصویر ما را از بودن، چگونه مردم می آیند تا با ده ها تن از داستان در سر من، نگاهی به رویدادهای پیش بینی و یا موقعیت های از طریق بازی ، که هرگز چنین اتفاق نخواهد افتاد.

مشاهده لینک اصلی
@ نوعی مثل @ کتاب کوتاه در مورد یک نویسنده که دوست دخترش از او می خواهد برای نوشتن یک داستان در مورد او خود را می نویسد زندگی می کنند و آنها هر دو نا امید زمانی که آن را تبدیل به همان همان چیزی که او می نویسد پایان دادن به جایی که او به جنگل های برفی پیاده می رود و قرار می دهد و از دست می دهد همه احساس و فرضیه ای که او در واقع انجام می دهد

مشاهده لینک اصلی
آگنس اساسا در مورد یک رابطه ناشی از داستان است. راوی این رمان داستان نوشتۀ آگنس، دوست دختر جدیدش را آغاز می کند - که او را برای او مطرح می کند، مثل اینکه نقاشی او را نقاشی می کند. تفاوت بین یک نقاشی و یک داستان، این است که می تواند نه تنها گذشته و حال را توصیف کند بلکه روایت آینده را نیز ایجاد می کند. تخیل ما تمایل به رنگ آمیزی رنگ های روشن تر از حال حاضر دارد زیرا ما امیدهایمان را روی آن می گذاریم. این فقط چیزی است که با Agnes اتفاق می افتد. اما به جای فهمیدن اینکه ما تنها می توانیم داستان ما را به شیوه های کوچک تحت تاثیر قرار دهیم، به نظر می رسد که آگنس با داستان داستان زندگی او، که او به ایجاد آن کمک کرد، برتری یابد. این مسئله سوالاتی راجع به نحوه زندگی ما می نویسد و تمایل دارد آینده خود را به چیزی که کاملا از ابتدای زندگی ما خارج شده است، آغاز کند. داستان جذاب است، اما من نمی توانستم بیش از سه ستاره را به این دلیل که نوشتار من را درگیر نکرد در همه این نمونه ای کامل برای سبک نوشتاری منحصر به فرد و منحصر به فرد داستان آلمانی است که من بیشتر در معرض تحریک قرار می گیرم. من احساس صدای روایت را ندارم، اگرچه او در داستان اول داستان می گوید. نگاهی دقیق تر به احساسات Agnes حس می شود، اما اگر راوی من را در طول بازو نگه می دارد، این به من به عنوان یک تجربه فکر می کند، و نه یک داستان خوب است. برای اینکه عادلانه باشد، این نیز یک رمان ابتدایی بود، بنابراین من باید بعد از رمان های پیتر استمس را بررسی کنم تا ببینم آیا او در نوشتن بعد از آن بیشتر با زبان به آزمایش می انجامد.

مشاهده لینک اصلی
آگنس در اولین هدیه ای از پیتر استم می گوید شادی داستان های خوبی ندارد. بنابراین، من نمی توانم داستان Agnes را که او در خواست او نوشت، کامل کند، همانطور که او دوست دارد. داستان داستان من را قانع نکرد. من آن را بسیار آرزو کردم و آن را نوشتم. این فقط یکی از کسانی که نیت خوب که شما در نوبه خود از سال درک و که شما در حال حاضر انجام اولین ساعات سال جدید را دوست ندارد بود. کلمات خالی، به خوبی به معنی. â € œThe قلعه همیشه دشوار است، â € من گفت. \"زندگی هیچ نقطه پایانی ندارد در ادامه می آید: «آیا آگنس می میرد، همانطور که آغاز این رمان است؟» آگنس مرده است. یک داستان او را کشت. هیچ چیز دیگری از او از این € ™ پیتر استم verhaal.â ایفا می کند ماهرانه با واقعیت و تخیل، به عنوان راوی خود را می کند داستان زندگی او را، به عنوان اگنس با زندگی را نادیده گرفت خود کند باقی مانده بود. به عنوان یک فیزیکدان، او بلورها را مطالعه می کند، به دنبال تقارن است که در همان زمان خالی است. â € ~ â € راز از درجه اعتبار ساقط در وسط است، یک € ™ او گفت: â € بله، اما این شما را نمی بینم symmetrieassen.â € â € ™ که از درجه اعتبار ساقط است unlivable (â € ~ پاس های asymmeterie است زندگی manner.A € ™)، هنوز به نظر می رسد جاذبه مقاومت ناپذیر به فرض gaan.â € ~ Wij فکر می کنم ما یک جهان partement © زندگی می کنند وجود دارد. در حالی که همه در سیستم خود را از گالری در حال حرکت، به نظر نمی آید و یا فقط زندگی و سوء استفاده خود را با راه آوار verspert.â € ™

مشاهده لینک اصلی
@ ما تصور می کنیم همه ما یک دنیا را به اشتراک می گذاریم. اما هر یک از ما در یک معدن یا معادن خود هستیم، فقط در زندگی خود شکوفا می شود، به سمت چپ یا راست نگاه نمی کند، حتی می تواند به خاطر آوار که پشت سر او برگردد، برگشت نکنند. @ - Agnes، صفحه 121 شخصیت پیتر استمس آگنس پیوند بی نام از سوئیس است که در حال حاضر در شیکاگو است. هز یک کتاب را در قطارهای لوکس بنویسید. او در طی سفرهای تحقیقاتی زیادی به کتابخانه، با آگنس، یک دانشجوی بازیگری فیزیک در حال کار بر روی پایاننامه خود، ملاقات می کند. آنها در @ Insta-Love @ قرار می گیرند، هرچند واقع گرایانه تر و نه به عنوان تهوع. در طی روابط، آگنس از او خواسته است که او را در مورد او بنویسد و او می نویسد. به زودی، خط بین شروع می شود به تاری. ابتدا، Agnes فوق العاده متا به شدید است. شخصیت یک راوی غیرقابل اعتماد است. این فقط به تخفیف اضافه می کند، زیرا متا بی طرف و به ظاهر ناقص است. من تصور می کنم که این همان چیزی است که کالوینس در صورتی که در یک شب زمستان یک مسافر شبیه باشد. من احتمالا می دانم که اگر من آن را بخوانم اما به هر حال ... من Agnes را دوست داشتم. استمام داستان بسیار ساده ای را نوشت، اما خیلی زیاد به آن اضافه کرد، و این کاملا قانع کننده بود. کوتاه آن؛ آن را می توان به صورت ساعت خواندن. چیزی که من واقعا از آن لذت بردم، پایان بود. این خیلی مبهم بود شاید کمی بیش از حد متا. شاید متضاد مبهم باشد؟ با این حال، علیرغم کمبودهایی که در انتها داشتم، می خواهم از او بیشتر بخوانم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب اگنس


 کتاب برگزیده
 کتاب وان پیس: داستان ایس (2)
 کتاب وان پیس: داستان ایس (1)
 کتاب بامگارتنر
 کتاب سکوت باران
 کتاب هیچ چیز سیاه نیست